وبلاگ معمار شهر

اخبار و مطالب معماری و شهرسازی ایران و جهان

وبلاگ معمار شهر

اخبار و مطالب معماری و شهرسازی ایران و جهان

مطالب و مباحث تخصصی معماری و شهرسازی و دیگر علوم وابسته را با ما مطالعه نمایید...




در اين وب
در كل اينترنت
  • قالب وبلاگ
  • تبلیغات

    طبقه بندی موضوعی

    روزنامه آسمان آبی - شایا شهوق: زیبایی یک شهر مستقیما با سلامت روح و روان انسان‌ها سروکار دارد. از این منظر مدیریت شهری شهرها برای زیباسازی برنامه‌های مدون دارند. کلانشهر تهران نیز از این امر مستثنی نیست. سازمان زیباسازی شهر تهران که در سال 1364 با تغییر نام «اداره کل ایمنی و آموزش ترافیک» کار خود را آغاز کرده است با بیش از سه دهه فعالیت تأثیرات مثبت و منفی زیادی بر فضای بصری شهر تهران برجای گذاشته است.

    آثار زیباسازی در حوزه‌هایی چون شهرسازی، مبلمان شهری، آثار هنری و تابلوهای تبلیغاتی ظاهر می‌شود. فضای سبز نیز، هرچند در حوزه فعالیت سازمان زیباسازی نیست، ارتباطی مستقیم با زیباسازی شهر تهران دارد. گرچه اهتمام شهرداری تهران بر این است که در حوزه‌های اشاره‌َشده سطح خدمات یکسانی به مناطق تهران ارائه کند، آن‌چه به چشم می‌آید نایکسانی زیبایی بصری در مناطق مختلف شهر است. در عمل می‌بینیم که در مناطق شمالی تهران رنگ و لعاب بیشتری دارد و هرقدر به سمت مناطق جنوبی می‌رویم از این رنگ و لعاب کاسته می‌شود و زوائد بصری بیش از پیش خودنمایی می‌کند.

    زیباسازی پایتخت، در انتظار عدالت (اسلاید شو)

    اما علت این اتفاق چیست؟ به نظر می‌رسد نخستین عامل را باید در نایکسانی درآمد مناطق شهر تهران جست‌وجو کرد. طبیعی است که عوارض شهرداری در مناطق شهری کم‌درآمد کمتر باشد. بر همین اساس تاکنون سهم مناطق مختلف تهران در بودجه‌بندی مناطق با هم اختلاف داشته است. مجید فراهانی، عضو شورای شهر تهران، در نطق پیش از دستور چهلمین جلسه علنی شورای اسلامی شهر، بر این بی‌عدالتی در سهم‌بندی بودجه صحه گذاشته است. به گفته او: «در توزیع بودجه در مناطق بیست‌ودوگانه شاهد اختلاف سهم بالاتر از میانگین و تداوم بی‌عدالتی هستیم؛ به نحوی که سهم یک منطقه 2.1 درصد بودجه شهرداری است و منطقه‌ای دیگر تنها هفت‌دهم درصد کل بودجه شهرداری نصیبش شده است.» هرچند سازمان زیباسازی در بیشتر حوزه‌ها فرا‌منطقه‌ای عمل می‌کند، اما تأثیرات تفاوت بودجه منطقه‌ای بر امر زیباسازی و فضای شهری محسوس و قابل مشاهده است.

    البته بی‌عدالتی در بودجه‌بندی منطقه‌ای تنها عامل اقتصادی بی‌عدالتی در زیباسازی مناطق مختلف شهر تهران نیست. اگر به بیلبوردهای تبلیغات از منظر زیباسازی شهری بنگریم، فارغ از انتقادهای مصداقی و با نگاه کلی، می‌توانیم بگوییم این تابلوها نقش مهمی در رنگ‌آمیزی شهر تهران دارد. بدیهی است، به دلیل سودآوری بیشتر، تمرکز جانمایی این تابلوها بر مناطق اقشار پردرآمد است. شوربختانه می‌بینیم تمرکز آثار هنری شهری، از جمله تندیس‌ و نقاشی دیواری، نیز بر مناطق پررفت‌و‌آمد بالای شهر بیشتر است.

    البته به نظر می‌رسد این تقصیر بیشتر بر گردن هنرمندان خالق این آثار باشد؛ چراکه، به‌ گواه تجربیات شخصی خودم، سازمان زیباسازی شهر تهران در درجه اول برای انتخاب محل جانمایی آثار خلق‌شده یا گزینش مکان‌های منتخب سازمان برای نصب یا تولید آثار هنری به نظر هنرمند رجوع می‌کند. هنرمندان نیز طبعا علاقه‌مندند اثرشان در جای بهتری نصب شود و بیشتر دیده شود؛ بر همین مبنا مناطق پرتردد مرکز به سمت شمال شهر تهران برایشان جذابیت بیشتری دارد. نکته دیگری که می‌توان به آن اشاره کرد جریان زندگی شهری و شرایط خرده‌فرهنگی در مناطق مختلف شهر تهران است. به نظر می‌رسد در مناطق جنوبی، وندالیسم رواج بیشتری دارد و تخریب آثار هنری و مبلمان شهری در این مناطق هزینه بیشتری را به مدیریت شهری تحمیل می‌کند.

    با توجه به موارد یادشده، به نظر می‌رسد حتی توجه یکسان به زیباسازی و فضای سبز در مناطق مختلف شهری نمی‌تواند از بی‌عدلالتی در امر زیباسازی شهری بکاهد و حتی گاهی به بی‌عدالتی در این امر دامن می‌زند. به یاد می‌آورم غلامحسین کرباسچی، شهردار اسبق تهران، علاوه بر حمایت از نصب تابلوهای تبلیغاتی تجاری در پایتخت که عمدتا در مناطق شمالی شهر بود، به رنگ‌آمیزی و ایجاد فضای سبز در مناطق جنوبی شهر نیز توجه ویژه‌ای داشت.

    در آن ‌زمان نصب ضربتی گلدان‌های متعدد‌ در سطح شهر و اجبار کسبه به رنگ‌آمیزی ورودی مغازه‌ها، از منظر زیبایی‌شناسی، طرح موفقی از آب درنیامد، اما اگر از انصاف نگذریم، این اقدامات نقطه آغاز توجه به زیباسازی شهر تهران، به‌ویژه در مناطق جنوبی تهران، محسوب می‌شود. به نظر می‌رسد باید به زیباسازی مناطق جنوبی، نسبت به مناطق شمالی پایتخت، توجه بیشتری شود. البته این توجه نباید از جنس طرح‌های ضربتی شهردار تهران باشد. برای این مناطق طرح‌های راهبردی بلند‌مدت لازم است. علاوه بر این برگزاری جشنواره‌های منطقه‌ای هنرهای شهری، با تمرکز بر مناطق کم‌بهره‌تر از زیباسازی، می‌تواند در کوتاه‌مدت مناطق خاکستری تهران را از دلمردگی این روزها درآورد.

    زیباسازی پایتخت، در انتظار عدالت (اسلاید شو)

    گزارش میدانی از نمای ظاهری شهر در نقاط مختلف پایتخت

    امکانات بچه‌های بالا!

    سعید شمیرانی: زندگی بالا و پایین دارد و هر یک از ما در مقطعی از سال ممکن است هر کدام از این دو کفه ترازو را تجربه کنیم. علاوه بر این، شهری که در آن زندگی می‌کنیم هم بالا و پایین دارد. شاید این مسئله اجتناب‌ناپذیر باشد و حق طبیعی افرادی که پول بیشتری خرج می‌کنند این باشد که رفاه بیشتری داشته باشند، اما آن‌چه مورد بحث ماست، پیش‌پاافتاده‌ترین امکانات در شهر است. مسلما آن‌که درآمد بالاتری دارد، باید هم در خانه‌های لوکس و آنچنانی زندگی کند و قشر متوسط و پایین زندگی کاملا معمولی داشته باشند، اما هر یک از ما، به‌عنوان یک شهروند، حق داریم از امکانات شهرمان به‌طور برابر استفاده کنیم. آن‌چه پیش روی شماست، مقایسه شرایط کاملا یکسان در نقاط غیریکسان شهر است. قضاوت با خودتان!

    4 خط مترو، با 4 رویکرد متفاوت

    خط سوم مترو هنوز هم که هنوز است درست و حسابی افتتاح نشده و همچنان با تأخیر چنددقیقه‌ای آمدن قطار روبه‌رو است و خط دو مترو قدیمی است و تهویه مناسب و قطارهای به‌روزی ندارد. اما در خط یک، از دروازه‌دولت به بالا که برای اهالی شمال‌شهر است، اوضاع فرق می‌کند. ایستگاه‌ها هم نمایشگر انتظار قطار دارد، هم قطارهایش نو است، هم تهویه خوبی دارد و هم معضل دیر آمدن قطار در آن دیده نمی‌شود. سری هم به خط 4 بزنیم. وقتی این خط مترو افتتاح شد، آن‌ها که در مجاورت این ایستگاه‌ها زندگی می‌کردند، به‌شدت خوشحال شدند؛ چرا که عموما این خط از محور انقلاب و مرکز شهر عبور می‌کند و ساکنان این مناطق معمولا پردرآمد نیستند.

    آن‌ها خوشحال بودند با نزدیکی به مترو می‌توانند رفت‌و‌آمدی آسان و کم‌هزینه داشته باشند. اوایل دهه 90، این خط مترو افتتاح شد، اما پابه‌پای رفاه برای مردم مشقت‌هایی هم آفرید. از آن‌جا که این خط، در لایه‌های زیرین متروی پایتخت بنا شده، فاصله قطار از سطح خیابان بسیار زیاد است. آن‌ها که از ایستگاه‌های حبیب‌الله و استادمعین استفاده می‌کردند، کاملا می‌دانند موضوع بحث ما الان چه خواهد بود: بله! پله‌برقی. یکی از امکانات پیش‌پاافتاده برای استفاده از وسیله نقلیه عمومی همین پله‌های برقی است که تا مدت‌های طولانی از مردم دریغ شد. جایش بود؛ خودش نبود! بودجه نداشتیم؟ مشکل فنی بود یا چه! ما که نمی‌دانیم. فقط این را می‌دانیم که همان مقطع ایستگاه تجریش و قیطریه هم افتتاح شد و به دلیل بالا بودن سطح خیابان، باز هم باید مسافت زیادی را طی کرد و پایین رفت تا به قطار رسید، اما نکته اصلی این‌ است که از همان روز اول، پله‌های برقی برای مردم بالای شهر فراهم بود و هیچ شهروندی در ایستگاه متروی تجریش و قیطریه با معنای رقت‌انگیز آشنا نشد؛ رقتی که نه‌تنها مسافران ایستگاه‌های حبیب‌الله و استادمعین، بلکه مردم ایستگاه‌های شهید کلاهدوز، نیروی هوایی و پیروزی هم مدت‌ها با آن دست به گریبان بودند.

    پروژه‌ای نیمه‌تمام در شرق تهران

    گفتیم متروی پیروزی، بد نیست به موضوع عقب‌نشینی این خیابان قدیمی هم اشاره کنیم. از وقتی همه ما یادمان می‌آید این خیابان قرار است عریض شود، اما پس از گذشت بیش از سه دهه، هنوز این اتفاق عملی نشده است! عریض شدن خیابان مستلزم این است که شهرداری با مالکانی که ملکشان در این طرح است تسویه کند و مجوز تخریب را برای ادامه کار از آن‌ها بگیرد. دقیقا در همین خیابان، به صورت کاملا نامرتب، عده‌ای عقب‌نشینی کرده‌اند و عده‌ای هم نه! جالب این‌جاست که الان آن ملک‌هایی که 30 سال پیش عقب رفته بودند دوباره فرسوده شده و در مسیر ساخت مجدد قرار گرفته‌اند!

    آن‌ها 30 سال پیش ملکشان را فروختند تا شهرداری کارش راه بیفتد، اما پروژه 45متری شدن خیابان سی‌متری پیروزی در شرق تهران، هنوز نیمه‌کاره است. آیا اگر خیابان پیروزی در شمال‌شهر و در مناطق یک تا 5 بود، باز هم این اتفاق می‌افتاد؟ درست است آب و هوا و شرایط جوی بیشترین لطف را به آن مناطق، خاصه محصلان آن‌ها، کرده است، اما قرار نیست دیگر مسئولان هم بیشتر از بقیه به آن‌ها توجه کنند. پیش‌ترها تعطیلی مدارس به دلیل بارش بیشتر برف در مناطق یک تا 5، حسادت محصلان دیگر مناطق را برمی‌انگیخت، اما حال، حسادت کل اهالی مناطق پایین‌تر برانگیخته شده است.

    زیباسازی‌های غیر‌یکسان

    به جدول‌بندی خیابان‌ها در مناطق مختلف شهر دقت کرده‌اید؟ وقتی به بالای شهر می‌روید، خیلی‌ تروتمیز و مرتب با جلوه‌های شیشه‌ای زیبا، خیابان‌های جهت مخالف از همدیگر جدا شده‌اند، اما در پایین‌شهر، عموما با چیدن بلوک سیمانی، مرزبندی‌ها مشخص شده است. نورپردازی رنگی موضوع دیگری است که در شب بر درختان مناطق شمالی شهر مثل خیابان‌های ولیعصر، بالاتر از پارک‌وی و همچنین بلوار میرداماد، دیده می‌شود، اما در جنوب‌شهر خبری از این زیباسازی نیست. خرابه‌های بسیاری در آن‌جا دیده می‌شود که به امان خدا رها شده است، اما در شمال‌شهر آن‌قدر که به جلوه بصری توجه می‌شود، هیچ منظره ناپسندی به چشم نمی‌خورد و بحران خرابه‌ها و خاک‌آلود بودن محیط به‌سرعت مهار می‌شود!

    اگر در مهار این بحران تبحر داریم، چرا فقط در شمال‌شهر؟ مگر خون آن‌ها رنگین‌تر است؟ شهر تهران به خودی خود، به دلیل شیب زیادی که از منظر توپوگرافی دارد، مشکلات زیادی را برای اهالی پایین‌شهر فراهم آورده است. دریغ اقدامات مسئولان در این مناطق زخمی دیگر بر زخم آن‌ها خواهد بود. مناطق جنوبی تهران، به دلیل پایین بودن شیب شهر، به فاضلاب نزدیک است و بوی تعفن را در اکثر این مناطق حس می‌کنیم. موضوع دیگر کارخانه‌های صنعتی است که بیشتر خارج از شهر و نزدیک به پایین آن است؛ از این رو به آلوده شدن بیشتر هوا در آن مناطق می‌انجامد.

    وفور بافت فرسوده در جنوب‌شهر

    بافت فرسوده هم موضوع دیگری است. حتی به گفته معاون برنامه‌ریزی، توسعه شهری و امور شورا، محور انقلاب به شمال هنگام بروز زلزله امن خواهد بود و بیشتر نگرانی‌ها برای جنوب‌شهر است. واقعا اگر در ساختن سازه‌های امن خبره شده‌ایم، چرا فقط برای بالای شهر؟ بافت فرسوده در جنوب‌شهر را نمی‌توان بازسازی کرد؟ نمی‌توان بستر را برای انواع و اقسام اقدامات در آن‌جا فراهم آورد؟ به‌جز فضای سبز، پایین‌شهر از همه مسائل رنج می‌برد! البته خیلی از مشکلات به رفتار خود مردم هم برمی‌گردد که نباید از آن غافل شد! پس از آن‌که شهربازی بزرگ تهران، به دلیل احداث بزرگراه نیایش، نابود شد، پارک بسیج در بزرگراه بسیج می‌توانست جایگزین آن باشد و مردم زیادی را به آن‌جا بکشاند. اما به دلیل وجود افراد خلافکار بسیار، این پارک هیچ‌گاه محبوبیت شهربازی بزرگ تهران را پیدا نکرد! در واقع کسی نمی‌تواند با خیال راحت فرزندش را به این پارک بفرستد؛ چراکه انواع و اقسام جرائم، از جمله موادفروشی، در آن‌جا به‌وضوح دیده می‌شود. شاید ساخت مرکز خریدهای بزرگ و زیبا با استانداردهای جهانی، مثل پالادیوم در شمال‌شهر، هم به همین دلیل است! فرض کنید پالادیوم در جنوب‌شهر ساخته می‌شد، آیا محبوبیت فعلی‌اش را داشت؟

    زیباسازی و کیفیت زندگی شهری

    سیدرضا لاهیجی: شهر و شهرنشینی واژه آشنا و قدرتمندی است که مفاهیم مختلفی را به ذهن تداعی می‌کند: قانونمندی، نظم، سرعت، تمدن و غیره.
    شهر موجودی زنده است که رفتار و کنش‌های شهروندان به آن معنا و جهت می‌دهد. از سویی، شهر زمانی برای زندگی مناسب و آباد می‌شود که ساکنانش آن را دوست بدارند و شرط این دوستی، تعامل مدیریت شهری و شهروندان است.

    زیباسازی پایتخت، در انتظار عدالت (اسلاید شو)

    از طرف دیگر، شهر مانند اثر هنری زیبایی است که شهروندان آن هنرمندان و خالقان محیط و نمای شهری هستند. با نگاهی به شهرهای مختلف جهان می‌توان تا حدی به فرهنگ و هنر و رفتارهای انسانی ساکنان آن پی برد. موضوع زیباسازی شهری، شامل گنجینه‌ای از آثار هنری و فرهنگی است که می‌تواند به اصلاح رفتار شهروندی و آرامش و زیبایی چهره شهر و ساکنان آن منجر شود.

    شهر تنها شامل بناها نیست، فضای بین ساختمان‌ها، کوچه، میدان، فضای سبز، عناصر پرکننده، کاربری‌ها و حضور و همراهی مردم نیز موجودیت شهر را می‌سازد و به آن‌ها بها می‌دهد. چهره شهر، مانند موزه و نگارخانه‌ای، هر روز نمایشگاه آثار متنوع مردم و منظر تاریخ و فرهنگ تمدن بشری است. فضای شهر محیط زندگی شهروند را تشکیل می‌دهد.
    بنابراین مدیران، طراحان و افراد متخصص باید محیط را به‌گونه‌ای تجهیز کنند که شرایط زندگی و زیست‌محیطی آن از «سطحی عالی» برخوردار باشد.
    امروزه شهرها مانند شرکت‌ها با هم رقابت می‌کنند: تلاش برای زیباتر شدن، کارآمد بودن و ارائه هویتی باارزش؛ چرا که در این‌صورت قادر خواهند بود توجه جهانی، جذب گردشگر و بازار سرمایه و استعداد را به خود اختصاص دهند.

    جامعه امروزی به سمت کاربردی کردن فضا پیش می‌رود و زیبایی فقط زمانی ظاهر و درک می‌شود که نیازهای اساسی جامعه برآورده شده باشد. به همین دلیل است که رشد و توسعه «کیفیت زندگی شهری» و نگاه «انسان‌مدارانه» مورد توجه قرار گرفته است.

    کیفیت مفهومی چندوجهی است که از طریق «واقعیت فیزیکی موجود»، مانند «زیبایی محیط و اجزای آن» و «پاسخگویی به نیاز انسان‌ها»، در ذهن و روان آدمی شکل می‌گیرد و به تجربه‌ای مطلوب و خوشایند تبدیل می‌شود.

    «کیفیت فضای شهری»، یعنی «ترکیب‌بندی فضاهای باز و بسته»، به‌گونه‌ای که از نظر «عملکرد و زیبایی» رضایت‌بخش باشد.
    طرح «ارتقای کیفیت فضای شهر تهران»، به‌منظور دستیابی به «کیفیت فضایی اثرگذار» در حوزه‌های سکونت، فعالیت و فراغت، و «چشم‌اندازی مطلوب» برای «ساماندهی و طراحی سطوح مختلف شهری» در حال مطالعه است، به‌طوری‌ که سیاست‌های اجرایی را از سطح کلان تا خرد تحت پوشش قرار دهد. مشکل اساسی فضاهای شهری امروز این است که در عرصه‌های وسیع و پیچیده به‌آسانی نمی‌توان با محیط شهر «روابط حسی مطلوب و دلپذیر» برقرار کرد.

    هنوز در بسیاری از فضاهای شهری به روابط و نیازهای انسانی توجه نشده است. برای «حضور و استفاده مردم از فضاهای عمومی»، امکانات مفید و باکیفیت بسیار محدود و ناچیز است.
    بنابراین قبل از هرگونه مداخله در سطوح کلان شهری، باید اهداف شکل‌گیری و جایگاه پروژه‌های شهری تعریف، و شاخصه‌های بصری ادراک محیط و کیفیت فضایی بازشناسی شود.

    واقعیتی که تا کنون به‌درستی درک نشده است، این‌که در تجهیز فضاهای عمومی و ارتقای کیفیت محیط، هیچ اقدام مؤثر و هوشمندانه‌ای صورت نمی‌گیرد، مگر این‌که بر مبنای شناخت واقعیت باشد. ‌افرادی که در رشته‌های مختلف صاحب تخصص هستند و به‌نوعی در شکل‌گیری فضاهای شهری مؤثر هستند می‌توانند در کنار هم سیستم جامع و کاملی را پدید آورند که جزئیات مختلف نیازهای شهر و انسان را مطالعه و بررسی کنند؛ افرادی مانند طراحان شهری، معماران، طراحان صنعتی، طراحان منظر و فضای سبز، محیط زیست و هنرمندان. البته مسئولان شهری نیز باید از جمع چنین خبرگانی حمایت کنند تا شاهد شکوفایی زیبایی‌های شهر، حل مشکلات جاری و نگاه به آینده باشیم.

    نظرات  (۰)

    هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی