اهمیت معماری در ظرف هستی بشر است. بنابراین جای شگفتی نخواهد بود که بخش اعظم کتب تاریخ هنر به معماری اختصاص یافته است.
"کامران سخن پرداز"
کامران سخن پرداز؛ مدرس دانشگاه و دکتری تاریخ هنر (گرایش هنرهای اسلامی) معتقد است که آنچه هگل در مباحث فلسفی خود با عنوان "روح دوران" مطرح می سازد، در عصر کنونی بیش از همه در حیطه معماری مصداق یافته است. آنچه در ادامه می خوانید ماحصل گفتگوی ما با ایشان در خصوص ارزشهای معماری ایرانی است.
- آقای سخن پرداز، چه چیزی به معماری آنقدر ارزش داده که بخش اعظم کتب تاریخ هنر به این موضوع اختصاص یافته است؟
بگذارید به سوال شما از دو منظر پاسخ دهم. نخست آنکه پاسخ پرسش شما در درون خود پرسش نهفته است؛ چون معماری به معنای اخص کلمه هنر است، یعنی دربردارنده تمامی خصایصی است که برای هنر برشمرده شده است؛ به عنوان مثال معماری ظرف تجلی حس زیبادوستی انسان است؛ معماری با حساب و کتاب سر و کار دارد، چنانکه بسیاری از هنرها با حساب و کتاب و ریاضیات و هندسه و فواصل سر و کار دارند و مثال هایی از این دست. این را نیز باید افزود که بسیاری از هنرها همواره در خدمت معماری رشد کرده و تعالی یافته اند.
همچنین همواره مردم بسیاری از فرهنگ ها معماری را بخش مهمی از هستی خود برشمرده اند. به ادبیات ایرانیان و یا به گفتگوهای مردم کوچه و بازار نگاه کنید، فردی برای اینکه بگوید هستی اش متزلزل شده است می گوید "خانه خراب شدم" یا در مقام دعا برای شخصی می گوید "خانه ات آباد" یا برای بیان وضعیت فردی بدون مولفه های تمدن می گویند "مانند غارنشین هاست"- یعنی هنوز بدون معماری و به دور از تمدن است- و نمونه هایی از این دست، گویای اهمیت معماری در ظرف هستی بشر است. بنابراین جای شگفتی نخواهد بود که بخش اعظم کتب تاریخ هنر به معماری اختصاص یافته است.
از منظر دوم به اعتقاد بنده، ارزشمند بودن انسان، به معماری آنقدر ارزش داده که بخش اعظم کتب تاریخ هنر به این موضوع اختصاص یافته است. به این معنی که از دیدگاه یک جامعه به میزانی که انسان ارزشمند بوده است، معماری مردم آن جامعه هم به همان میزان ارزشمند شمرده شده است، غنا یافته است، زیبا ساخته شده است.
این موضوع نه تنها در معماری بلکه در سایر تجلیات فرهنگی یک ملت نیز قابل مشاهده است، اما در معماری نمود و بروز بیشتری داشته و دارد. بگذارید مثالی بزنم: شما فردی بسیار مهم و ارزشمند را به خانه تان دعوت کرده اید، از او در کجا پذیرایی خواهید کرد؟ به طور حتم در بهترین اتاق خانه تان، در بهترین جای خانه تان. در گذشته هم چنین بوده، مانند اتاق پذیرایی خانه های قدیمی. حالا قدری وسیع تر به موضوع نگاه کنید. معماری ارزشمند برای انسانی که ارزشی برایش قائل بوده اند ساخته و پرداخته شده است.
به عقیده من فلسفه معماری ایرانی بویژه معماری ایران در دوران اسلامی دقیقاً در همین موضوع نهفته است؛ آن جلال و شکوه و عظمت و زیبایی و تزیینات غنی ریشه در این تفکر دارد: انسان ارزشمند است، جانشین خداوند بر روی زمین است، در عین دوری از کبر و فخرفروشی، شایسته لباسی زیبا است و آن لباس زیبا، معماری است و این آن لباس زیبایی است که اتفاقا نشان آدمیت و مظهر تمدن بوده و است.
چون آن لباس یعنی معماری پیراسته ی گذشته که جامعه را به سمتی سوق می داد که اگر از درونش خطاکار و جانی هم بیرون می آمد، شمار فیلسوف و ادیب و هنرمند و دانشمندش بسیار بیشتر بود؛ سمبل یک جامعه رشد کرده و متمدن بود.
اگر کسی بیاندیشد که این همه تمایل به بزه کاری و این همه بیماریهای روحی جامعه امروز کاملا بی ارتباط با نوع معماری است، به خطا رفته است، اگر وضعیت اقتصادی و سایر فاکتورها مهم است، بی شک آن لباسی که از آن سخن گفتیم یعنی معماری هم مهم است.