معماری حرم رضوی بسیاری را شگفتزده میکند اما خیلیها نمیدانند این زیباییها که چشم را خیره میکند، اشتیاق زائران را افزون میسازد، روح را مینوازد و آرامش را به میهمانانش هدیه میدهد، اثر کیست؟
به گزارش ایسنا، روز زیارتی مخصوص امام رضا(ع) بهانهای شد تا با یکی از بزرگترین معمارهای حرم رضوی گفتوگو کنیم. همیشه این هنرها مجذوبت میکند اما خیلیها خالق این زیباییها و هنرها را نمیشناسند.
ابوالقاسم ملکی، معمار پیشکسوت آستان قدس رضوی سال 1340 و در 13 سالگی به دلیل علاقه و ارادت پدر به اهل بیت در بخش ساختمانی حرم شروع به کار کرد و تحت تعلیم استادان "حــاج صادق رأفتــی"، "حــاج آقای خوشدســت" و "ســید عســکری" هنر معماری، مقرنس، معرق و آینهکاری را فرا گرفت و بعد از مدت کوتاهی به عنوان استادکار هنر معماری، آینهکاری، معرق و مقرنس معرفی شد.
استعدادهای هنری استاد در تلفیق معماری اسلامی با معماری مدرن زیبایی خاصی را ایجاد کرده است، حالا این هنرمند، ۸۲ سال دارد و به سختی سخن میگوید و این روزها استاد هنرمند خانهنشین شده است، اما مرور خاطرات گذشته مانند خلوت 9 ماهه با سرداب، تعویض ضریح، بازسازی شهر هویزه و یا دیگر خاطرات، حال استاد را خوب میکند.
این دستانی که امروز چنین سخت و چینخورده شدند روزی خاک مطهر سرداب، قطعه از بهشت را لمس کرده است. از دیگر پروژههایی که با دستان توانمند این هنرمند اجرا شده میتوان به احداث صحن قدس و پروژه ایوان ولی عصر صحن جامع رضوی، سر در شرقی صحن جامع، مهمانسرای حضرت و مسوولیت کارگاه معرقکاری، آینهکاری، طلاکاری و دیگر موارد اشاره کرد.
معماری سنگ، معرق، کاشی هفت رنگ، چوب و آینهکاری از جمله هنرهای معماری هستند که در حرم وجود دارند اما همه اینها با دستان توانای استاد بازسازی و نوسازی شده است. به طور مثال یکی از این موارد آینهکاری به سبک جدید و مدرن و یا منبتکاری بر روی سنگها و چوبها است.
استاد ملکی میگوید: صحن قدس نخستین کار معماریام بود که بعد از انقلاب ساخت این صحن به من پیشنهاد شد و قبول کردم. سعی کردم آن را به بهترین شکل آماده کنم. برای تزئینات رواق در خــود صحن کارگاه معرق زدم و صحن جمهوری و رواق دارالولایه را به استادم، مرحوم رأفتی سپرده شــد که بعد از فوتش اتمام کار او نیز نیز به من واگذار شد، همچنین رواق دارالولایه گچکاری شده بود که ما آینه کاریاش را به سبک مدرن انجام دادیم.
2برادری که در چند سال اخیر، تمام همتشان را صرف اعتلای معماری ایران کردهاند تا بتوانند آوازه بناها و طرحهایشان را که با الهام از معماری اصیل ایرانی بوده، به گوش معماران خارجی برسانند و اتفاقا در این راه هم موفق بودهاند. در اینجا گفتوگویی کردهایم با نیما کیوانی.
او برایمان میگوید که سالهاست معماری ایران که تا دورهای به دیگر کشورها و غرب صادر میشد، مهجور مانده و او و برادرش به اندازه توان خودشان تلاش میکنند، با نگاهی نو، در راه صادرکردن معماری ایران قدم بردارند. آنها در ورکشاپهایی که در خارج از ایران داشتهاند، متوجه شدهاند که غربیها از معماری ایرانی چندان خبر ندارند و باید آنها را با ارائه اطلاعات درست آگاه کرد.
البته این عنوان بیشتر از طرف رسانهها بود و یک عنوان رسمی بهحساب نمیآید. در واقع بعد از مجموعه ورکشاپها و سخنرانیهای ما در اروپا و با توجه به اتفاقهای پیش از آن مانند کسب جوایز بینالمللی و اجرای پروژههای معماری در خارج از ایران و البته فعالیتهایمان در حوزه معرفی معماری ایران، این عنوان را بعضی رسانهها به ما دادند و شاید این فعالیتها از نظر مفهوم بیانگر همین عنوان هستند. به گمانم در این 3 حوزه مختلف، مهمترین عامل در چنین وجه تسمیهای، فعالیتهایی است که ما برای معرفی معماری ایران در خارج از کشور داشتیم.
«از شورای شهر میخواهم به جای دست بردن در نقشه کلی سطح میدان مرکزی همدان، فقط به ترمیم و سنگفرش کردن بخش آسفالت آن اقدام کنند. براساس نقشه جدید، همهی نقشه قدیمیِ آن که بخشی از هویت تاریخی میدان است از بین میرود و علاوهبر آن، طرح شمسه که در معماری ایرانی نمادی از ذات حق است و در سقفها و گنبدها کار میشده، به طرحی زمینی و زیرپای رهگذران مبدل میشود که در شان این کهن الگوی ارزشمند نیست و در تاریخ معماری و شهرسازی اسلامی نیز هیچ موقع در کف و زیر پا به کار برده نشده است.»
به گزارش ایسنا، در طول دستکم ۵ سال گذشته و به دنبال تخریبهای صورت گرفته در محوطههایی مانند باغ، عمارت «بدیع الحکما»، «ذوالریاستین» و «جوهاری» و اقدام شهرداری همدان برای تخریب زورخانه تاریخی «همه کسی» و حتی تبدیل مرکز رینگ تاریخی همدان به ایستگاه تاکسی که در پشت محوطه هگمتانه قرار داشت، هنرمندان و دوستداران میراث فرهنگی همدان در نامههای مختلفی که به مسئولان و متولیان شهری نوشتند موفق شدند بخشهایی از تاریخ در شهر مادها را حفظ کنند، اما اینبار امیر شهاب رضویان، کارگردان سینما از یک اتفاق دیگر در بافت میدان مرکزی همدان خبر میدهد، اتفاقی که در حال تغییر چهره این بافت تاریخی است و در ساعات نخست حتی میراث فرهنگی از ان اطلاع نداشته است.
کاشی یکی از نمادهای مهم و از عناصر برجسته تزئینی در معماری ایران زمین است.
به گزارش ایمنا، هنر کاشی کاری در سرزمین ایران کهن از قدمتی طولانی برخوردار است. ازنظر باستان شناسان، کاشی از لحاظ تاریخی پنجمین شیوه بنیادی در تزئینات ساختمان های سنتی به شمار می رود. این صنعت که در نتیجه مهارت، ذوق و سلیقه کاشی ساز با کاربرد و ترکیب رنگ های گوناگون و یا در کنار هم قرار دادن قطعات ریزی از سنگ های رنگین به اشکالی متفاوت و موزون از تزئینات حاصل شده است، دارای سیر تکوینی در معماری ایرانی است که موجب پایدار شدن گونه بندی های مختلفی از لحاظ تاریخی، فرمی و ساختاری شده است.
تاریخچه تولید کاشی در ایران به هزاران سال قبل مربوط می شود و تقریباً با ساخت کاشی هم زمان بوده است. از کاشی و سفال برای بهداشت و پاکیزگی و البته زیبایی از زمان قدیم استفاده می کردند و در ایران نیز معمول بوده است. در عصر ساسانیان هنر و صنعت دوره هخامنشیان مانند سایر رشته های هنری ادامه پیدا کرد و ساخت کاشی های هم زمان هخامنشیان با همان شیوه و با لعاب ضخیم تر رایج گردید.
کاشیکاری اسلامی
اگر شما نیز از علاقه مندان و یا تحصیل کردگان رشته معماری هستید، بدون شک همیشه بدنبال کشف بناهایی با قدمت و زیبا هستید. ما نیز برای جلب رضایت شما در این پست قصد داریم شما را با یکی از مصادیق زیبای معماری تهران قدیم آشنا کنیم. البته شاید خیلی از شما نام سرای روشن را شنیده و یا حتی از آن دیدن کرده باشید.
اما اگر دقایقی را با ما همراه شوید برای سفر به تهران، دیدنی های تهران و تماشای یکی از آثار تاریخی تهران، ضرر نخواهید کرد. موضوع مورد توجه ما در این پست عمارتی است که به سرای روشن شهره شده است. این بنا در عصر پهلوی اول و در سال 13311 در نزدیکی خیابان ناصر خسرو و کوچه مروی احداث شده است.
شهرت این بنا بخاطر معماری فوق العاده و بی نظیری است که به سبک معماری گوتیک ساخته شده و یکی از قدیمی ترین مراکز تجاری تهران قدیم بوده است. از میزان محبوبیت و زیبابی این عمارت همین بس که محال است کسی از کنار آن رد شده و محو زیبایی آن نشود.
البته این بنا نیز مانند اکثر آثار تاریخی مرمت نیز شده است. اولین بار توسط مهندس صفامنش در دهه هفتاد و برای باری دیگر در سال های اخیر مورد مرمت قرار گرفته است. که انصافا مرمتی درخور این بنا صورت گرفته بطوریکه زیبایی های آن با گذشت نزدیک به یک قرن همچنان پاربرجا بوده و می تواند موضوع بسیاری از عکس های شما باشد.
استانها > فارس - «خبرجنوب» نوشت: پیامدهای ﺩور شدن پایتخت فرهنگی ایران از معماری سنتی آن چیست؟
می گویند، شهر موجود زنده است؛ این موجود زنده البته می تواند زندگی بخش باشد، یا اینکه جای آدم ها را در زندگی تنگ کند. به ویژه ساختمان هایش. مانند ساختمان های شیراز که یا در کوچه های باریک قد می کشند، یا مناطقی که شریان های ورود هوا به این کلانشهر به شمار می روند. و این طور نفس شیراز و مردمش را تنگ می کنند. آن هم شهری که معماری خاص آن معرف «پیوند طبیعت و انسان» بوده است. اکنون نه تنها این ارتباط انسان و طبیعت هر چه بیشتر خدشه دار می شود بلکه نوعی از معماری بر دیوارهای خانه ها، ساختمان های بزرگ، ایستگاه های قطار شهری و حتی نمادهای توی خیابان ها می نشیند که با معماری دیرینه این شهر بیگانه است. چنین شرایطی اما چه پیامدهایی دارد؟ آیا روزی خواهد رسید که میان شیراز امروز و معماری آن در گذشته جدایی گسترده ای رخ دهد؟
*** پیوند انسان و طبیعت
«معماری شیراز در دوره های مختلف متفاوت بوده است و از دوره هایی چون زندیه، قاجاریه و... معماری متفاوتی به دست ما رسیده است». این را مهدی پارسایی می گوید؛ پژوهشگر فارس شناس و استاد معماری در دانشگاه حافظ. با این حال، این طور که به نظر می رسد، در همه این دوره ها عناصر معماری مشترکی در کار بوده است؛ عناصری مانند پیوند انسان و طبیعت، کاربرد آجر، معماری بیرونی یک دست تا حسی از برابری را به مردم القا کند و مواردی دیگر از این دست.
پارسایی برای توضیح بهتر ارتباط میان انسان و طبیعت، خانه باغ هایی مانند باغ ارم، باغ دلگشا و... را نمونه می آورد. البته نمونه های دیگری هم هست که البته منحصر به معماری خاص مردم شیراز هستند. مانند مسجد باغ؛ پارسایی می گوید: «در مسجدهایی مانند مسجد نو، مسجد بغدادی و مسجد باقر می بینید که در حیاط آن درخت کاشته اند؛ این نوع پیوند انسان و طبیعت منحصر به شیراز است و در هیچ کجای جهان نمی توانید ببینید».
معماری شیراز افزون بر پیوند با طبیعت، ارتباط تنگاتنگی هم با روحیه مردم این شهر داشته است. به عبارت دیگر، در این معماری، افزون بر طبیعت، از عناصری بهره می گرفتند که آرامش بخش باشد و نه تحریک کننده. درست بر خلاف معماری فرا مدرن امروز. برای توضیح بهتر این موضوع، نکته ای که گفتن دارد این است که شیراز همیشه محل همزیستی افرادی از قومیت ها، اندیشه ها و دین های متفاوت بوده است. مردم این شهر بدون اینکه کمترین درگیری با هم داشته باشند با هم داد و ستد کرده و در کنار هم زندگی می کردند؛ شاهدش، کوچه آریانای امروز که در آن به صورت همزمان مسجد، کنیسه، کلیسا و آتشگاه وجود دارد.
این بار گلیم را نه یک بافنده، نه یک گلیمباف که یک معمار به دست میگیرد! میگیرد و مینشاند نقش را در هر گوشه از اثرش؛ میآمیزد اصالت را در جایجای هنرش؛ و میسازد بنایی با مصداق واقعی کلمه «خانه»؛ خانهای ایده گرفته از الگوی نقش اصیل و زیبای گلیم؛ نقشی آشنا و مأنوس برای هر ایرانی، برای من، برای تو...
بهزاد اتابکی که به تازگی نامزد دریافت جایزه فسیتوال جهانی معماری ( Festival World Architecture) برای معماری پروژه ویلای اوشان شده، درباره این جایزه گفت: «جشنواره جهانی معماری یکی از معتبرترین رویدادهای معماری با مقیاس بزرگ است که هر ساله با ترکیبی از جوایز، کنفرانسها و ایجاد شبکه هایی از معماران جهان تلاش دارد، آخرین پروژههای معماری معاصر را در بیش از سی بخش مختلف گرد آورده و به نمایش بگذارد. امسال دهمین سال برگزاری این رویداد است و در برلین برگزار می شود.»
به گزارش گروه فرهنگی آنا از روابط عمومی استودیو بهزاد اتابکی، فینالیستهای مشخص شده که پروژههایشان به مرحله پایانی راه یافته است، در روزهای 15 و 16 نوامبر 2017 به برلین خواهند رفت و در حضور داوران پروژههای خود را ارائه کرده و از ایدههای خود دفاع میکنند و هربخش برنده نهایی خود را خواهد داشت.
بهزاد اتابکی از سال 1377 تا کنون مدیر و مؤسس دفتر معماری «استودیو بهزاد اتابکی» است و تاکنون تعداد زیادی از ساختمانهای اداری، تجاری، مسکونی، فرهنگی را طراحی و اجرا کرده است و علاوه بر تدریس رشته معماری جوایز مختلفی را دریافت نموده است. او تأثیر حضور ایران در این فستیوال را بسیار مثبت ارزیابی کرده: «تأثیرات حضور ایران در این جشنواره که در کنار به روز ترین آثار در دنیا در بخش رقابتی قرار گرفته و در عین معرفی معماری معاصر ایران، مقدمات همکاریهای چند جانبه به دست میآید.»
ویلای اوشان، پروژه ای از «استودیو بهزاد اتابکی» در بخش خانه پروژه های آینده از فینالیستهای این دوره است اتابکی درباره این کار توضیح داد: «ویلای اوشان در زمینی با وسعت ۵۴۰۰ متر مربع در بخش کوهستانی اوشان طراحی شده است.
برای پاسخ به نیازهای پروژه، چهار تراز روی زمین با مساحت هر یک بیش از ۶۰۰ متر مربع و در مجموع سطح زیر بنای ۲۸۰۰ مترمربع نیاز بود. با در نظر گرفتن چشم انداز طبقات بالایی به کوهستان و جنگل و چشم انداز طبقات پایین به باغ، و نیز پتانسیلهای زمین، لزوم چرخشهایی متفاوت در هر تراز را به جهت بهرهگیری بهینه از نور، منظر و امکانات زمین ایجاد میکند.