وبلاگ معمار شهر

اخبار و مطالب معماری و شهرسازی ایران و جهان

وبلاگ معمار شهر

اخبار و مطالب معماری و شهرسازی ایران و جهان

مطالب و مباحث تخصصی معماری و شهرسازی و دیگر علوم وابسته را با ما مطالعه نمایید...




در اين وب
در كل اينترنت
  • قالب وبلاگ
  • تبلیغات

    طبقه بندی موضوعی

    ۱۸۶ مطلب با موضوع «فرهنگی» ثبت شده است

     روزنامه شهروند: صاحبخانه‌هایی که خانه‌هایشان را به دلار اجاره می‌دهند، این روزها پدیده شده‌اند؛ آن‌ هم در این بساط بازار ارز که دلار ٤٢٠٠ تومانی کمیاب است و فروشندگان بازار آزاد هم به راحتی و در حجم کم دلارهایشان را نمی‌فروشند.

    در آگهی‌هایی که روی سایت ها یا سایر املاک به صورت اینترنتی فایل شده‌اند، خانه‌های زیادی در شمال شهر به چشم می‌خورد که اجاره‌هایشان را به صورت دلار دریافت می‌کنند. اجاره‌بهای دلاری را با قیمت‌های رایج منطقه که می‌سنجی، متوجه می‌شوی که آنها نرخ دلار را بین ٦‌هزار تا ٦‌هزار و ٦٠٠ تومان در نظر گرفته‌اند. مدیر یکی از آژانس‌های بزرگ مسکن می‌گوید، املاکی که با دلار اجاره داده می‌شوند، تنها مختص خارجی‌هایی است که در ایران اقامت می‌کنند اما سایر بنگاه‌های املاک می‌گویند، خانه‌ها را به اتباع ایرانی هم بر اساس دلار اجاره می‌دهند.

    خانه های ایرانی با اجاره‌های دلاری!

    این موضوع در حالی رخ می‌دهد که علی فاضلی، رئیس اتاق اصناف ایران در گفت‌وگویی تأکید می‌کند، این موضوع جرم است و بر اساس قانون نظام صنفی و قانون مدنی ایران تنها استفاده از وجه رایج مملکت یعنی «ریال» مجاز است و هیچ صاحبخانه‌ای یا صاحب کالا و خدماتی حق ندارد کالا و خدماتش را با دلار یا سایر پول‌های خارجی با اتباع ایرانی معامله کند. بنگاه‌های تهرانی می گویند بیشتر مستاجران خارجی چینی ها و روسی ها هستند و برای اقامت های کوتاه مدت کاری به ایران می آیند.

    خانه‌های لاکچری در صدر اجاره با دلار

    در سال‌های نه‌چندان دور تنها تک و توکی از خانه‌هایی که در آژانس های املاک بزرگ و سرشناس معامله می‌شد، با دلار به اجاره می‌رفت. خانه‌هایی که گفته می‌شد، تنها برای معامله با اتباع خارجی فایل شده‌اند اما حالا در آشفته بازار ارز آگهی‌های ریز و درشت بسیاری را مشاهده می‌کنی که با دلار برای اجاره عرضه شده‌اند. خانه‌هایی که بیشترشان در نقاط شمالی و لاکچری شهر هستند و امکانات بالایی دارند. امکاناتی مانند مبلمان و وسایلی که توسط بزرگترین برندهای خارجی ساخته شده‌اند، استخر، سونا، جکوزی، روف گاردن و... در این میان خانه‌هایی با امکانات معمولی هم زیاد به چشم می‌آیند که آنها هم غالبا در شمال شهر واقع شده‌اند و البته در مناطق متوسط رو به بالا مانند سعادت‌آباد و سهروردی هم به چشم می‌خورند.

    آپارتمان ٩٠متری دوخوابه، تک‌واحدی در خیابان شریعتی - قلهک یکی از این موارد است که بدون ودیعه و با کرایه ١٣٠٠دلار در ماه اجاره داده می‌شود. اگر قیمت دلار را ٦٤٠٠ تومان بازار آزاد در نظر بگیریم، این آپارتمان در واقع ماهانه ٨‌میلیون و ٣٢٠ هزار تومان اجاره داده می‌شود. این موضوع در حالی رخ می‌دهد که آپارتمان‌های نوساز ٩٠متری در خیابان شریعتی - قلهک معمولا با اجاره‌بهایی بین ٥,٥ تا ٧‌میلیون تومان در ماه و بدون رهن فایل شده‌اند.

    مورد دیگر آپارتمانی ١٤٠متری در مقصودبیک تجریش و مبله شده است که سن بنا ٣ساله است. این آپارتمان با امکانات سونا، استخر و جکوزی و روف گاردن به نرخ ٣٥٠٠دلار در ماه برای اجاره فایل شده است. به عبارتی بهای اجاره این آپارتمان با دلار آزاد ٢٢‌میلیون و ٤٠٠‌هزار تومان در ماه است.

    در فایل‌های اجاره املاک یکی از سایت ها آپارتمان ١٩٥متری و با قدمت ٣‌سال در همین منطقه با اجاره‌بهای ٢٠‌میلیون تومان در ماه فایل شده است، البته آپارتمان‌های دیگری با موقعیت مشابه تقریبا با همین قیمت اجاره‌بها وجود دارند.

    مورد دیگر از آپارتمان‌هایی با اجاره دلاری، واحدی ١٩٥متری در جردن و سه خوابه و با امکانات معمولی است که ٣٦٠٠دلار در ماه برای اجاره گذاشته شده است.

    و آپارتمان دیگری که ١٥٠متر است و در سهروردی واقع شده است، با ١٢٠٠دلار در ماه برای اجاره گذاشته است.

    اجاره خانه دلاری به ایرانی‌ها غیرقانونی است

    محمود زعفرانلو مالک یکی از آژانس‌های املاک بزرگ ایران به ما می‌گوید: اجاره به دلار فقط در مورد آپارتمان‌هایی است که قرار است به خارجی‌ها داده شود و البته آن هم شرایط خاص خود را دارد.

    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ خرداد ۹۷ ، ۲۳:۴۸

    شروع دوباره  روزهای شکوهمند موسسه همشهری!

    در طول 9 ماه اخیر تیم مدیریتی بزرگترین کارتل مطبوعاتی کشور دوبار تغییر کرد. تغییری که  هر چند برخی از منتقدان آن را به نشانه فاصله گرفتن بزرگترین موسسه مطبوعاتی ایران از سال های اوج می دانستند؛ اما خبرنگاران قدیمی روزنامه همشهری بر این باورند که این تغییرات نه به دلیل تقابل مدیریتی دو شهردار اخیر شهر تهران بلکه برای تدقیق جزئیات برنامه های فرهنگی شهردار هفدهم این تحولات انجام شدن است.
    به گزارش تیتر شهر: زمانی که محمد علی نجفی شهردار تهران شد، در نخستین نشست مطبوعاتی خود خبر از تغییر و تحول در موسسه مطبوعاتی روزنامه همشهری داد.
    به رغم انکه تغییر تیم مدیریتی سابق همشهری تهران امید تغییر گسترده در رتبه های کارمندان و خبرنگاران قدیمی این روزنامه را که در دوره های گذشته به حاشیه رانده شده بودند، می داد، اما عملکرد 9 ماه اخیر روزنامه همشهری نشان می داد که تغییراتی که مد نظر قدیمی های این کارتل بزرگ مطبوعاتی بود، نتوانست محقق شود.
    این در حالی است که تیم جدید توانست رویکرد رسانه ای این روزنامه را از سیاسی به یک رویکرد اجتماعی و زیست محیطی شهری تغییر دهد.
    امروز مدیر مسئول روزنامه همشهری بار دیگر تغییر کرد و محمد علی افشانی تصمیم گرفت تا از یک روزنامه نگار با سابقه برای هدایت این روزنامه انتخاب کند تا در جزئیات اجرای برنامه های فرهنگی خود موفق تر عمل کند.
    یک روزنامه نگار قدیمی روزنامه همشهری درباره تغییرات مدیریتی این موسسه در گفت و گو با خبرنگار تیتر شهر گفت: بررسی رویکرد دو دهه اخیر روزنامه همشهری نشان می دهد که این موسسه بزرگ مطبوعاتی در تمام دوره های مدیریت شهری شهرداران سابق تهران تابع و همسو با برنامه های کلان شهرداران حرکت کرده است و به عبارتی سیاست های کلان فرهنگی در حوزه مدیریت شهری توسط این روزنامه تبیین و اجرایی شده است.
    عباس ثابتی با اشاره به شروع دوره اصلاحات در شهرداری تهران افزود: با انتخاب محمد علی نجفی به عنوان شهردار تهران رویکرد برنامه ریزی نیز در مجموعه شهرداری تهران تغییر کرد. این تغییر رویکرد مستلزم این بود که تیم مدیریتی روزنامه همشهری تغییرکند تا رویکرد رسانه ای شهردار اسبق تهران  در حوزه فرهنگی و اطلاع رسانی بهتر و بیشتر جنبه اجرایی پیدا کند.
    شروع دوباره  روزهای شکوهمند موسسه همشهری!
    وی با بیان اینکه در تغییرات اخیر موسسه همشهری سعی شد تا سیاست های کلان رسانه ای از نگاه های هیجانی ای که در دوره مدیریت اسبق شهرداری تهران در این روزنامه ایجاد شده بود و خط مشی اصلی رسانه نیز بر پایه آن برنامه ریزی می شد، دور نگاه داشته شود؛ ادامه داد: این تغییر رویکرد و روش خوشبختانه در صفحات مختلف روزنامه همشهری ایجاد شد.
    به عبارت ساده تر روزنامه همشهری برای اینکه به خط رسانه ای و رسالتی که در چشم انداز آن تببین شده بود؛ بازگردد لازم بود تا هم مدیریت این موسسه تغییر کند و هم رویکرد رسانه ای این مجموعه به سمت اجتماعی و زیست محیطی تغییر یابد.
     این خبرنگار قدیمی حوزه شهری با اشاره به تفاوت های مدیریتی محمد علی نجفی و محمد علی افشانی در رویکردهای فرهنگی و رسانه ای روزنامه همشهری بیان کرد: قبل از بررسی این تفاوت ها باید به این مساله اشاره کرد که در  مجموع در نگرش و سیاستگذاری های کلی مدیریت شهری در حوزه فرهنگ  و اطلاع رسانی بین نجفی و افشانی تفاوت چندانی وجود ندارد.
    زمانی که طالب زاده به عنوان مدیر مسئول این روزنامه انتخاب شد، رویکرد مبتنی بر اخلاق را در مجموعه همشهری در دستور کار خود قرار داد و اجرایی کرد. از سوی دیگر با توجه به اینکه وی یک اصلاح طلب است، به موضوع رسانه نگاه مبسوطی داشت و به این صورت نبود که رویکردهای سیاسی را بر کارهای فرهنگی ارجح بداند.
    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ خرداد ۹۷ ، ۲۰:۰۰
    امسال در نمایشگاه بین‌المللی بینال معماری ونیز، کشور فنلاند نمایشگاهی از بهترین نمونه‌های مربوط به معماری شگفت‌انگیز کتاب‌خانه‌‌ها در این کشور را با عنوان «ساختمان ذهن» به نمایش گذاشته که نمایانگر اهمیت کتاب‌خانه‌ها در فنلاند و علاقه مردم به حضور در آن‌هاست.
     

     به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) به نقل از سی‌ان‌ان- آیا ملتی وجود دارد که به اندازه کشور فنلاند عاشق کتاب‌خانه باشند؟! در سال 2016 وزارت آموزش و فرهنگ فنلاند اعلام کرد که نزدیک به دو میلیون نفر از 5 میلیون و نیم شهروند این کشور از کاربران کتاب‌خانه‌ها هستند و کتاب‌خانه‌های این کشور در آن سال بیش از 49 میلیون بار بازدیدکننده داشته و 68 میلیون کتاب در طی یک سال به امانت گرفته شده است.

    امسال در نمایشگاه بینال معماری ونیز، فنلاند بهترین نمونه‌های معماری‌ مربوط به کتاب‌خانه‌‌ها را در این نمایشگاه که با موضوع «فضای آزاد» برگزار می‌شود تحت عنوان «ساختمان ذهن» به نمایش گذاشته است.

    هنا هریس، مدیر اطلاعات معماری فنلاند که سال‌هاست درباره نقش کتاب‌خانه‌‌ها در فرهنگ مردم فنلاند مطالعه می‌کند، در این باره گفت: «بعد از ساخت چند کتاب‌خانه عمومی شگفت‌انگیز در فنلاند، بحث کتاب‌خانه‌ها در این کشور به موضوع مهمی تبدیل شده است. آموزش برای مردم فنلاند نقش حیاتی دارد و کتاب‌خانه‌ها همواره نقش مهمی را در القاء این طرز تفکر داشته‌اند. آموختن در کنار یکدیگر و شهروند خلاق بودن اساس زندگی مردم فنلاند را تشکیل می‌دهد.»

    او در ادامه گفت: «کتاب‌خانه‌های فنلاند از فضای دموکراتیکی برخوردار هستند و معنای فضای آزاد را که تم امسال این نمایشگاه است به تمام معنا در کتاب‌خانه‌های این کشور می‌توان مشاهده کرد. در سال 2016 قانونی در فنلاند تصویب شد که کتاب‌خانه‌ها در این کشور به مکان‌های برای تقویت شهروندان فعال، آزادی بیان و دموکراسی ارتقاء یابند و تحت حمایت مستقیم قانون نیز قرار بگیرند و اکنون ارتباط بین کتاب‌خانه‌ و جامعه دموکرات فنلاند هرگز تا این اندازه به یکدیگر نزدیک نبوده است و به تعبیری معنای فضای آزاد عمومی در کتاب‌خانه‌های این کشور به این معنا است که کتاب‌خانه‌ها در فنلاند در دسترس و در اختیار همه افراد از هر قشری قرار دارند. و علی‌رغم این که چنین فضاهای عمومی خیلی زود در معرض آسیب و حتی نابودی قرار می‌گیرند؛ اما مردم فنلاند به ویژه اهمیت و احترام خاصی برای کتاب‌خانه‌ها قائل هستند و آن‌ها را نماینده سیاست‌های اجتماعی گسترده‌‌تر به شمار می‌آورند.»

    در این نمایشگاه، تاریخی از ساختمان‌های پیشرفته کتاب‌‌خانه‌های فنلاند به نمایش گذاشته است که با اولین کتابخانه عمومی در فنلاند با نام کتاب‌خانه عمومی ریخاردینکاتو نئورنسانس که به سال 1881 میلادی بازمی‌گردد، کلید می‌خورد.

    آنی وارتالو، منتقد معماری و متصدی غرفه فنلاندی در این باره گفت :« ایده اولیه برای احداث این کتاب‌خانه، سرمایه‌گذاری در کیفیت معماری کتاب‌خانه، دکوراسیون، کارگاه‌های هنری و ایجاد فضایی نشاط‌آور بود؛ به طوری‌که بتواند اهداف یک کتاب‌خانه عمومی را محقق سازد. و از مهم‌ترین اهداف این بود که معماری کتابخانه‌ها به گونه‌ای باشد که همه مردم حتی از قشر پایین جامعه و طبقه کارگر با دیدن ساختمان و معماری کتاب‌خانه‌ها تمایل به بازدید از آن‌ها را داشته باشند و مقداری از وقتشان را با خواندن روزنامه‌ها و دیدن کتاب‌ها در این مکان بگذرانند تا به مرور به شهروندان فعال‌تر و بااطلاعات‌تری تبدیل شوند. این هدف تا به امروز هم برای ما مهم و اساسی محسوب می‌شود.»

    این پروژه هم‌چنین نمونه‌هایی از کتابخانه‌های اخیر را در فنلاند که از لحاظ طراحی‌های معماری برجسته و الهام‌بخش بوده‌ آورده است.

    آسمو جاکسیاز، یکی از معماران کتاب‌خانه‌ها، درباره ارتباط معماری با کتاب‌خانه گفت: «کتاب‌خانه‌ها می‌توانند چالش‌های خوبی برای یک طراح باشند. به این ترتیب که او باید فضایی را ایجاد کند که تا همه مردم از هر قشری جذب شوند و در خلال بازدید از کتاب‌خانه این احساس به آن‌ها دست دهد که می‌توانند استفاده‌های مختلفی از ساختمان آن داشته باشند. کتاب‌خانه‌ها همچنین می‌تواند بافت خوبی برای فضاهای باز با طراحی‌های آزاد و با ابعاد عاطفی قوی باشد و چون همه ما در فنلاند از کاربران کتاب‌خانه‌ها هستیم؛ بنابراین درک و شناخت نیازها و احساس همدلی با کاربران و مردم برای ما به عنوان یک طراح، کار آسانی است.»

    او در ادامه گفت مجموعه‌ای از عوامل مختلف از قبیل کتابداران فرهیخته، قوانین پیشرفته،فرهنگ پیشرو معماری در طول تاریخ علی‌رغم مشکلات مالی و سیاسی به رشد و توسعه کتاب‌خانه‌ها در فنلاند کمک کرده؛ اما بیشتر از معماری، مردم هستند که قلب تپنده فرهنگ کتاب‌خانه‌های فنلاند را شکل می‌دهند و هدف از نمایش کتاب‌خانه‌های فنلاندی در ونیز این است که از این طریق دیدگاه ملی این کشور به بازدیدکنندگان بین‌المللی کنجکاو منتقل شود.

    غرفه فنلاند تحت عنوان «ساختمان ذهن» تا 25 نوامبر 2018 در نمایشگاه دوسالانه بنیال معماری در ونیز برپاست.

    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ خرداد ۹۷ ، ۱۹:۰۰

    روزنامه قانون: «اینجا زن‌ها از حاملگی می‌ترسند. هرکس می‌فهمد حامله شده، ترس برش می‌دارد، بس که سقط زیاد است. خواهر خودم دوبار پشت هم سقط کرد. یک بار، دو ماهه و یک بار هم ماه سوم. افسرده شد؛ دکتر به او گفته بود مشکل از جایی است که زندگی می‌کند. فقط خواهر من نیست، زن‌های دیگر هم بودند. تا الان چند تا مورد سقط داشته‌ایم. نه اینکه حالا هرکه حامله است بچه‌اش افتاده باشد، اما سقط زیاد است به‌هرحال.

    خیلی‌ها تجربه‌اش را دارند. مگر یک محله می‌شود اینقدر سقط داشته باشد؟!» زن این‌ها را می‌گوید و نگاهش به دو تا بچه‌اش که دارند با هم بازی می‌کنند، خیره می‌ماند. زیر لب می‌گوید:«بیچاره خواهرم، بعد از سقط دومش دیگر حامله نشد. مرکز نازایی هم رفت، کلی هزینه کرد اما نشد که نشد. می‌گویند استرسش بالاست؛ همان مانع می‌شود. خواهرم می‌ترسد دوباره سقط کند. حتی شوهرش با هر ضرب و زوری بود خانه را عوض کرد و الان رفته‌اند دولت آباد اما ترس خواهرم هنوز هم هست».

    اینجا برق تاریکی می بخشد

    زن اهل ملک‌آباد است؛ محله‌ای در شهرری که سال‌هاست ساکنانش زیر سایه دکل‌های برق فشار قوی زندگی می‌کنند. بارها و بارها اعتراض کرده‌اند و مسئولان شهری وعده داده‌اند مشکل‌شان را حل ‌کنند اما هنوز خبری نیست. محله را از دور می‌شود تشخیص داد، با آن دکل‌های غول‌پیکر که خانه‌ها در کنارشان مثل آلونک‌هایی واخورده به چشم می‌آیند؛ مغلوب غول‌هایی فلزی که گویی دستان‌شان را باز کرده‌اند تا محله قدیمی را ببلعند. محله و ساکنانش که شاید به دیدار هر روزه دکل‌ها عادت کرده‌اند اما هرگز از اثرات زیانبارشان مصون نبوده‌اند.

    «ما اول بودیم و بعد دکل‌ها را کار گذاشتند. شدند همسایه ناخوانده؛ ماندند و خسته‌مان کردند. درب و داغان‌مان کردند». این را یکی از ساکنان قدیمی ملک‌آباد می‌گوید و ادامه می‌دهد:«نزدیک 50 سال است اینجا ساکنم. خانه‌ام سند دارد. خانه‌هایی که از سال 47، 48 ساخته شده‌اند هم سند دارند اما از چند سال بعدش وقتی دکل‌ها را کار گذاشتند، دیگر سند ندادند. بقیه ساختند و قولنامه‌ای معامله کردند. اینجا بیشتر خانه‌ها قولنامه‌ای است. اوایل خرید و فروش می‌شد اما دیگر سال‌هاست کسی اینجا خانه معامله نمی‌کند. هیچ‌کس حاضر نیست خانه‌های ما را بخرد. اینجا گیر افتاده‌ایم.

    شهرداری هم کاری برای‌مان نمی‌کند. فقط هرچند وقت یک بار می‌آیند بازدید و می‌روند. برای وضعیت‌مان سر تکان می‌دهند و تاسف می‌خورند اما کسی کاری نمی‌کند. الان دور تا دور محله را فضای سبز کرده‌اند اما چه فایده دارد. ما این وسط گیر افتاده ایم؛ انگار در اردوگاه هستیم. بارها مراجعه کرده‌ایم و می‌گویند بودجه نداریم. ما دست‌مان به جایی بند نیست. کاش کسی کاری برای‌مان بکند. شهردار جدید بیاید و ببیند و مثل همه نرود و فراموش‌مان کند».

    این را یکی از ساکنان ملک‌آباد می‌گوید؛ مردی حدودا 70 ساله که جوانی‌اش را در همین محل گذرانده و به چشم دیده در این سال‌ها چه بلاهایی سر مردم محله آمده است. «پسری بود که تا کلاس هشتم نهم خوانده بود؛ پسری خوب و درسش هم خوب بود؛ یهو قاطی کرد و اعصابش به هم ریخت. مثل دیوانه‌ها شد و دیگر نتوانست مدرسه برود. مادرش چقدر غصه خورد. دکتر گفته بود مال همین دکل‌هاست؛ روی مغز خیلی تاثیر می‌گذارد. راست می‌گوید؛ مورد سکته مغزی و تومور هم داشته‌ایم. سرطان هم زیاد بوده اینجا. نزدیک 300 خانواده اینجا هستند و چرا باید اینقدر مریضی زیاد باشد؟!»

    حرف‌های او را یکی از جوان‌های محله تایید می‌کند و می‌گوید:«اینجا جوان‌ها همه عصبی هستند. اصلا نمی‌شود با کسی حرف زد. تا یک کلمه حرف بزنید، دعوا می‌شود؛ بس که کسی اعصاب ندارد. از صبح زود صدای دکل‌ها توی مخمان است. توی محله هم نباشیم، صدایش همچنان توی سرمان هست. آدم عصبی می‌شود. دایی خود من اینقدر آدم عصبی بود که آخرش هم سکته کرد و مُرد. خانه‌شان همین کوچه بغل است. اینجا همه قشر ضعیف و کارگر هستند. برای‌شان عملی نیست که بخواهند خانه‌شان را عوض کنند. تازه خانه‌های ما را کسی ازمان نمی‌خرد. با این گرانی کجا می‌توانیم برویم؟»

    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ خرداد ۹۷ ، ۲۲:۰۲

    شهر > شهری - سمیرا وکیلی:
    سید محمد بهشتی ـ رئیس پ‍ژوهشگاه میراث فرهنگی ـ به‌ رغم اینکه سال‌ها در بنیاد فارابی مدیر بوده و به‌عنوان مدیر سینمایی شناخته می‌شود، بیشتر از همه، یک مدیر فرهنگی است.

    تحصیلات دانشگاهی وی در رشته معماری بوده و دارای نگاه فرهنگی به معماری و شهر است؛ تخصصی که کمتر به آن شناخته می‌شود. برای صحبت‌کردن درباره حق بر منظر و هویت تاریخی‌ـ‌ فرهنگی شهر تهران به سراغ او رفتیم و در گفت‌وگویی، نظر وی را درخصوص معماری شهر تهران جویا شدیم.

    • آمار نشان می‌دهد که مردم شهر تهران با مشکلات روحی درگیر هستند. فکر می‌کنید کالبد شهر تهران تا چه اندازه بر مردم شهر تأثیر‌گذار است؟ آیا شهر تهران، شهری‌است که مردم با نگاه‌کردن به فضاهای شهری و معماری آن احساس آرامش کنند یا اینکه خود شهر بیشتر عامل عصبانیت و گرفتگی روحی مردم است؟

    کالبد شهر در همه‌جای دنیا منعکس‌کننده احوال اهل شهر است. اگر کالبد شهر، وضعیت نابسامان و مغشوشی داشته باشد افرادی که در آن شهر زندگی می‌کنند هم احوال مغشوشی خواهند داشت. تأثیر بیشتر از ناحیه مردم جامعه بر کالبد شهر است.

    البته این دو فاکتور تأثیرات متقابلی نیز بر هم دارند اما در یک نگاه، کلانشهر، محصول احوال مردمان آن است. زمانی که احوال ما خراب است حتی عناصری را که در کالبد شهر دلالت بر هویت آن دارند به جا نمی‌آوریم و ممکن است در چشم‌مان ارزشی هم نداشته باشند. احوال شهر ما از اوایل دهه40 کم‌کم رو به خرابی رفته است. از زمان آغاز فروپاشی کالبد شهر و روبه‌روشدن با بحران مدنیت، سیطره جمعیت رخ می‌دهد، زندگی از فضای شهر به سمت محیط خصوصی کوچ می‌کند و زندگی‌کردن در شهر به مفهوم زنده‌بودن در شهر تغییر می‌یابد. یکی از نکات جالب این است که وقتی زندگی از شهر به پلاک‌های خصوصی می‌رود، شهر دیگر چهره امن ندارد.

    در زمان کودکی ما کوچه، محل بازی‌ بچه‌ها بود؛ درحالی‌که نسل‌های بعد از ما در آپارتمان بازی کرده‌اند و کوچه در آنها و والدین‌شان احساس نگرانی و ناامنی ایجاد می‌کرد. یکی از نمودهای جالب این احساس ناامنی همین نرده‌های نوک‌تیزی‌است که روی دیوار خانه‌ها نصب شد. قبل از دهه40 چنین نرده‌هایی روی دیوار خانه‌ها مشاهده نمی‌شد، زندگی در خارج از پلاک‌های خصوصی جریان داشت و شهر، امن و روشن بود.

    از نیمه دوم دهه70 عملا بحران رو به افول می‌رود و مدنیت، دوباره شروع می‌کند به اوج‌گرفتن و زندگی از داخل پلاک‌های خصوصی به شهر رجوع می‌کند. در زمان بحران مدنیت، بخش قابل‌توجهی از کالبد شهر که دلالت بر کیفیت زندگی شهر می‌کرد و به جاری‌بودن آن شهادت می‌داد، تخریب شد؛ تخریبی که به نوعی همه در آن دخیل بودند؛ هم اهل شهر و هم مدیریت شهری. آنچه در نظر همه مشهود بود، نه داشتن ریشه و شهادت تاریخی -‌ فرهنگی که کهنگی بود.

    می‌خواهم بگویم چطور احوال بد شهر مانع دیدن کالبد شهر می‌شود. وقتی احوال اهل شهر رو به بهبود می‌رود لابه‌لای آشغال‌هایی که در شهر وجود دارد نشانه‌ها و ارزش‌ها یک‌به‌یک دیده می‌شود؛ نمونه‌اش همین خیابان سی‌تیر. این خیابان تازه ‌احداث نشده بلکه ‌بیش از یک قرن است وجود دارد ولی درست در آن مقطع که بحران مدنیت در شهر غالب بود، ارزش‌های این خیابان نادیده گرفته شد و فقط به ‌عنوان یک شریان ارتباطی از آن استفاده می‌شد؛ اکنون که حال شهر رو به بهبود است، می‌بینیم که به سراغش می‌آیند، کف‌اش را سنگفرش می‌کنند، پر از رنگ و نور و زندگی می‌شود و همه تعجب می‌کنند که شهر ما خیابانی دارد که محل گفت‌وگوی ادیان است.

    • چطور می‌توان با استفاده از رنگ‌ در معماری ساختمان، منظر شهر را چشم‌نواز کرد تا حس آرامش را به شهروندان منتقل کند؟

    وقتی حال ما خوب نیست شهر را نمی‌بینیم اما وقتی حالمان خوب است متوجه شهر می‌شویم و از آن توقعاتی پیدا می‌کنیم. شما در حال حاضر تمنای رنگ دارید و این نشان می‌دهد که حالتان خوب است وگرنه وقتی حالتان خوب نباشد توقعات‌‌تان از جنس دیگری است؛ می‌خواهید ترافیک، روان باشد؛ توقع دارید خانه‌ای داشته باشید که سرپناهتان باشد و به نیازهای اولیه‌تان پاسخ داده شود؛ دیگر کیفیت مد نظر شما نیست.

    • وقتی سراغ منظر و زیبایی شهر می‌رویم که به نیازهای اولیه‌مان پاسخ داده شده باشد؟

    خیر. وقتی به سراغ زیبایی شهر می‌رویم که حالمان رو به بهبود باشد. ممکن است یک زمان حال ما خراب باشد ولی وقتی به نیاز‌های اولیه‌مان پاسخ داده شد، ساکت شویم؛ درحالی‌که وقتی حالمان خوب است، دیگر کیفیت برای ما اهمیت دارد. کمیت همچنان وجود دارد؛ باید به نیاز‌های اولیه‌مان پاسخ داده شود و شکم‌مان سیر شود اما در کنار آن، عطر و طعم و رنگ نیز برایمان اهمیت می‌یابد.

    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ خرداد ۹۷ ، ۱۳:۰۰
    تهران کلانشهری است که برای دستیابی به جامعه ای پایدار ،باید توجه به منظر شبانه را معطوف به ظرفیت هایی کند که بتواند زندگی شبانه مورد نیاز اقشار مختلف جامعه را پوشش دهد و آنها را در مسیری نظارت شده قرار دهد که برای دیگر کارکردهای شهری ایجاد مزاحمت نکند.

    به گزارش تیتر شهر ،ماه رمضان حال و هوای خاص خودش را دارد،گذشته از حال و هوای معنوی ، ماه رمضان برای شهروندان تهرانی به معنای استفاده از شب های شهر است. خیابان هایی که در دیگر ماه های سال با نزدیک شدن عقربه های ساعت به 24  کم کم درتاریکی فرو می رود در ماه رمضان حال و هوای دیگری دارد و مردم اجازه دارند تا هنگام سحر از فضای شهر استفاده کنند بدون این که مشکلی برایشان پیش بیاید. 
    گفته می شود تاریکی خیابان ها بعد از ساعت 24 به دلیل حفاظت از شهر و شهروندان است اما مگر در ماه رمضان چه اتفاقی می افتد که شهروندان تا صبح در خیابان ها هستند بدون این که از نظر امنیتی مشکلی وجود داشته باشد.آیا شهری که پس از ساعت ۱۲ شب به خانه ارواح می‌ماند، امن‌تر است یا شهری که هویت زنده خود را حفظ کند؟ چنانچه به ناچار فردی از افراد خانواده پس از نیمه شب بخواهد به ضرورت بیرون برود، با این خیابان‌های سوت و کور،‌چطور جرات کند این کار را انجام دهد؟ این موضوع برای مسافرانی که شب هنگام خسته و گرسنه به تهران می رسندبه مراتب بدتر است.
    دکتر کرامت اله زیاری، استاد دانشگاه تهران در گفت و گو با تیتر شهر ابتدا تعریفی از منظر شبانه ارایه داد و گفت: برای تعریف منظر شبانه ابتدا به تعریف زندگی شبانه که مفهومی کلی تر را در بر می گیرد می پردازیم.کلیه اقدامات انسانی چه مادی و چه معنوی که به منظور ارتقای سطح کیفی زندگی و در ساعات شب درون جامعه انسانی رخ می دهد و موجب تداوم فعالیت جامعه و پویایی آن می گردد. زندگی شبانه آن جامعه را تشکیل می دهد.چه این جامعه می تواند یک محدوده، منطقه یا کل شهر باشد.
    گره های فعالیت شبانه
    وی افزود: از آنجا که وسعت شهرها و تنوع کاربری های گسترده در آنها باعث پراکندگی زندگی شبانه در نقاط مختلف می شود و به دلیل مخارج سنگین تامین روشنایی،امنیت و انرژی این اماکن؛ نقاط عطف فعالیتی که محل تجمیع چندین فعالیت شبانه باشند گره های فعالیت شبانه را تشکیل می دهند.
    به گفته وی، با توجه به تعریف منظر که آن را پدیده ای نسبی، پویا و عینی-ذهنی که حاصل تعامل انسان با طبیعت و جامعه با تاریخ می دانیم و از آنجا که منظر شبانه نیز در همین جامعه حادث می شود، می توان همین تعریف را برای منظر شبانه نیز تعمیم داد با این تفاوت که منظر شبانه در بین گره های فعالیتی شبانه و خطوط و اصل بین آنها که انسان ها پیاده اند و مکث و گذر و عملکردهای مختلف در کنار هم جریان دارد به وجود می آید و توسط اصلی ترین عنصر کمی خود یعنی نورپردازی، قابل درک است.
    استفاده از تجربیات شهرهای بزرگ
    وی با بیان این که تهران شب های تاریک و خلوتی دارد، اظهار کرد: نمونه این شهرها سئول در کره جنوبی است. شب ها بازاری به نام بازار زنان در این شهر وجود دارد که کالا و اجناس زنانه در آن جا خرید و فروش می شود و تا صبح مردم به خصوص خانم ها برای خرید مایحتاج خود در این بازار تردد می کنند. با انجام برنامه ریزی می توان چنین بازارهایی در تهران نیز راه اندازی کرد.
    وی با بیان این که یکی از راه های زنده کردن شب های شهر پارک ها و بوستان ها و روشنایی بوستان ها و خیابان هاست، ادامه داد: امنیت مکان های عمومی از جمله پارک ها در شب تاثیر مهمی در جذب شهروندان دارد و درصورتی که این مهم تامین شود شهروندان نیز برای فرار از روزمرگی های خود و برای کمی تنوع به این اماکن می روند. البته اکنون امنیت وجود دارد اما برای بعد از نیمه شب هم این امنیت باید توسط نهادهای مربوطه تامین شود.
    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ خرداد ۹۷ ، ۱۷:۳۰

    معاون وزیر راه و شهرسازی در بازدید از روزنامه همشهری، برنامه های طرح بازآفرینی شهری در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را تشریح کرد

    شهرسازی با رویکرد فرهنگی و اجتماعی


    احمد میرخدائی/ خبرنگار
    هوشنگ عشایری، معاون وزیر راه و شهرسازی در بــازدید از روزنــامــه همشهری، بر رسالت خطیر رسانه‌ها در اجرای برنامه ملی بازآفرینی شهری تأکید کرد. عشایری به‌عنوان مدیرعامل شرکت بازآفرینی شهری ایران و متولی اجرای برنامه ملی بازآفرینی شهری در این بازدید به تشریح ابعاد اجتماعی این برنامه پرداخت و مشارکت مردمی در مقیاس محله را پیش‌نیاز موفقیت آن عنوان کرد.
    به گزارش همشهری، ضرورت توجه به بافت‌های فرسوده و ناکارآمد شهری و حل مشکل مسکن با بازآفرینی این بافت‌ها، ازجمله مواردی است که حسن روحانی، رئیس‌جمهور بر آن تأکید دارد. او در جلسه رأی اعتماد عباس آخوندی، وزیر راه و شهرسازی نیز مهم‌ترین میدان حل مشکل مسکن را بافت‌های فرسوده عنوان کرد و کار در این حوزه را خواستار شد.

    بازآفرینی بافت‌های فرسوده در 2 دهه اخیر نیز در کانون توجه سیاستگذاران حوزه مسکن قرار داشته اما برنامه‌های این حوزه به‌دلیل نقایصی که در شیوه برخورد آنها با مسئله وجود داشته، هیچگاه با موفقیت مورد انتظار همراه نبوده است. حالا اما در شرایطی که رئیس‌جمهور مؤکدا سوق پیدا کردن سیاست‌های مسکنی به سمت بافت فرسوده را خواستار شده و حاشیه‌نشینی شهرها به‌عنوان معضلی اجتماعی در کانون توجهات قرار گرفته، دولت تلاش کرده است با تدوین برنامه‌ای جامع، راهکاری برای حل معضل بافت‌های فرسوده بیابد و در راستای الزامات برنامه ششم توسعه، برای احیای بافت‌های فرسوده آستین بالا بزند.



    30سال برنامه‌ریزی ناموفق

    برنامه ملی بازآفرینی شهری، نقشه راهی است که با توجه به تجربیات 3 دهه گذشته در حوزه بازآفرینی بافت‌های فرسوده نوشته شده و قرار است با راهبری شرکت بازآفرینی شهری و با همکاری منسجم همه دستگاه‌ها اجرایی شود تا مانند طرح‌های قبلی شکست‌خورده به پایان نرسد.

    هوشنگ عشایری، معاون وزیر راه و شهرسازی و متولی اجرای برنامه ملی بازآفرینی شهری با اشاره به اینکه برنامه ملی بازآفرینی شهری بر پایه تجربیات برنامه‌های قبلی تدوین شده، گفت: پس از اتمام جنگ تحمیلی در سال‌های پایانی دهه 60 و آغاز دوران سازندگی در دهه 70، حرکت شهرها به سمت توسعه نیز شتاب گرفت و به‌واسطه علاقه‌ای که برای ایجاد شهرک در نزدیکی شهرها به‌وجود آمد، شهرها به سمت میان گسیختگی حرکت کردند چراکه بخشی از مناطق میانی شهرها از توسعه جا ماندند و به بافت‌های ناکارآمد تبدیل شدند. عشایری افزود: در این وضعیت دولت طرحی تحت عنوان بهسازی و نوسازی بافت‌های فرسوده شهری را در دستور کار قرار داد و طبق قانون وظیفه آن را به وزارت مسکن و شهرسازی محول کرد که نتیجه آن ایجاد دفتر، سازمان و عاقبت شرکت عمران و بهسازی شهری ایران در سال 76بود که باید از تهران برای محلات هدف که از هویت اصلی تهی می‌شدند طرحی تهیه می‌کرد، بافت‌ها را از مالکان می‌خرید و آزاد می‌کرد تا آنها را بسازد اما در عمل سال‌های متوالی ساخت‌وساز به تعویق افتاد و وضع این محلات به‌مراتب بدتر شد.

    مدیرعامل شرکت بازآفرینی شهری ایران اظهار کرد: با این حساب طرح بهسازی و نوسازی بافت‌های فرسوده شهری شکست خورد و عملاً وضع بافت‌های فرسوده بهتر نشد درحالی‌که در دهه 80عارضه اجتماعی دیگری نیز تحت عنوان حاشیه‌نشینی بروز کرد که بخشی از آن ناشی از آوارگی زمان جنگ و بخشی به‌دلیل افزایش مهاجرت به شهرها به‌دلیل خشکسالی و... بود. این مشکلات باعث شد در دهه 80دولت وقت طرحی تحت‌عنوان ساماندهی سکونتگاه‌های غیررسمی کشور ارائه دهد و آن را 10سال اجرا کند. البته این طرح به‌دلیل کمک گرفتن از بانک جهانی، رویکرد اجتماعی بهتری داشت اما در ادامه با بومی‌سازی طرح بانک جهانی، رویکرد اجتماعی آن را کمرنگ کردیم و دوباره طرح به یک پروژه تبدیل شد.



    مردم در متن برنامه بازآفرینی هستند

    عشایری گفت: در همه این طرح‌ها نگاه به بافت‌های فرسوده فاقد رویکرد اجتماعی بود و مردم، به‌عنوان ساکنان این محلات جایی در بازآفرینی نداشتند و در ادامه کل تجربیات بازآفرینی در دهه سوم انقلاب کنار گذاشته و طرح مسکن مهر برای حل مسئله کل مدیریت شهری کشور اجرایی شد؛ اما در دهه چهارم، یعنی دهه حاضر، ما به این جمع‌بندی رسیدیم که با تجمیع این سه تجربه باید تلفیقی تحت عنوان برنامه ملی بازآفرینی شهری فراهم آوریم که مردم و رویکرد اجتماعی جزو ارکان آن باشد.

    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ خرداد ۹۷ ، ۱۵:۳۰

    روزنامه شهروند: کسی پشت خط تلفن می‌گوید جلوی میدان ساعت، یک گدای خیابانی دیده. مامور، ماشین را می‌اندازد توی خط تندرو و خودش را می‌رساند به میدان ساعت تا معلوم شود آدمی که پیدا شده، مستمند واقعی است، گدای حرفه‌ای است یا متکدی وارداتی. تلفن مامور جمع‌آوری متکدی‌ها روزی ١٢-١٠بار به صدا درمی‌آید؛ ١٠ تایش برای گزارش حضور دستفروش‌هاست و شاید دو تا از آنها برای گزارش حضور یک گدا در شهری که نباید گدا داشته باشد.

     هنوز هم سخت می‌شود گدایی سر گذرهای تبریز پیدا کرد؛ سال‌هاست که به این‌جا می‌گویند شهر بی‌گدا، به عکس دیگر شهرهای شلوغ مثل تهران و مشهد یا سیستان‌وبلوچستان. مسئولان پیشگیری و جمع‌آوری متکدیان تبریز، در شهر می‌چرخند و چشم‌های‌شان میان خلوتی و شلوغی شهر دنبال مستمندانی می‌گردد که دست‌شان را بلند کرده و کمک می‌خواهند.

    چرا این شهر گدا ندارد؟

    چرا تبریز گدا ندارد؟

    دلیل کم‌بودن تعداد متکدیان تبریز را شاید بشود گره زد به طرح‌های مختلف خیریه‌ها. مثل آنها که مردم را دعوت می‌کنند به تهیه مایحتاج نیازمندان و جهیزیه برای نوعروسان به جای فرستادن دسته‌گل برای مراسم سوگواری. این کار اتفاقا یکی از مواردی بود که میان فعالیت‌های مختلف خیریه‌های تبریز، خوب گل کرد و هنوز برجاست.

    گفت‌وگوها با مردم شهر تبریز اما معلوم می‌کنند، آنها کار را سپرده‌اند به خیریه‌ای مخصوص مستمندان. دلیل محکم‌تر را حتی می‌توان در این تابلوی قدیمی جست: «مسافران محترم، به شهر «بدون گدای تبریز» خوش آمدید. اگر ندرتا گدایی به چشم خورد، لطفا با تلفن‌های ٢٣٣٠٨٠٨ یا ١١٠ معرفی کنید.» زیر این تابلو نوشته «موسسه خیریه حمایت از مستمندان تبریز».

    در همه تحقیقاتی که به تکدی‌گری پرداخته‌اند، به بیکاری، اعتیاد، بزهکاری، فقر، مهاجرت، ضعف ارزش‌های دینی و فرهنگی، نبود نگاه منفی به تکدی‌گری در جامعه و رواج فرهنگ صدقه به‌عنوان دلایل گدایی اشاره شده، اما در پژوهشی با عنوان «تبریز، شهر بدون گدا» که به مطالعه جامعه‌شناختی مواجهه شهروندان با پدیده تکدی‌گری پرداخته، پای طرح موضوعات ملموس‌تری به میان آمده است؛ مثل فرهنگ کمک‌رسانی میان مردم، ارزش کار در جامعه و فعال‌بودن چرخه اقتصادی، نگرش منفی به گدایان و البته وجود نظام‌های حمایتی مردم‌نهاد و اعتماد مردم به آنها.

    این پژوهش که در شماره اول نشریه مسائل اجتماعی ایران در بهار و تابستان ١٣٩٦ منتشر شده، در مصاحبه با مردم، بستر مناسب اقتصادی با توجه به فعال‌بودن چرخه اقتصادی در شهر تبریز، اهمیت شأن اجتماعی در میان مردم، روحیه قوم‌گرایانه و حس مسئولیت‌پذیری را در بی‌گدا بودن این شهر موثر دانسته است. علاوه‌بر این گفته شده که مردم تبریز کنشی مقابله‌ای در مواجهه با گدایان دارند. آنها اغلب به گداها کمک نمی‌کنند، چراکه معتقدند کمک مستقیم چاره‌ساز نیست و تنها باعث می‌شود آنها به این کار خو بگیرند و تعدادشان هر روز بیشتر شود.

    متکدیان چطور ساماندهی می‌شوند؟

    سازمان‌های رسمی متولی پوشش‌دهی نیازمندان در جلب اعتماد مردم موفق نبوده‌اند. این را می‌شود لابه‌لای حرف‌های مردم جست. بسیاری از آنها از یکی از خیریه‌های معروف شهر می‌گویند و ترجیح می‌دهند کمک‌هایشان را به این نهاد برسانند که نزدیک به ٥٠ سالی است در این شهر فعالیت می‌کند.

    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ خرداد ۹۷ ، ۰۰:۰۰
    آسیب های اجتماعی ویترین تبلیغاتی نیست / تکثر نهادهای متولی و اعمال سلیقه وتلاش های جزیره ای را متوقف کنید
    محمد باقرقالیباف شهردار اسبق تهران  در روزهای آخری که  در حال ترک کردن خیابان بهشت بود، عنوان کرد که تبدیل شدن شهرداری از یک نهاد خدماتی به یک نهاد اجتماعی از افتخارات دوره طولانی مدیریت 12 ساله اش در تاریخ بلدیه تهران به شمار می رود. افتخاری که منتقدان آن را بزرگترین اشکال شهرداری در دهه گذشته می دانستند.
    به گزارش تیتر شهر- زهرا نورزی: شهرداری تهران در یک دهه گذشته با ورود به حوزه آسیب های اجتماعی شهر تهران تلاش داشت تا در این زمینه موفقیتی را به نام خود ثبت کند.
    پاکسازی محله هرندی از معتادان متجاهر ( دروازه غار) تاسیس مراکز بهاران و پناه دادن معتادان در گرمخانه ها در شب های سرد زمستان بخشی از این اقدامات بود.
    شهردار معتقد بود با هر چه در توان داشته و دارد به میدان کار زار آسیب های اجتماعی آمده است، اما منتقدان  این باور شهردار پانزدهم را قبول نداشتند. آنها بر این باور بودند  بیرون کردن معتادان از  پارک های تبدیل شده به کانون آسیب های اجتماعی در منطقه 12 تهران تنها یک مسکن  است.
    بعدها تجربه ثابت کرد، سازمان های متولی سرپرستی معتادان کارتن خواب را بر عهده نمی گیرد به همین دلیل چرخه معیوب رسیدگی به آسیب های اجتماعی باعث شد تا  آنها  بدون هیچ حمایت اجتماعی به سطح اجتماع باز گردند.
    دردهای پایتخت تهران کم نبود. معضل خانه های تیمی جنوب تهران، فروش نوزدان که به گفته فاطمه دانشور معمولا خارج از عقد شرعی  به دنیا می آیند، بارها بارها با تکذیب معاونت اجتماعی شهرداری تهران روبه رو شد.
    علاوه بر این هجوم کودکان خیابانی و متکدیان سبب شد که چهره پایتخت روز به روز خشن تر شود. در آن زمان منتقدان می گفتند بازدیدهای اجتماعی مسئولان شهرداری از مراکز تهران به ویترین نمایش مبدل شده است؛ رویه ای که بعدها نیز توسط شهرداری مستعفی تهران محمد علی نجفی تکرار و محمد علی افشانی شهردار فعلی تهران نیز دنبال شده است چرا که هر دو شهردار اخیر شهر تهران یعنی نجفی و افشانی در اولین روزهای کار رسمی سری از محله هرندی و مددسرای جنوب تهران بازدید کردند.
    آسیب های اجتماعی ویترین تبلیغاتی نیست / تکثر نهادهای متولی و اعمال سلیقه وتلاش های جزیره ای را متوقف کنید
    روز گذشته محمد علی افشانی شهردار پایتخت از مدد سراهای جنوب تهران بازدید کرد  اما  کارشناسان اجتماعی وشهری در گفت وگو با تیتر شهر از  روند بازدید های نمایشی و بی برنامه  از مراکز آسیب های اجتماعی که بیش از یک دهه در شهر تهران دنبال شده است، انتقاد کردند.

    لزوم تشکیل اتاق فکر برای حل مسائل اجتماعی شهر تهران

    مجید ابهری استاد دانشگاه و پژوهشگر مسائل کلانشهر تهران در گفت و گو با  خبرنگار تیتر شهر گفت : با توجه به تنوع فرهنگ ها و تعدد خرده فرهنگ ها جمعیت مختلفی را با جایگاه  شهروندان در خود جای داده است.

    با توجه به تغییر سبک زندگی و آسیب هایی که از تاثیرات شبکه ماهواره ای و فضای مجازی ،آسیب های اجتماعی تشدید شده است.  آسیب های اجتماعی درمناطق گوناگون شهر تهران متفاوت است.
    اعتیاد در شمال و جنوب شهرمتفاوت است . درشمال شهر کوکایین و تریاک و در جنوب تهران هروئین وشیشه وکراک مصرف می شود.
    در شمال شهر خانه های مبله ساعتی اجاره داده می شود که در جنوب شهر مقور نیست.
    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ خرداد ۹۷ ، ۱۹:۰۰
    از حمایت ملوکانه رئیس کمیسیون فرهنگی تا کارت قرمز عضو شورا به معاون شهردار سابق تهران
    ولی الله شجاع پوریان معاون اجتماعی وفرهنگی شهردار مستعفی تهران است. معاونتی که از دوره گذشته به سبب ماهیت کار اجتماعی شهر تهران و محلاتی که هرکدام با آسیب های جدی و متنوع اجتماعی رو به رو بوده اند، درجای خودش قابل بررسی است.با این وجود با گذشت نه از استقرار مدیریت شهری ،عملکرد این معاونت و برنامه های آن هنوز برای شهروندان مشخص نیست.
    به گزارش تیتر شهر: با نشستن محمد علی افشانی بر کرسی بهشت، بسیای معتقدند ولی الله شجاع پوریان عضو سابق شورای چهارم از این معاونت خواهد رفت. اما  وی چنین اعتقادی را ندارد و حتی در یکی از گفت و گوهای خود با رسانه ها از احتمال تغییر معاونان و مدیران ارشد شهرداری انتقاد کرده است.
    اما در این میان موضوع اصلی بررسی عملکرد ولی الله شجاع پوریان به عنوان معاونی که بخش قابل توجهی از شهروندان را تحت پوشش برنامه های خود قرار می دهد؛ است.
    حوزه اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران از برنامه ریزی برای تفریحات و سرگرمی های مردم گرفت هتا گردشگری، ارتقای فرهنگ شهروندی و شناسایی نخبگان شهروندی تا آسیب های اجتماعی را در بر می گیرد.
    با توجه به حساس بودن این حوزه اندک مصاحبه ها و صحبت هایی که معاون کنونی اجتماعی و فرهنگی شرداری تهران شنیده و یا خوانده شده است، حرف های تکراری است.
    در کمیسیون اجتماعی و فرهنگی شورای شهر تهران این معاون ساکت شهرداری موافق و مخالفانی دارد، اما گفت و گو با اعضای این کمیسیون نشان می دهد که کارنامه کاری ولی الله شجاع پوریان چندان قابل توجه برای این کمیسیون نیست.
    عدم همراهی شجاع پوریان با شورا

    محمد جواد حق شناس رییس کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شهر تهران درباره عملکرد معاونت اجتماعی و فرهنگی شهرداری به خبرنگار تیر شهر گفت : انتخاب ولی الله شجاع پوریان  به عنوان معاون اجتماعی و فرهنگی در واقع پیشنهادی بود که کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورا به نجفی داد.
    در آن زمان شهردار سابق تهران تمایلی به صدور حکم ایشان نداشتند اما با پیگیری کمیسیون و اعضا؛ نجفی قبول کرد تا وی را به عنوان معاون اجتماعی و فرهنگی خود انتخاب کند.
    به اعتقاد رئیس کمیسیون اجتماعی و فرهنگی شورای شهر تهران یکی از دلایلی که محمد علی نجفی راضی شد تا شجاع پوریان را به عنوان معاون اجتماعی و فرهنگی خود انتخاب کند؛ این بود که شهرداری و شورا در فصل تدوین لایحه بودجه قرار داشت در نتیجه می بایست تکلیف این معاونت هر چه زودتر مشخص می شد.
    وی با تشریح عملکرد معاون اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران ادامه داد: شجاع پوریان سابقه فعالیت های  فرهنگی زیادی دارد. علاوه بر اینکه در شورای شهر نیز 4 سال  حضور داشت و تجربه خوبی در حوزه مسائل اجتماعی و فرهنگی و نجوی همکاری با شورا داشت.
    حق شناس اما از تعامل شجاع پوریان با شورا و کمیسیون مربوطه زیاد راضی نیست به همین دلیل است که عنوان کرد: انتظار ما این است که همراهی بیشتری با شورا و کمیسیون نشان داده و به منویات شورا و کمیسیون بیشتر توجه کنند که در این زمینه عمکرد موفق نداشته اند.
    عملکرد ضعیف معاونت اجتماعی و فرهنگی

    حجت نظری عضو جوان حزب اعتماد ملی با اشاره به اینکه عملکرد معاونت اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران در این مدت بسیار ضعیف و دور از انتظار بوده است،گفت: اتفاقات فرهنگی و اجتماعی که مردم با رای دادن به لیست امید انتظار داشتند، در سطح شهر تهران ایجاد شود؛ تا کنون اجرایی نشده است.
    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ خرداد ۹۷ ، ۱۹:۳۰