به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، صحبت از شهرسازی و معماری اسلامی و شاخصهای اسلامی در باب مسائل پیچیده آن، آن هم با پیشرفتهای فیزیکی و مادی که امروزه درباره این مسائل صورت گرفته است امری بسیار دشوار و حساس مینماید؛ به ویژه که مخالفان زیادی علیه اصالت اسلامی معماری به عنوان دانش فنی و عملیات سازهای وجود دارند. البته سرچشمه اصلی این مخالفت و مخالفان، بررسیهای ناقص و محدود مستشرقان است که طیفهای آن مورد اشاره قرار خواهد گرفت.
بههر حال سخن گفتن از این مسائل مایه علمی، تاریخی، فنی و عملکردی زیادی میطلبد که با توجه به مباهی و مبادی منطبق با متون دست اول شرعی و تخصصی انجام پذیر بوده و قابل دفاع است. مبادی اصلی و اولیه چنین تحقیقی عبارت است از متون دست اول دینی مانند قرآن و تفسیر آن، حدیث و شرح آن، فقه و مبانی اجتهاد، تاریخ صدر اسلام (از زمان ظهور اسلام تا ابتدای غیبت کبری) و دوره شکوفایی تمدن اسلامی (دوره آغاز غیبت کبری تا دوران معاصر). با بررسی جامع و تطبیقیِ این متون در کنار تحلیلِ فنی و اجتهادی به شبکه و سیستم کاملی از شهرسازی و معماری اسلامی میرسیم که قابل اجرا و عملیاتی است. به ویژه اینکه گذار از بُعدِ فردی به ابعاد اجتماعی و تمدنیِ احکام و معارف متعالی و انسانسازِ اسلام در این تحقیق به طور کامل و دقیق پیگیری شده است.
پژوهشگران این حوزه که غالباً هم مستشرقان یا مقلّدان بیچون و چرای آنان بودهاند، نگاههای متفاوتی به رابطه معماری دوره اسلامی با اسلام دارند که میتوان مهمترین نگرشها را در محورهای زیر خلاصه کرد:
بسیاری از پژوهشگران این عرصه به اسلامیت محتوایی آن اعتقادی ندارند و قائلند که اسلام هیچ حرفی در این مسائل ندارد و آنچه که شاهد آن هستیم، فقط آثار خلاقیت و مهارت غیر قابل وصف مسلمانان است.
عدهای نیز بر این نظر رفتهاند که چون اسلام در این زمینه سخنی ندارد ولی پیامآور فرهنگی کامل برای عمل و رفتار مؤمنانه برای مسلمانان بوده است، فرهنگ و رفتار مؤمنانه مسلمانان از طرفی و آموزههای معنوی و احکام عملی اسلام از سوی دیگر در ساخت وساز بناها تأثیر گذاشته و ساختاری متفاوت از سبکهای معماری و شهرسازی دیگر تمدنها به وجود آورده است.