تحریف دروغگویی به مثابه پدیده های اجتماعی
تعریف من از دروغگویی چنین است: دروغگویی کار – گفتی است که به قصد آنی فریب مخاطب یا عدم پاسخگویی در مقابل وی و نیز به قصد آتی دستیابی گوینده به دست آوردی معین بیان می شود که باور کردن شنونده در تحقق آن فرعی است اما عدم باور گوینده به گفته مورد نظر – صرف نظر از صدق و کذب آن – لازمه دروغگویی است. از این رو، دروغگویی چند مؤلفه دارد:
- گوینده (speaker)
- مخاطب (addressee)
- کار – گفت (speech-act)
- زمینه (contex)
دو قصد: 1) قصد آنی فریب مخاطب و یا رفع مسئولیت و عدم پاسخگویی؛ 2) قصد آتی نیل به دستاوردی معین.
در این تعریف، دو مؤلفه ارتباط یعنی پیام و رمزگان در مفهوم کار گفت مندرج اند. تماس وقتی که ارتباط بالقوه باشد، وجود ندارد. به عنوان مثال، اگر کسی بخواهد در گزارش وقایع، دروغ بگوید و دیگران را در قضاوت شان فریب دهد، تاریخ را دروغگویانه می نویسد. در چنین حالتی، دروغگویی رخ داده است اما تا زمانی که کسی تاریخ او را نخواند، ارتباط تحقق نمی یابد چون هیچ تماسی وجود نداشته است.
تبیین جامعه شناختی دروغگویی