در آغاز به دو نکته می پردازم:
1. کورش و حکومت هخامنشان و حکومت های پس از آن جزیی از تاریخ این سرزمین اند و باید به این تاریخ پرفراز و نشیب با نگاهی تاریخی برخورد کرد. تاریخ را باید مطالعه کرد و از آن لذت برد و درس گرفت. باید نسبت به گذشته پرافتخار نیاکان مان احساس غرور کنیم اما نباید در گذشته ماند و زندگی کرد.
گذشته چراغ راه آینده است و این افتخار را نه تنها در گذشته که در حال و آینده نیز باید جستجو کرد. هم باید به آن افتخار کرد و هم از آن عبرت گرفت. با نگاه به گذشته می توان آینده را ساخت. با زنده نگاه داشتن یاد و نام بزرگان تاریخ سرزمین مان و با نگاهی به آینده ما نیز گذشته ای پرافتخار برای آیندگان و نسل های آینده خود بسازیم.
2. باید به این نکته توجه داشت که هر اتفاقی را در ظرف زمان و مکان خود بررسی کرد. باید توجه داشت که ما از 2500 سال پیش سخن می رانیم که جنگ و خونریزی سنت حاکمان آن عصر بوده است اما با توجه به حاکمان هم عصر کورش بزرگ و یا پس از آن، این میزان از رعایت حقوق انسان ها بسیار قابل توجه است. کورش بزرگ پادشاه این مرز و بوم بوده است و بخشی از تصرفاتش را با جنگ و برخی دیگر را بدون جنگ و خونریزی و مسالمت آمیز و در صلح به دست آورده است. پس نباید با نگاهی تعصب گونه و یک سویه از آن سوی بام افتاد.
