شهر نیوز - هشتمین همایش ملی و اولین همایش بین المللی «مدرسه ایرانی، معماری ایرانی» ۱۴ تا ۱۶ اسفندماه سال جاری در چهار بخش علمی، طراحی، طرحهای اجرا شده و عکاسی در دانشگاه یزد برگزارمیشود.
به گزارش گروه آموزش خبرگزاری برنا؛ دکترنریمان فرحزا دبیر علمی این همایش با اعلام این خبر گفت: سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور در راستای اجرایی کردن اهداف سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و برنامه زیرنظام تأمین فضا، تجهیزات و فناوری و ابلاغیه رییس جمهوری، با همکاری دانشکده هنر و معماری دانشگاه یزد و جمعی از صاحب نظران در عرصه معماری کشور، هشتمین همایش و نمایشگاه ملی و اولین همایش بین المللی"مدرسه ایرانی معماری ایرانی در تراز سند برنامه زیرنظام تأمین فضا، تجهیزات و فناوری" را در اسفند ماه سال جاری برگزار میکند.
وی افزود: ادارات کل نوسازی مدارس استانها، جامعه فنی، مهندسی و معماری، استادان دانشگاه و دانشجویان از مخاطبان اصلی این رویداد علمی هستند.
دکترفرحزا اظهارکرد: هویت بخشی به فضاهای آموزشی، ورزشی و تربیتی و احیای معماری اسلامی ایرانی با رعایت الگوهای بومی، الگوهای توسعه پایدار در آمایش سرزمین و اقتضائات محیطهای آموزشی، تربیتی و جمعیتی، مکانیابی مدارس و مراکز، تکنولوژی ساخت و صنعتیسازی، مدرسه سبز و ملاحظات ارگونومیک و فضاهای آموزشی ازجمله موضوعات و محورهای این همایش است.
دبیرعلمی همایش یادآورشد: متقاضیان برای شرکت دراین همایش میتوانند چکیده مقالات خود را تا ۱۰ آذرماه و طرحها را تا ۱۵ بهمن ماه به دبیرخانه همایش واقع در اداره کل نوسازی مدارس استان یزد ارسال کنند.
شهر نیوز - عبدالرضا ذکایی معتقد است که تغییر و نقض سیاستهای هر دولتی سبب آسیب دیدن معماری از قرنهای گذشته تا امروز شده است.
هنرآنلاین: عبدالرضا ذکایی از جمله معماران برجستهای است که در خانوادهای اهل هنر و کتاب به دنیا آمده است. مرحوم پدرش از تجار معروف ایرانی "معروف به میرزا عیسیخان" اهل قلم بود که به سه زبان آلمانی، انگلیسی و عربی تسلط داشت. از پروژههایی که او در آن نقش داشته است، میتوان به دانشگاه صنعتی اصفهان و ساختمان جدید مجلس شورای ملی اشاره کرد. همچنین، بیمارستان چهارصد تختخوابی شهید بقایی اهواز که در برابر حملات هوایی اوایل جنگ تحمیلی مقاومت کرد و پروژه فاز یک باغ کتاب تهران نیز از دیگر طرحهای این چهره معماری ایران است.
وی از سال 1358 تا سال 1390 به عنوان مؤسس، مدیرعامل و رئیس هیئت مدیره مهندسین مشاور پل میر فعالیت کرد و کارهای با ارزشی را ارائه داد. ذکایی معتقد است که معماری قربانی بسیاری از تصمیمگیریهای سیاسی شده است چرا که بسیاری از پادشاهان و امراء در هر دورهای، معماری دوران قبل از خود را نقض کرده و نسبت به آن بیتوجه بودهاند. او اعتقاد دارد که در معماری امروز ایران نوع خودنمایی و جلوهگری با استفاده از فرم در نما دیده میشود که عملاً عمقی را در برندارد.
ذکایی با مهماننوازی خاصی ما را در خانه باغ جذاب خود پذیرفت تا گفتوگویی مفصل درباره معماری ایران و پروژههای برجسته او داشته باشیم. ناگفته نماند که خانه این هنرمند، سمبلی از پیوند معماری گذشته ایران و دنیای مدرن امروز بود که جذابیت بیشتری به گفت و گوی ما بخشید که در ادامه میخوانید.
اجازه بدهید ابتدا از بنایی که در آن حضور داریم، صحبت کنیم. فضایی این باغ و بنای آن احساسی ایرانی را در دل خود دارد. چطور شد و اساساً با چه انگیزهای تصمیم به احیاء و بازسازی این بنا گرفتید؟
من شخصاً به معماری ایرانی بسیار علاقهمندم زیرا از کودکی در چنین فضاهایی که رنگ و بوی معماری ایرانی داشت، بزرگ شدم. منزل ما در کوچه میرزا محمود وزیر واقع در سه راه امینحضور بود، همین خانه نیز سبب شد که تصویر یک فضا، با حال و هوای قدیمی را همیشه در ذهن داشته باشم. این تصویر باعث شد که در تمام دوران حرفهایام تلاش کنم که این نوع معماری را در مملکت خود رشد دهم اما متأسفانه تا این لحظه موفق نشدم و با هر شخصی در این زمینه صحبت کردم، مثمرثمر واقع نشد. من با افراد بسیاری صحبت کردم که بیایید گروهی تشکیل بدهیم و برای اجرایی کردن سبک معماری ایرانی دستورالعمل تهیه کنیم و همانند آنچه باقی کشورهای دنیا به آن اهتمام داشتند، برای معماری کشورمان تلاش کنیم اما در عمل این خواسته من محقق نشد؛ چرا که هر بار به مسئله اقتصادی، مسئله شهرداریها و وزارت راه و شهرسازی برخوردیم. نکته اینجاست که حتی کوچکترین تشویقی نیز از سوی این مسئولان مربوطه از ایده و طرح ما صورت نگرفت.
اساساً هر بار که صحبت از این مسائل به میان آمده است همیشه این فکر در نهادها و ارگانهای مسئول وجود داشته که طرح این مباحث نقطه مقابل سیاستها و برنامههایی است که آنها تصمیم به انجام آن را دارند؛ درحالیکه حداقل در مورد ما اینگونه نبوده است و ما میخواستیم به اصالت معماری ایرانی توجه نشان داده شود. خاطرم هست که حدود 15 سال پیش در اصفهان گروهی از معماران گرد هم آمدند، این مسئله مطرح شد که آیا بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ما شاخصهای در مورد معماری داریم؟ و آیا اساساً این معماری هویتی درخور و مختص به خود دارد یا خیر؟ چرا که هر دوره تاریخی حتی سلسله منحط قاجار نیز دارای شاخصههای معماری بوده است. این یک حقیقت تلخ است که متأسفانه هر دوره و سلسلهای که روی کارآمد، سیاست و معماری دوره ماقبل خود را نفی کرده است. اینجا باید در مورد معماری گفت که متأسفانه این مقوله همواره قربانی سیاستهایی شده است که قصد داشتند حقانیت خود را به اثبات برسانند.
فضاهای به کار رفته در معماری ایرانی همواره لایه لایه است که البته از نوعی تفکر معماری اسلامی و ایرانی نشأت میگیرند که اصطلاحاً فضای بیرونی و اندرونی را از یکدیگر مجزا میسازد. در این بنا نیز شما چنین نگاهی در بازسازی داشتید؟
ما در باغهای ایرانی فرمهای متعددی داریم که چهارباغ مهمترین آنهاست. در چهارباغ، چهار خیابان منتهی به فضای محوطه و ساختمان اصلی بنا میشده است. ساختمان محل سکونت من، متعلق به 90 سال پیش است و در اصل ساختمان ییلاقی بوده است. بنای اصلی در این خانه، در گوشه شمال شرقی قرار گرفته که به نظر من بسیار خوب بود. زمانی که من این بنا را خریداری کردم، دیدم که شیروانی آن تخریب شده است اما با توجه به اینکه میخواستم قدرت معماری را نشان دهم، شیروانی را مرمت کردم. در نتیجه با حفظ شیروانی تنها دیوارهای آن تجدید بنا شد به شکلی که امروز هر یک از دوستان و همکاران صاحب فن در این فضا قرار میگیرند، اذعان میکنند همان حس و حالی که باید از قرار گرفتن در یک فضای معماری ایرانی به آنها دست بدهد، را لمس میکنند.
شهر نیوز - «آثار معماری به جامانده از دوره صفوی در اصفهان، باعث شده قضاوت خوب و مثبتی درباره معماری دوره صفوی داشته باشیم، بنابراین باید نمره خوبی به معماری دوره قاجار بدهیم، این در حالی است که هم اکنون به آثار بیشتری نیز از این دوران دسترسی داریم.»
به گزارش ایسنا، سیدمحمد بهشتی - دبیرکل همایش ملی ایران در دوره قاجار - که سهشنبه ۲۹ آبان در همایش ملی «هنر ایران در دوره قاجار» در موزه ملی ایران صحبت میکرد، با مقایسه سه نقشه گسلهای ایران، نقاط پرخطر وقوع سیل، پراکندگی جمعیت در ایران گفت: دو نقشه نخست با هم انطباق زیادی دارند به عبارت دیگر مناطق زلزلهخیز همان نقاطی هستند که خطر سیل نیز در آن مناطق زیاد است و نکته جالب این که نقاط پر خطرتر در ایران دارای جمعیت بیشتری هستند.
او با بیان این نکته که برخی افراد معتقدند ایرانیها دیوانهاند که در مناطق پرخطرتر زندگی میکنند، گفت: در حال حاضر نیز وقتی کمی وضعیت خطرناک میشود به فکر جابه جایی پایتخت میافتیم، این در حالی است که تنها جای بدون گسل در ایران وسط کویر مرکزی و کویر لوت است.
رییس سابق پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، با بیان این نکته که بزرگترین شهرها و منظومههای زیستی ایران روی نقاط پرخطر قرار دارند، افزود: اگر این مناطق پر خطر را حذف کنیم و تصمیم بگیریم در آن نقاط زندگی نکنیم، فقط قادر خواهیم بود به شیوه چوپانی و کوچرویی زندگی داشته باشیم چون تنها مناطق قابل زیست در ایران همین نقاط پرخطر است.
او تنها نقاطی را که میتوان به آب در عمق زمین دسترسی داشت و معادن را مورد بهره برداری قرار داد و کشاورزی کرد، همین نقاط بسیار پرخطر دانست و افزود: با صرف نظر کردن از این نقاط پرخطر باید از تمدن، مدنیت، شهر نشینی و یکجا نشینی در این سرزمین منصرف شویم، در حالی که کوچروی هم شکلی از زندگی است اما انچه که در شهرها پدید میآید قامت رعناتری از فرهنگ است.
بهشتی از محیط های پرخطر با عنوان محیط های بی قرار و ناآرام نام برد و استقرار در این محیط ها را به رفتار بندبازها تشبیه کرد و گفت: با نگاه به آثار تمدن در ایران متوجه میشویم، در این سرزمین فقط نیازهای اولیه زیست حل و فصل نشده است بلکه به کیفیت بسیار عالی و بالایی هم دست یافته، به طوری که وقتی صحبت از هنر میشود این هنر فقط مبین جنبههای زیبایی شناختی نیست.
وی با تاکید برا ینکه در ایران هنر بی معنی و بی فایده که پایش روی زمین نباشد و فرش زیر پایمان و ساختمان محل سکونتمان نباشد، نداریم، افزود: بلکه هنر در ایران باید در عین زیبایی انواع فواید را نیز داشته باشد، این کیفیت مواجه با سرزمین تقریبا تا انتهای دوره قاجار و تا قبل از یک قرن اخیر ادامه داشته است. در این دوران مهمترین منبع تولید ثروت در ایران تولید ارزش بوده است، در آن دوران نفتی برای درآمدزایی نبود بنابراین در همه ادوار باید تولید ارزش میکردیم.
او در ادامه به ورود ثروت و درآمد حاصل از نفت از دوره پهلوی به ویژه پهلوی دوم به اقتصاد ایران اشاره کرد و افزود: از آن دوران به مرور همه بر سر دوراهی تولید ارزش یا ارتزاق از محل نفت قرار میگیریم و به مرور زمان گزینه دوم آسانتر میشود تا جایی که به نظر میرسد افرادی که تولید ارزش میکنند متوجه نیستند و فقط به دنبال کار سخت میروند.
او با نگاهی به امروز گفت: در حال حاضر گمان میکنیم که اصلا در وجودمان بنیه، بضاعت و ظرفیت تولید ارزش چندان وجود ندارد و باورمان نمی شود که بتوان از محل خلاقیت و تولید ارزش زندگی کنیم. گمان میکنیم زندگی از راه تولید ارزش، خصوصیت مردمی در سایر نقاط جهان است، در دنیا چند کشور می توانند یک موشک ساخته و موجود زنده ای را در آن به جو فرستاده و زنده به زمین برگردانند؟ حدود ده کشور نیز چنین توانایی را داشته باشند اما ما این کار را کردیم و انعکاس و واکنش جامعه به آن، ساختن طنز های مختلف بود چون ما متاسفانه باور نمیکنیم که بتوانیم تولید ارزش داشته باشیم.
وی یکی از دلایل مهم این نوع نگاه را نسیان در زمینه گذشته نزدیک است و با تاکید بر اهمیت گذشته نزدیک نسبت به فرهنگ، فرهنگ را به درخت و گذشته نزدیک را به شاخه سبز و جوانه های این درخت تشبیه کرد و گفت: این بخش سبز بسیار حساس و در معرض تهدید است.
رییس پیشین پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری برگزاری همایش هنر دوره را قاجار را عامل یادآوری گذشته نزدیک دانست، گفت: فکر نکنید که ما فقط در زمان هخامنشیان و اشکانیان شاهد رونق و حال خوب در کشور بوده ایم بلکه در گذشته نزدیک نیز چنین وضعیتی داشتهایم.در کشور شاهد حمله از زوایای مختلف به گذشته نزدیک هستیم و لازم است این زوایا شناخته شده و علل این حملات مشخص شود.
وی با طرح این پرسش که تجدد، جدید شدن و معاصر شدن موکول به دور ریختن همه چیزهای مربوط به گذشته است؟ گفت: در دوره پهلوی به ویژه پهلوی دوم تا به امروز با صندوقخانه های فرهنگی خود به مانند زباله برخورد کردهایم، هم اکنون در خانه و ذهن ما صندوقخانه و انباری وجود ندارد و انباری ها تبدیل به محل نگهداری وسایل به درد نخور شده است در حالی که یک روزگاری صندوقخانه و انباری محل نگهداری وسایل ارزشمند بودند، وسایلی برای روز مبادا.
مردم بازارها را آباد کردند، نه فتحعلیشاه
بهشتی دگرگونی احوالات را علت قرارگیری ما در وضعیت کنونی دانست و گفت: برای درمان باید دوباره گذشته را به یاد بیاوریم و به همین دلیل بسیار خوشحالم که برای نخستین بار درباره دوره قاجار شاهد یک نگاه جدید هستیم.
شهر نیوز - حفاظت از راه ابریشم در دروازۀ خراسان ؛ تمهیدات دفاعی دشت سرخس در طول تاریخ» و ترکیب راه، قلعه و چهارطاقی در دوره ساسانیان - مطالبی است که در نشست تخصصی سومین کنفرانس بین المللی باستان شناسی و حفاظت در امتداد جاده ابریشم مقالاتی ارائه شد.
به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری تسنیم، میثم لباف خانیکی - عضو هیأت علمی گروه باستان شناسی دانشگاه تهران در این نشست با موضوع «حفاظت از راه ابریشم در دروازۀ خراسان ؛ تمهیدات دفاعی دشت سرخس در طول تاریخ» به ایراد سخنرانی پرداخت.
وی گفت: راه ابریشم در مسیری طولانی از شرق به غرب، پس از عبور از کوه های زاگرس، کوهپایه های جنوبی البرز و نوار شمالی کویر مرکزی ایران، به سلسله ارتفاعات بینالود و هزارمسجد می رسد و با گذر از نیشابور و توس وارد دشت وسیعی می شود که سرخس نام دارد.
لباف خانیکی سرخس را حلقۀ اتصال فلات ایـران و بیابان تـوران دانست و گفت: کاروان هایی که از چین و ماوراءالنهر به قصـد ایران و بین النهرین راه می پیمودند، قبل از ورود به خراسان از سرخس گذر می کردند.
وی با اشاره به این نکته که مقدسی، جغرافی قرن چهارم هجری، سرخس را «دروازۀ خراسان» لقب داده است، گفت: با این حال این دروازه، فقط گذرگاه کاروانیان و بازرگانان و زائران نبود، بلکه بیابانگردان و مهاجمانی که چشم طمع به منابع و خزاین خراسان و ایران داشتند نیز ناگزیر از پیمودن همین مسیر بودند.
این عضو هیأت علمی گروه باستان شناسی دانشگاه تهران با بیان این نکته که دفاع از سرخس به معنای دفاع از خراسان و ایران بود، گفت: به همین منظور، سرخس و روستاهایش در نقاطی پی افکنده شدند که در عین حفظ کیان خویش، امکان مراقبت از راه ابریشم را مهیا کنند.
لباف خانیکی افزود: از طرف دیگر در حاشیۀ جنوبی دشت سرخس، آنجا که دشت به دامنه-های رشته کوه هزار مسجد می رسد، برج ها و قلعه ها و دیوارهای دفاعی برآورده شد تا معابر کوهستانی راه ابریشم و انشعاباتش را بپایند و در صورت لزوم، از ورود مهاجمان و غارتگران به بخش های داخلی خراسان و فلات ایران جلوگیری کنند.
این باستان شناس در ادامه گفت: این تأسیسات دفاعی که در دو معبر کوهستانی مزدوران و آق دربند تمرکز یافته اند، امکان حفاظت از دشت سرخس و خراسان را در مسیر راه ابریشم دو چندان کرده اند.
لباف خانیکی با اشاره به مشخص نبودن قدمت دقیق این آثار، وجود سازه های دفاعی در محل ورود راه ابریشم به فلات ایران را از یک سو روایتگر وقایع تاریخی جاری در مسیر این راه دانست و از سوی دیگر شاهدی بر تلاش مردمان سرخس در حفاظت از «دروازۀ خراسان» اعلام کرد.
ترکیب راه، قلعه و چهارطاقی در دوره ساسانیان
در ادامه این نشست علیرضا شاه محمدپور - عضو هیأت علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری درباره «ترکیب راه، قلعه و چهارطاقی در دوره ساسانیان» به ایراد سخنرانی پرداخت.
وی در آغاز سخنانش به شروع حکومت سلسله ساسانیان در اوایل قرن سوم میلادی اشاره کرد و گفت: عمده آثار به جا مانده از این دوره شامل شهرها، سدها، پلها، قلعهها، کاخها و آتشکدهها هستند که بررسی نحوه پراکندگی این آثار، شبکههای دسترسی داخل کشور را تا حدودی مشخص میکند.
شهر نیوز - به گزارش گروه فضای مجازیخبرگزاری میزان، عمارت مفخم یکی بزرگترین آثار معماری متعلق به دوره قاجاریه در خراسان شمالی است که در شمال شرق شهر بجنورد قرار گرفته است.
در دوره قاجار عمارت مفخم همراه با بناهای دیگری از جمله آیینهخانه، کلاه فرنگی، حوضخانه و سردر در باغ بزرگی قرار داشته که مجموعه دارالحکومه مفخم را تشکیل میدادهاند.
بنای عمارت در دهه ۱۳۰۰هجری قمری، همزمان با دوره حکومت ناصرالدین شاه به دستور یارمحمدخان شادلو معروف به سردار مفخم ساخته شده و محل سکونت خانواده وی و پذیرایی از میهمانان دولتی و رجال سیاسی بوده است.
معروف است که نقشه ساختمانی عمارت به دست میرزا مهدی خان شقاقی، نخستین استاد معماران ایرانی تعلیم یافته در فرنگ که معماری مدرسه سپهسالار تهران از جمله کارهای وی است، طراحی شده است.
بنای عمارت در دو طبقه و به ابعاد تقریبی ۵۰در ۲۳متر و به ارتفاع حدود ۹متر ساخته شده و در مجموع ۳۴اتاق و دو تالار بزرگ دارد که زمانی با آیینهکاری، کاشیکاری و گچبری تزیین شده بود.
کلنل ادوارد ییت انگلیسی که حدود یک قرن پیش در این بنا با سردار مفخم دیدار داشته در توصیف یکی از اتاقهای آن مینویسد: دیوارها با تعدادی نقشه تزیین شده بود، اتاق پذیرایی با شمعدانها و آیینههای زیبا پوشیده شده و کف آن نیز با قالیهای قالب دوزی شده ابریشمی رشتی فرش شده بود. در پشت این اتاق نارنجستانی بود که سقف آن با ورق آهنی پوشیده شده بود و بر روی دیوارها نیز پوست پلنگ، ببر، خرس و پوست دو گربه وحشی و چند حیوان دیگر که در جنگلهای شمال این ناحیه یافت میشود آویزان کرده بودند. این بنا اتاقهای متعددی دارد که با ۲۱در چوبی به ایوانها گشوده میشوند و در طبقات آن جابهجا گچبریهای زیبا به چشم میخورد.
عمارت مفخم در هر طبقه دو ایوان، یکی در ضلع شمالی و یکی در ضلع جنوبی دارد که در جلوی هر یک ردیفی از ستونها برای نگهداری سقف ایجاد شده و پنجره، در اتاقهای بنا به این ایوانها باز میشود. در ضلعهای شرقی و غربی عمارت نیز فقط دو در ورودی وجود دارد که با ۱۸ پله به طبقه فوقانی راه پیدا میکند. ایوانهای طبقه اول ۳۸متر طول و ۳/۱۴متر عرض دارند و در جلوی هر یک ۹ ستون سطبر هشت ضلعی و دو نیم ستون آجری با نمای ساده، بار سقف و طبقه فوقانی را به دوش میکشند. در عوض ستونهای طبقه فوقانی استوانهای هستند و به ویژه در ایوان جنوبی تمام بدنه آنها با انواع کاشی تزیین شده است. پس از سقوط سلسله قاجار بخش اعظم املاک خانواده شادلو از جمله ساختمان عمارت که در آن زمان محل سکونت سردار معزز نوه سردار مفخم بود به تصرف رضاشاه درآمد و سرهنگ رخشا فرماندار و رئیس کل املاک پهلوی بجنورد در آن اقامت گزید. در سال ۱۳۱۶نیز در طبقه فوقانی بنا آتشسوزی رخ داد و سقف عمارت که با تیر ارس و پوشش سفالی ساخته شده بود نابود گردید و سقف شیروانی کنونی با پوشش ورق گالوانیزه ایجاد شد.
شهر نیوز - مدرسه و مسجد سپهسالار پس از مدرسه چهارباغ اصفهان از بزرگترین و باشکوهترین بناهای مذهبی در ایران به شمار میرود.
هنرآنلاین: مسجد و مدرسه عالی سپهسالار از جمله بناهایی است که در استحکام، وسعت فضا و منظره عالی و ساخت، نخستین و بزرگترین مسجد و مدرسه عالی پایتخت به شمار میرود که بر اساس اصول مهندسی و معماری بنا شده و از هر نظر تابع الگوهای معماری سنتی ایرانی است.
این بنا حاصل کار، نخستین معمار تحصیلکرده ایرانی به نام میرزا مهدی خان شقاقی ملقب به ممتحن الدوله است که پس از اتمام تحصیلات خود از فرانسه به ایران بازگشته بود. مرحوم سپهسالار در نقشهکشی، طرز معماری و وضع ساختمان این بنای بزرگ، نقشه بناهای شرقی اسلامی را در نظر داشت، به همین خاطر برخی معتقدند که از نزدیکترین تلفیقها از معماری مساجد استانبول است. ساخت هسته اصلی بنا نزدیک به پنج سال به طول انجامیده و در مدت شش سال، ساخت بنا اتمام یافته است. البته خود سپهسالار، دو سال بعد از شروع احداث بنا درگذشت و پس از مرگ وی تکمیل مجموعه توسط برادرش یحیی خان مشیرالدوله صورت گرفت. محوطه این بنا بدواً به عمق 17 متر حفر شده و شفتهریزی محکمی صورت گرفته است. معماری این بنا که شاید بتوان به جرأت آن را آخرین شاهکار معماری ایرانی دانست دارای الگوی چهار ایوانی است.
بنای مسجد و مدرسه عالی در مجموع دارای 8 مناره بلند است که بلندترین آن 37 متر و کوتاهترین آن 25 متر ارتفاع دارد. امتداد نیم استوانهای این منارهها تا کف حیاط میرسد و ابتکاری منحصربه فرد را به نمایش میگذارد. تمامی منارهها از آجر ساخته شده و پوششی با کاشی کاری بسیار زیبا دارند.
طبق نقشه این مسجد، بنا شش ورودی دارد. ورودیهای بخش شمالی(که شامل سه ورودی بوده) به علت احداث کتابخانه مجلس، توسط مهندس سیحون در سال 1342هـ . ش مسدود و ارتباط این قسمت از بنا با عمارت(باغ) بهارستان قطع شده است. ورودی جنوبی که هنگام ساخت بنا، در کوچهای شش متری قرار داشته، سردری ساده دارد که به حیاط دارالشفاء گشوده میشود که اکنون این فضا به محلی برای پاسخگویی به سؤالات شرعی و دریافت وجوهات شرعیه تبدیل شده است.
شهر نیوز - تاریخ شفاهی دانشکده معماری ایران، پروژهای پژوهشی است که به سرپرستی عیسی ذکایی در مصاحبه با 23 تن از مفاخر معماری ایران انجام شده است.
به گزارش هنرآنلاینتاریخ شفاهی دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه ملی ایران (شهید بهشتی) از جمله پروژههایی است که به همت "موسسه تاریخ شفاهی معماری و شهرسازی اندیشه معاصر" و پشتیبانی "انجمن مفاخر معماری ایران" انجام شد. در این پروژه، تلاش بر این بود که طی مصاحبه حضوری با اساتید، فارغالتحصیلان و دانشجویان دورههای مختلف به صورت انفرادی، روند شکلگیری دانشکده، روابط داخلی و فعالیتهای گروهی و نحوه ارتباط با فضای خارج از آن، شیوه تدریس و نظام آموزشی در هر دوره، عملکرد مدیریت وقت دانشکده و نیز تاثیر دانشکده بر جامعه و روابط بین این دانشکده با سایر دانشکدههای دوران خود را تصویر کند تا محققین و مورخین آموزشی و نیز علاقهمندان و فعالان حوزه معماری و شهرسازی، از این گنجینه بهرهبرداری کنند. در همین راستا با عیسی ذکایی، سرپرست تیم تحقیقات و دو نفر از اعضای گروه گفتوگویی داشتیم تا مسیر این پژوهش را برای علاقمندان ترسیم کنیم.
لطفا بفرمایید اعضای تیم تدوینکننده تاریخ شفاهی دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه ملی چه کسانی هستند و اساسا چطور شد که تصمیم گرفتید تاریخ شفاهی دانشکده معماری و شهرسازی را جمعآوری کنید؟
عیسی ذکایی: من به اتفاق خانم اطلس سبحانی و شهرو سادات میرعبدالباقی کاشانی که از پروژه کتاب اندیشه معماران با هم آشنا شده بودیم، عضو موسسه تاریخ شفاهی شدیم. در اواسط سال 95 پروژه تعریف و گروه سه نفره ما پس از آشنایی با روشهای تهیه تاریخ شفاهی، از بهمن ماه سال 95 شروع لیست نفرات مصاحبه شونده، سؤالات و روش کار را تهیه و پس از هماهنگی و تائید موسسه، نخستین مصاحبه را در اسفندماه انجام دادیم. در اوایل سال 96 پرهام ادیبپور به گروه اضافه شدند. در همان زمان و با توجه به اینکه بخشی از کار ما تحقیق بود، من نام گروه تحقیق و مصاحبه را انتخاب کردم و کار را ادامه دادیم.
این کار بر اساس سفارش چه نهادی انجام شد؟
عیسی ذکایی: این پروژه براساس سفارش مؤسسه تاریخ شفاهی معماری و شهرسازی اندیشه معاصر شکل گرفت و از آنجایی که مهندس علیرضا قهاری رئیس انجمن است و در داخل موسسه هم عضویت دارد، به عنوان متولی و ناظر پروژه در کنار ما حضور دارند. من نیز به عنوان سرپرست و مدیر اجرایی همکاری را آغاز و از اسفند سال 95 تا تیر 96 گذر اول پروژه را انجام دادیم.
سؤالات در چه راستایی بود؟
عیسی ذکایی: سؤالات حال و هوای دانشکدهای داشتند زیرا پروژه دانشگاه ملی ایران، یک کار شخصمحور نبود بلکه کاملا کار ما موضوع محور بود. ما در این پروژه میخواستیم بگوییم چه کسانی در دانشگاه ملی درس خواندهاند؟، چه اساتیدی در آنجا تدریس میکردند و یا روش تدریس به چه صورتی بوده است؟ در واقع ما کلیات یک محیط دانشگاهی را تدوین کردیم.
اطلس سبحانی: تلاش گروه در این پروژه ثبت فضای آموزشی و روابط داخلی دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه ملی ایران از ابتدای تاسیس یعنی سال 1338 تا 1358 است که در قالب تاریخ شفاهی ارائه میشود.
به نظر شما تدوین کردن تاریخ شفاهی دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه ملی ایران چه کمکی میتواند به آینده عرصه پژوهش معماری کند؟ اساساً هدفی که این عرصه دنبال میکند چیست و چقدر توانسته به محقق شدن آن نزدیک شود؟
عیسی ذکایی: هدف اصلی پروژه ما این بود که نظام آموزش عالی در دوران قبل و پس از انقلاب را بررسی کنیم تا نشان دهیم که این روند از گذشته تا امروز به چه صورتی بوده است. البته ما در این پژوهش چیزی را تعیین نمیکنیم بلکه یک گروه محقق، به طور مثال پژوهشکدههای آموزشی میتوانند در آینده نظام آموزشی در دهه 40 را با دهه 60 مقایسه کنند. ما تنها بررسی کردهایم که مثلاً دکتر ریاضی زمانی که در سال 48 وارد دانشگاه شدند، چطور درس خواندند و اساتید ایشان به چه صورتی تدریس میکردند؟ در واقع ما نحوه آموزش و عملکرد دانشکده را در دورههای مختلفی که مصاحبه انجام شده، ثبت کردیم. در واقع نتیجهگیری و تجزیه و تحلیل با گروههای پژوهشی و حرفهای است. البته ما در حد توان خودمان، بخشی از جمعبندی موضوعات ارائه شده مصاحبه شوندهها، شاخصه معمار ملی را در این مرحله ثبت کردیم.
مصاحبهشوندهها چند نفر بودند و به چه نحوی انتخاب شدند؟
عیسی ذکایی: ما در وهله اول 45 نفر را برای مصاحبه انتخاب کردیم. بعد با آنها تماس گرفتیم و گفتیم ما چنین پروژهای در دست داریم. در این مسیر برخی علاقهمند شدند اما برخی افراد شک و شبهه داشتند که داستان این مصاحبهها چه چیزی است زیرا قبلاً دیگران با برخی از آنها مصاحبه کرده بودند. در این راستا ما آن عدهای که علاقه داشتند، را جدا کردیم و از 45 نفر به 30 نفر رسیدیم. همه این 30 نفر اذعان داشتند که روند مصاحبه را دوست دارند اما در نهایت ما با 23 نفر از آنها مصاحبه کردیم. این 23 نفر از دوره اول تا دوره هفدهم در دانشگاه ملی دانشجو و یا استاد بودند. بنابراین معیار ما تنها دورهها نبود بلکه اظهار علاقه افراد نیز مد نظر قرار گرفت. ما حتی با دانشجوی دوره چهاردهم، زودتر از دانشجوی دوره دوم مصاحبه انجام دادیم و بیشتر از روی علاقه و آمادگی مصاحبهشوندگان پیش رفتیم.
آیا همه افراد انتخاب شده برای مصاحبه در فضای امروز معماری کشور فعال هستند؟
طبس یکی از شهرهای قدیمی و زیبای ایران است که با توجه به جاذبه های تاریخی و طبیعی که دارد یکی از بهترین مقاصد برای گردشگری در استان خراسان جنوبی به شمار می رود. جالب است بدانید که این شهر پهناور قدمتش به دوره هخامنشیان باز می گردد و با توجه به سندات موجو نشان می دهد که در دوره های پیش از اسلام و دوره ساسانی هم این شهر وجود دارد است. نکته جالبی که درباره شهر طبس باید بدانید این است که طبس در گذشته شهری در استان خراسان بوده که در سال ۱۳۸۰ در برخی از تقسیمات که انجام شده آن را به استان یزد سپرده اند اما مجددا در سال ۱۳۹۱ این شهر به خراسان جنوبی باز گردانیده شده است. جاذبه های دیدنی و جذابی در این شهر وجود دارد که یکی از آن ها سد شاه عباسی در طبس است که می خواهیم در این مطلب از مجله ی گردشگری الی گشت درباره آن صحبت کنیم. این سد یکی از نمونه عالی از خلاقیت ایرانی های در زمان هایی که امکانات و تجهیزات حال حاضر نبود نیز می باشد. در ادامه با همراه باشید تا بیشتر درباره این جاذبه ی دیدنی و جذاب خدمتتان اطلاعات را بدهیم.
سد شاه عباسی در طبس همانطور که در بالا اشاره کردیم به آن یک نمونه بی نظیر و خلاق از ایرانی های در صدها سال پیش بوده که در حال حاضر به عنوان یک جاذبه ی جذاب و دیدنی برای گردشگران و این خطه تاریخی به شمار می رود. سد شاه عباسی در طبس یا طاق عباسی در شهرستان طبس واقع است و از جمله آثار تاریخی آن محسوب می شود. نکته جالبی که در مورد این سد شاه عباسی در طبس وجود دارد این که چندین عنوان “ترین” را برای خودش کسب کرده که آن شامل قدیمی ترین و بزرگترین سد قوسی جهان می باشد، که به غیر از این موارد به مدت ۵۵۰ سال توانسته بود عنوان بلندترین سد در جهان را برای خودش کسب بنماید. اما برتر بودن سد شاه عباسی در طبس به این جا ختم نمی شود چرا که همچنان هیچ سدی نتوانسته تاکنون عنوان نازکترین سد به خاطر عرض تاج یک متریاش را برای خودش کسب کند. این سد حدود ۶۰ متر ارتفاع دارد و طول آن۲۵ متر می باشد. این سد در واقع یکی از بی نظیرترین بناهایی است که نشان دهنده خلاقیت و دوراندیشی ایرانی ها در زمان های دور بوده است.
موقعیت جغرافیایی سد شاه عباسی در طبس
به منظور بازدید از سد شاه عباسی در طبس، باید به شهر طبس سفر می کند؛ برای این منظور ابتدا باید به روستای ۷۰۰ ساله ی خرو و در فاصله ی ۲۷ کیلومتری شهر طبس جایی در نزدیکی چشمه آبگرم مرتضی علی سفر کنید. بالاتر از چشمه آبگرم مرتضی، دره تنگی وجود دارد که در آن طاق شاه عباسی بنا شده است. قدمت این طاق را به دوره صفویه نسبت می دهند و معتقدند که سنگ نگاره های بز کوهی که بر آن حک شده اند، نمادی از درخواست فراوانی آب، زایندگی و فراوانی نعمت است. عده ای هم این بزها را نمادی از فرشتگانی می دانند که برای نگهبانی آب، افزایش و فراوانی نعمت بر دیواره های طاق دعا میکنند.
نحوه عملکرد سد شاه عباسی در طبس
در دره های تنگ شهر طبس ایرانیان در زمان های دور سدها را بر روی طاق های آجری احداث کردند و بدین ترتیب نیاز به انحرافاتی در زمان احداث مرتفع داشتند. این روش خلاقانه با کارکرد کاهش بیشینه سیلاب در سد شاه عباسی در طبس ترکیب شده است. سیلابها با دوره بازگشت ۱۰ سال از زیر طاق به صورت آزادانه عبور میکنند. در سیلابهای بزرگتر، مقداری از حجم سیلاب در پشت سد ذخیره میشود، به این ترتیب طی صدها سال، سد عباسی، شهر طبس را در مقابل سیلابهای رودخانه نهرین حفاظت کرده است.
دقت و خلاقیت ایرانیان در آن زمان برای ساخت سد شاه عباسی در طبس به اندازه بوده است که با توجه به موقعیت خروجی سد، هیچ رسوبی در پشت سد ذخیره نمی گردد. با این شرایط ما می توانیم انتظار این را داشته باشیم این سازه ی بی نظیر تا هزاران سال بعد بدون آن که نیازی به تعمیر و نگهداری داشته باشید به کار خود ادامه دهد. نکته مهم آن است که اگر امروز بر اساس آخرین دستاوردهای مهندسی سد و سیلاب، سدی برای کنترل سیلاب رودخانه نهرین احداث شود، مشخصات آن بسیار به سد عباسی نزدیک خواهد بود.
حمام خان را بسیاری با حمام گنجعلی خان کرمان مقایسه می کنند و تفاوت این دو را در بزرگی ابعاد حمام می دانند. حمام خان بستک میراثی ملی از دوره قاجاریه است که در خیابان مصطفویه و در حاشیه میدان دفاع مقدس شهر بستک واقع شده است.
امروزه یکی از مهمترین صنایعی که در تولید ناخالص ملی کشورها نقش تعیین کننده ای دارد، صنعت گردشگری است و شهرستان بستک که یکی از شهرهای استان هرمزگان است با پیشینه تاریخی خود، دارای آثار و ابنیه تاریخی بسیاری است که از آن میان، می توان به حمام خانی اشاره کرد که در جوار خانه بنی عباسی و مدرسه مصطفویه که از دیگر آثار تاریخی شهر هستند بنا شده است.
حمام های عمومی در زمره ابنیه عام المنفعه ای هستند که با ظهور دین اسلام، در سراسر قلمرو اسلامی گسترش یافتند. اما امروزه از آغاز دوران اسلامی تا قرن هشتم هجری قمری، نمونه ای پابرجا از حمام های عمومی در ایران باقی نمانده است، اما از دوره صفویه و به ویژه دوره قاجاریه حمام های عمومی بسیاری در سراسر ایران هنوز پابرجا هستند که حمام خانی بستک، یکی از آنهاست.
حمام خان را بسیاری با حمام گنجعلی خان کرمان مقایسه می کنند و تفاوت این دو را در بزرگی ابعاد حمام می دانند. حمام خان بستک میراثی ملی از دوره قاجاریه است که در خیابان مصطفویه و در حاشیه میدان دفاع مقدس شهر بستک واقع شده است.
سبک معماری بنا، از نوع چهار طاقی است که گنبدی بر بالای چهار طاق ساخته شده است و مساحت بنا نیز ۳۷۵ متر مربع است که دارای ۲۱ گنبد بزرگ و کوچک است. بخش های مختلف حمام خانی شامل: درب ورودی، راه پله، راهرو، فضای میانی رختکن و حوض آب سرد، رختکن، نمازخانه، راهروی ورودی یا (میان در)، دستشویی، حمام عمومی یا گرم خانه، حمام خصوصی یا شاه نشین، محل نشستن و شستشو در گرم خانه، حوض آب ولرم، حوض آب گرم، حوض آب سرد و فضای پشتیبانی (هیزمدان، تون یا آتشگاه) می باشد.
نوع معماری بنا، به حمام زیرزمینی معروف است زیرا این حمام در درون زمین و در ابعادی حدود ۲۵ متر طول و ۱۵ متر عرض ساخته شده است و مصالح به کار رفته در آن، سنگ، گچ، خاک رس، ساروج و خاکستر است. این بنا به گونه ای ساخته شده که بام آن، حدود نیم متر از سطح زمین ارتفاع دارد.از مزایای این نوع معماری، استحکام و طول عمر بیشتر دیواره های حمام است که مقاومت آن را در برابر زلزله نیز افزایش می دهد و همچنین سبب می شود تا خاک همچون عایق حرارتی عمل کند و گردش هوا را در زمستان و تابستان، میان داخل حمام و فضای خارج آن به حداقل برسد که موجب گرمای بیشتر داخل حمام، در ایام سرد زمستان می شود.
روزگاری معماری بینظیر کهن همدان با چمنهایی که خانهها و بازار گرداگرد آن تشکیل شده بود زبانزد بود حالا نشانی از آن محلههای قدیمی و معماری با هویت نیست.هجوم معماری غربی به ساختمانسازی مشرفیتها را موجب شده تا نفس مردم را در خانهها بند آورد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از همدان، حالا در محلهای قدیمی جولان، امامزادهیحیی، حاجی، نظربیک، چوپانها، ورمزیار، سرپلیخچال، جاگله، آقاجانی بیک، شالبافان، دوگوران، پل مراد، هفت پسان، چرچره، کمالآباد، بینالنهرین، لاالهالله، حسینخانی، علویان، قصابان سبدبافان، قمیها و بنه بازار ساختمانهایی که هویت ایرانی و اسلامی ندارند تنگ در تنگ هم چون لانه زنبور سر به آسمان میسایند تا چشم در قلب خانههای پایین دستی داشته باشند و آرامش آنان را در گرمای تابستان و سوز سرمای زمستان بربایند و مجالی برای دورهمی های تابستانه در حیاط خانه برای محرمها فرام نکنند.
چرا که مرتفعسازی غیراصولی در شهر همدان، سالهای اخیر گریبان این شهر قدیمی و کهن را گرفته و دیگر هم قصد رها کردن آن را ندارد و آنچنان میفشارد تا نفس شهر در این درهمتندیگی بیساختار از نفس برود. لجاجتی غیرمنطقی بر اجرای معماری بیگانه و غربی که هویت تاریخی شهر را هدف گرفته است تا برای همیشه اثر خانههای پر و دار درخت، با حوض آبنما را در شهر بیاثر کند و جای آن ساختمانهایی آکنده از سیمان و آهن تحویل مردم دهد. فریاد مردم هم در این بین به جایی نمیرسد چرا که مسئولان فقط خود را ملزم به اجرای قانون میدانند و دیگر هیچ.
اما جای بسی تامل بر این سئوال همیشگی مردم با فرهنگ و تمدن این شهر است که همیشه هم بیجواب منطقی باقیمانده مگر قانون را مصوب نمیکنند که آسایش و آرامش برای مردم در زیستبومها ایجاد کند؟ حالا چطور شده است که همان قانون تیشه به ریشه آرامش مردم در محلههای قدیمی شهر همدان گذاشته و تا خشکاندن اصل هویت و فرهنگ این شهر هم قدمی پس نمیگذارد. یعنی همان قانون نمیتواند زخم ناسور مرتفعسازی غیراصولی در این شهر را از چهره معماری و شهرسازی خسته همدان بردارد و دیگر به کسی فرصت چنین جفایی را به مردمان این شهر ندهد. یعنی همه جا قانون برای بی هویت کردن هویت شهرها مصوب می شود.
مگر طرحهای بالادستی شهرسازی و معماری که بارها مسئولان بر الزامآور بودن اجرای آن تاکید دارند. برای همسایگی، حریم، محرمیت و همزیستی شهری حرمت قایل نیست که در کوچههای با عرض کم اجازه ساخت بناهایی با چنین ارتفاعی را میدهند تا با در نوردیدن حریمها و ایجاد آمیختگی فرهنگی مشکلی بر مشکلات مردم این محلات بیافزاید و از پس آن هم حفاری شهری برای تامین زیرساختهای این ساختمانها را فراهم کند و هزینهای دیگر را بر مردمان این محلات تحمیل کند( افزایش عوارض شهری).
آنچه کارشناسان شهرسازی بر آن تاکید دارند حفظ هویت محلههای قدیمی شهر و اجرای طرحهای توسعهای در نقطهای خارج از این بافت است اما گویا در همدان رویه خلاف این است. امید است مسئولان با تدبیر خود در تدوین طرح جامع در دست اجرای همدان، راهحلی اصولی برای رفع این دغدغه مردم بیاندیشند تا هویت این شهر به عنوان امانتی از این نسل به آینده منتقل و نسل بعد هم با بالیدن به آن، با تلاشی وافر برای آینده؛ امانتی این چنین گرانسنگ به یادگار بگذارند.