مدیر مرکز معماری انقلاب اسلامی گفت: ساختمان های متعدد در تهران ساخته می شود که در تضاد با هویت ماست. یک پنجم نشانه های معماری ایرانی- اسلامی که در برج آزادی هست در برج میلاد به چشم نمی خورد.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، مرکز معماری حوزه هنری با هدف حرکت به سوی آرمانشهر ایرانی اسلامی و کمک به رسانیدن اندیشه، تفکر و تمدن اسلامی به جایگاهی متناسب و نیز دست یافتن به هویتی مستقل در هنر و معماری در انقلاب اسلامی شکل گرفته است. چشم انداز مرکز معماری حوزه هنری بستر و جریان سازی موثر جهت ترویج اندیشه اسلامی در حوزه معماری ایرانی و به نوبه آن حضور فعال در جامعه معماری، پرورش هنرمندان متعهد، تولید آثار نمونه و فاخر در زمینه هنر و معماری جهت نیل به مکتب معماری و شهرسازی انقلاب اسلامی است. تشکیل این مرکز از اولین تلاش ها در زمینه ساماندهی به وضعیت از هم گسیخته و نامنسجم معماری در ایران است.
علی فروزانفر، مدیر مرکز معماری انقلاب اسلامی نظرات جالبی در باره وضعیت امروز معماری در ایران دارد. با فروزانفر درباره وظایف مرکز تحت مدیریتش و وضعیت امروز معماری در ایران گفتگو کرده ایم.
مهم ترین برنامه های مرکز معماری انقلاب اسلامی در سال جاری کدام است؟
قرار است نشست های مختلفی را تعریف و از صاحبان ایده برای ارائه طرح هاشان دعوت کنیم. از آن طرف از کارفرمایان و مسئولان و سازمان هایی که مخاطب این ایده ها هستند می خواهیم تا با این دیدگاه ها آشنا شوند و در یک کلام درپی معرفی نسلی از معماران دغدغه مند و معرفی آنها به کارفرمایان هستیم.
به عبارتی می خواهید شکاف بین معماران و کارفرماها را پر کنید؟
ما فعالیت های حوزه هنری را ترویجی و رسانه ای می دانیم. قرار نیست خودمان هدف باشیم، بلکه می خواهیم صاحبان ایده را که تریبون و رسانه ندارند را به کارفرماها وصل کنیم.
این صاحبان ایده چطور شناخته می شوند؟
با استادان مطرح دانشگاه ها در ارتباط هستیم و از آنها می خواهیم تا فارغ التحصیلان و پایان نامه های برتر را به ما معرفی کنند. شرکت هایی که قابلیت زایش نیرو دارند را رصد می کنیم. وزارت علوم هم دانشجویان برتر دوره دکترا و پایان نامه های برگزیده را معرفی می کند. اما هنوز اتفاق مدونی شکل نگرفته تا خود صاحیان ایده ما را پیدا کنند.
ما زمینه نقد در زمینه معماری را بکر می دانیم. بین سایر هنرها به معماری ستم شده و کمترین نقد در این حوزه صورت گرفته و همین عدم نقد باعث شده، فجایعی را در بافت ها و شهرهای خود ببینیم چرا که هیچ فضا و تریبونی نیست که فریاد بزند نباید چنین اتفاقی بیفتد. همه نسبت به بی کیفیت بودن ساخت و سازها، فروش تراکم، بی هویت بودن ساختمان، تراکم نفرات سالک در بعضی بافت های مسکونی نقد دارند اما رسانه تخصصی وجود ندارد که به نقد این مسایل بپردازد. از این رو ما می خواهیم نشست هایی برگزار و معماری معاصر را نقد کنیم.
این نشست ها قرار است کاملا تخصصی باشد. با این که ماهیت هنری چون سینما با معماری فرق دارد اما اگر بخواهیم مردم را از طریق رسانه با اصول معماری آشنا کنیم باید از زبان ساده تر و قابل فهم تری را انتخاب کنیم و عامه مردم را هدف قرار دهیم
سلیقه سازی و آگاه سازی مردم به زیرساخت های خاص خود نیاز دارد که مهم ترین ان داشتن یک رسانه تصویری است. حتی رسانه های تصویری که در فضای مجازی هستند. ما در برنامه کوتاه مدت خود، برنامه ای برای ان در نظر نگرفته ایم. ما خلایی داریم که نمونه های موفق معماری در جامعه ما دیده نمی شوند. ما ابتدا می خواهیم این نمونه ها را پیدا کنیم.
امروز می گویند نمای رومی با فرهنگ و هویت ما تناسبی ندارد اما شروع استفاده از این نما و بالارفتن میزان رغبت به آن مصداق این مثل بود که «ادب از که آموختی؟ از بی ادبان» چراکه به به بهترین شکل از فرم معماری رومی استفاده کردند و از عنصر سنگ بهره بردند. من مخاطب، این نمونه موفق را دیدم و گفتم «از این برام درست کن» و این جمله به یک کلیدواژه تبدیل شد. ما باید الگوسازی کنیم و هنوز نتوانسته ایم چنین کنیم. الگوی معماری ما در گذشته، بهشت موعود بوده؛ در آیات و احادیث داریم که رفتار خود را به پیامبر اکرم که «اسوه حسنه» است نزدیک کنیم ما ناچاریم در معماری هم به دنبال الگوهای موفق باشیم.
آیا این اتفاق در معماری ما افتاده است؟