وبلاگ معمار شهر

اخبار و مطالب معماری و شهرسازی ایران و جهان

وبلاگ معمار شهر

اخبار و مطالب معماری و شهرسازی ایران و جهان

مطالب و مباحث تخصصی معماری و شهرسازی و دیگر علوم وابسته را با ما مطالعه نمایید...




در اين وب
در كل اينترنت
  • قالب وبلاگ
  • تبلیغات

    طبقه بندی موضوعی

    ۹۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فرهنگی» ثبت شده است

    به گزارش تیتر شهر؛  شغل هایی وجود دارند که گاه به عنوان هنر به آن ها نگریسته شده و تشویق می شوند و گاه به عنوان دستفروش از آن ها یاد می شود و طی طرح های مختلف جمع آوری می شوند؛ در کشورهای دیگر رونق بسیاری دارد و به خاطر شاد سازی فضای شهری از آنان استقبال زیادی می شود؛ از این رو به عنوان یک هنر والا بدان ها نگاه می شود که با کمترین امکانات هنر خالص را ارائه می کنند؛ موسیقی خیابانی، اسمی که برای دورهمی موسیقی در خیابان های تهران بدان ها داده می شود؛ شاید در ایران به موسیقی خیابانی به طور جدی نگریسته نشود اما در کشورهای دیگر شهرت خاصی پیدا می کنند و به عنوان عملی جدی دارای شهرت هستند؛ اما در ایران هنوز به عنوان اتفاقی جدی بدان توجه نمی شود.
    این روزها از موسیقی خیابانی به عنوان سد معبر یاد می شود؛  با آن که در قانون سد معبر، چیزی به‌عنوان ساز زدن و نوازنده خیابانی وجود ندارد، با این وجود موسیقی خیابانی به کررات توسط ارگان های مختلف مانند شهرداری، نیروی انتظامی و... جمع می شوند؛ موسیقی های خیابانی، دستفروش نیستند و جنسی نمی فروشند اما در ازای خدماتی که ارائه می دهند بنا به خواست مردم پول دریافت می کنند؛ 
    اما به گفته برخی متولیان امر اگر این دوره گردان در مکانی مستقر شوند، مصداق سد معبر باشد و آلودگی صوتی و مزاحمت شغلی برای کسبه ایجاد کنند، در صورت شکایت با آنان برخورد شده و نسبت به جمع آوری آنان اقدام می شود.  از این رو شهرداری یا نهاد های فرهنگی هنری هیچ مسئولیتی در زمینه حمایت از موسیقی خیابانی یا دوره گردان خواننده و نوازنده ندارد و هیچ مرجع قانونی در کشور نیز بر موسیقی خیابانی و این سبک خوانندگی و نوازندگی صحه نگذاشته است.  بر این اساس خلا قانونی در خصوص موسیقی خیابانی نیز احساس می شود
    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ بهمن ۹۶ ، ۱۵:۳۰

    به گزارش تیتر شهر؛ بروز اختلالات روانی در میان افراد مختلف متفاوت و بسیار پیچیده است اما به گفته متخصصان این روزها در میان شهروندان کلان شهر ها شدت گرفته است؛  ولی بحث زیست پذیری شهر در افزایش و کاهش آن می تواند تاثیر گذار باشد. 
    بحران سلامت و عدم ایمنی محیطی در ابعاد جسمی و روانی، فضاهای شهری ومسکونی دنیای معاصر را تهدید می کند. فقدان ایمنی شهروندان در مقابل تصادفات، بروز حوادث غیر قابل پیش بینی، احساس عدم امنیت در فضاهای شهری و سکونتی، انزوا، وابستگی مفرط شهروندان به اتومبیل و کم متحرکی در اقشار مختلف از بیمار یهای مزمن شهری هستند. در چنین شرایطی سنجش سلامت روان و اهمیت به آن برای درمان یا پیشگیری این بیماری اهمیت به سزایی دارد؛ 
    در این راستا مدیرکل امور تربیتی و مشاوره وزارت آموزش و پرورش از برگزاری آزمون رغبت و سلامت روان در دوره اول متوسطه خبر داد و شرکت در آزمون سلامت روان، اجباری دانست؛ بر این اساس سنجش این مهم در میان شهروندان کم اهمیت تر از دانش آموزان نخواهد بود؛ شهروندانی که با توجه به اولویت خطر پذیری که در منطقه وجود دارد می توانند با چنین سنجش هایی تحت پوشش روانشناسی در خانه های سلامت قرار بگیرند؛ گرچه بحث مسائل روانشناسی در مدیریت شهری تا کنون چندان ورود پیدا نکرده است اما این موضوع در شرایطی که پایتخت آماج حوادث و مخاطرات است اهمیت دو چندان پیدا می کند از این رو متولیان امر شهر نیاز است به این موضوع ورود پیدا کنند.
    از این رو نیاز است با توجه به ماتریس آسیب های اجتماعی، مناطق درگیر به عنوان پایلون به این بحث ورود پیدا کنند و در برنامه ای در یک دهه این سیر به روال مدیریت شهری تبدیل شود تا بر این اساس بتوان مخاطرات روانی که پس از اتفاقاتی مانند زلزله، تصادف و... می افتد را پیشگیری کرد.
    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ بهمن ۹۶ ، ۱۵:۰۷
    عصر ایران - مهرداد خدیر: «برخورد دولت در مسألۀ حجاب باید حداقلی باشد و به میزانی باشد که جامعه این برخورد را تأیید کند یعنی این حق را و بالاتر از آن وظیفه را برای دولت قایل باشد که حفظ حداقل حجاب را خواستار باشد. از همین رو باید برخی تنگ نظری ها را کنار گذاشت و برخورد دولت نباید طوری باشد که مردم احساس کنند دولت در امور خصوصی مردم دخالت می کند. برخوردهای نامعقول با امر حجاب سبب شده برخوردهای قانونی هم واکنش ایجاد کند.»

    تصور می کنید عبارات بالا سخنان کیست؟ اینها عین سخنان سردار محمدباقر قالیباف در برنامۀ انتخاباتی سال ۱۳۸۴ است که در ویژه‌نامۀ همایش سراسری ستادهای کشوری با عنوان «زندگی خوب، برازندۀ ایرانی» در ۵ اردیبهشت ۱۳۸۴ توزیع شد و اصولگرایان حامی ایشان نیز کمترین اعتراضی نکردند و نگفتند حکومت باید حداکثری برخورد کند نه حداقلی و بیانیه صادر نکردند و موضع نگرفتند.
     
     حجاب حداکثری، حجاب حداقلی

    این روزها که بحث حجاب دوباره درگرفته - و البته بحث بسیار حساسی است و بیم آن می رود که دچار سوء تعبیر شود - اشاره به همین نکته که ۱۲ سال پیش آقای باقر قالیبافِ اصول گرا - که سه بار از طرف اصولگرایان کاندیدای ریاست جمهوری شد - مطرح کرد کفایت می‌کند تا بگوییم آن قدر یک طرف به دنبال برخورد حداکثری بوده که حالا طرف مقابل دیگر به حداقل هم رضایت نمی دهد و چاره کار هم گرفتن و تهدید نیست؛ چرا که بازداشت زن و بچه مردم به خاطر شُل بودن یا افتادن شال و روسری صورت خوشی ندارد و مذهبی ها هم رضایت نمی‌دهند و جامعه زنان را بر پایۀ پوشش دوپاره می کند.

    واقعیت این است که حکومت ها نمی‌توانند به دنبال حداکثرسازی باشند و ناگزیرند به حداقل ها بسنده کنند و جاهایی حتی چشم خود را ببندند؛ چرا که اگر حکومت‌ها در پی اِعمال حداکثری باشند، حداقل‌ها را هم از دست می‌دهند.

    در قضیۀ حجاب نیز باید دقت و تفکیک کنیم که یک بحث شرعی و عرفی داریم و یک موضوع سیاسی و حکومتی و قانونی. به این پرسش هم باید پاسخ داده شود که برخورد و دخالت پلیس و دیگران از حیث شرعی است یا در اجرای قانون. اگر جنبه شرعی مطرح است آیا کل موضوعات شرعی را به پلیس سپرده ایم و اگر از نظر قانونی است در قانون مشخص شده و اگر نمایندگان مجلس بخواهند قانون مصوب مجلس را تغییر دهند یا اصلاح کنند چنین امکانی وجود دارد یا نه؟

    اگر شخص بر پایۀ اعتقادات یا متناسب با فرهنگ و عرفی که پذیرفته باید حجاب را رعایت کند اندازه و نوع آن در اختیار خودش باید باشد و نمی‌توان مطالبه حداکثری داشت کمااینکه حکومت نمی‌تواند پلیس بگذارد تا ببیند کی نماز می خواند و کی نمی‌خواند یا وقتی نماز می خواند چگونه می خواند. اگر هم بحث قانون مطرح است در قانون به صراحت آمده چنانچه شخص بی حجاب باشد ۵۰ هزار تومان جریمه می شود و اصطلاح بد حجاب و بد پوشش هم در قانون نداریم.
    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ بهمن ۹۶ ، ۲۳:۵۹
    روزنامه ایران - ترانه بنی یعقوب: «عرضه جدیدترین آب معدنی روز دنیا، محصول کشور فرانسه برای نخستین بار در ایران.» این پلاکاردی است که در یکی از فروشگاه‌های زنجیره‌ای بزرگ تهران دیده می‌شود. در نزدیکی این پلاکارد قفسه‌ای هست که انواع و اقسام آب خارجی در آن چیده شده. به ردیف آب‌ها نگاهی می‌کنم و با خودم فکر می‌کنم خب فقط آب خارجی در کشور نداشتیم که آن هم رسید. حالا اینکه آب فرانسه با آب معدنی اعلای ایرانی چه فرقی دارد را دقیقاً نمی‌دانم. املاحش بیشتر است؟ شاید خاصیت جوان کنندگی دارد؟ کسی چه می‌داند.
     
    لابد وقتی آب فرانسوی می‌خوری می‌توانی چشمانت را ببندی و تا کافه‌های ساحل چپ پاریس بروی. تا لب رود سن و خلاصه کلی احساس خارجی بودن کنی. به قفسه آبها دوباره نگاهی می‌اندازم؛ این بار خریدارانه. از پاریس، استانبول و دیگر شهرها هم هست. چندان از برندها سر در نمی‌آورم، اما قیمت‌های نجومی را می‌فهمم. یک شیشه آب معدنی حدود 330  سی‌سی‌ فرانسوی 9هزار تومان و قیمت نیم لیترش ۱۱ هزار تومان. بهترین آب ایرانی با بسته‌بندی اعلا اما فقط 2 هزار تومان.
     
    یک بطری آب صدرصد فرانسوی
     
    مرد جوانی که مثل من از دیدن آبهای خارجی حیرت‌زده شده یکی از شیشه‌ها را در دستش می‌چرخاند: «مگر آب عمومی کشور فرانسه با آب‌های رایج و خوب ایران چه تفاوتی دارد که باید در رده‌ اقلام وارداتی قرار بگیرد؟ چرا باید از کشور پول خارج شود و به ازای آن آب وارد شود؟» مرد دل پردردی دارد، آنقدر که راحت حاضر نیست از این قفسه پرماجرا بگذرد: «شما بگو فرق این آب با آب معدنی دماوند چیه؟ چه فرقی دارد؟ خانم من برای همین واردات بیکار شدم. من و خیلی دیگر از همکارانم شیرینی فروشی داشتیم اما آنقدر شکلات خارجی و بیسکوییت خارجی آوردند که همه ما را نابود کردند. حالا هم گیر داده‌اند به آب خارجی و نان خارجی. حتماً ثروتمندها از اینها می‌خورند که می‌خواهند برایشان بیاورند.»
     
    حرف‌های این آقا که اتفاقاً دل پردردی دارد، کم بیراه هم نیست. این روزها اگر در بازارهای کشور بگردید از این کالاهای لوکس خارجی کم نمی‌بینید. کالاهایی که گاه خودشان و قیمت‌شان حسابی برق از کله آدم می‌پراند. یکی از همین کالاها که چند روز پیش برق از کله من یکی پراند، هویج امریکایی بود. باورتان می‌شود، کسی بخواهد هویج ایرانی نخرد و به جایش هویج امریکایی بخرد. آن هم بسته‌ای 90 هزار تومان؟ خانمی مقابل یکی از فروشگاه‌های لوکس تهران بین آواکادو، بلوبری و چند کالای کمترمعروف، دنبال هویج امریکایی می‌گردد. آقای فروشنده هم که انگار به یک پیروی بزرگ دست یافته، فوری به ته فروشگاه می‌رود و با یک بسته پراز هویج برمی‌گردد. هویج امریکایی، قیمت 90 هزار تومان؛ با آدرسی از مزارع کالیفرنیا.
     
    فوری یادم می‌آید که عرضه همین محصول در فروشگاه‌های شهروند، کلی خبرساز شده بود تا جایی که مسئولان این فروشگاه مجبور شدند، توضیح دهندهویج امریکایی نه تولید کشور امریکا که محصول مزارع ساوه است. هویج امریکایی کوچکتر و نارنجی‌تر از هویج‌های وطنی است اما اینکه یک کیلو هویج 90 هزار تومان باشد در ذهنم نمی‌گنجد. خانم برایم توضیح می‌دهد: «این هویج‌ها ارگانیک است و در تولید آنها از هیچ کود شیمیایی استفاده نشده. مثل محصولات داخل که همه کود شیمیایی دارند، نیست.» فکر می‌کنم لابد این هم راه حلی است که مافیای واردات کالا برای تبلیغ پیدا کرده و بیشتر محصولات وارداتی با قیمت گران را با عنوان محصولات ارگانیک بدون مواد نگهدارنده و شیمیایی به مردم قالب می‌کند.
     
    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۶ ، ۲۳:۴۴

    شرق: معصومه اصغری: پس از انتشار خبری کوتاه از کمک مالی ١,٥ میلیاردی شهرداری تهران به حسینیه‌ای نزدیک به یکی از مداحان معروف، حواشی زیادی در اذهان عمومی به وجود آمده و حالا شهردار تهران به دو معاون مالی و شهرسازی خود دستور داده تا گزارشی را تهیه و شفاف‌سازی کنند و سازمان بازرسی شهرداری تهران هم به پرونده متخلفان احتمالی رسیدگی کند.

    چندی قبل خبری منتشر شد که در آن اعلام شد «معاونت فرهنگی شهرداری تهران در چند سال اخیر بیش از هزار میلیارد از بودجه این معاونت را در اختیار حسینیه‌ها، مساجد و حتی مداح‌ها قرار داده است و برای مثال شهرداری منطقه ۵ در مهرماه امسال ١,٥ میلیارد تومان به حسینیه‌ای به نام ریحانه‌‌الحسین پرداخت کرده که متعلق به یکی از مداحان معروف به نام «بنی‌فاطمه» است».

    پس از آن برخی از اعضای شورای شهر تهران به احتمال صحت چنین اخباری که نمونه‌های مشابه آن در دوره مدیریت سابق کم نبوده است، واکنش نشان دادند و ناهید خداکرمی در توییتر خود نوشت: «شرم‌آور است که مؤسسه‌ خیریه، قرارگاه، حسینیه، مسجد، هیئت، هبه، مددسرا و مداحی به پوششی برای نهادینه‌شدن فساد و رانت در شهرداری‌ تهران تبدیل شده است. کاری بسیار سخت در پیش داریم. مردم و رسانه‌ها همچنان همراهمان باشند».

    این موضوع از سوی روابط عمومی منطقه پنج تکذیب شد و اعلام کردند که هیچ اعتباری به مداح خاصی پرداخت نشده ‌است. در این توضیح آمده بود که کمک صورت‌گرفته در قالب مصوبه شورای اسلامی شهر تهران در راستای حمایت از فعالیت‌های دینی در برنامه و بودجه سال ۱۳۹۶ شهرداری تهران ذیل سرفصل تملک دارایی سرمایه‌ای و تحت مأموریت فرهنگی و اجتماعی شهرداری تهران بوده است که در بندهایی برای توسعه مساجد، حسینیه‌ها و تکایا مبالغی را مشخص کرده است. بر همین اساس مبلغ ۱۰ میلیارد ریال جهت تجهیز و توسعه هیئت ریحانه‌الحسین(ع) در نظر گرفته شده بود که مبلغ هشت میلیارد ریال از اعتبار مذکور در شش ماه نخست سال جاری به شهرداری منطقه ۵ تخصیص داده شده بود و مبلغ ۵.۵ میلیارد ریال به‌صورت غیرنقد در تاریخ ۳۱ خرداد سال جاری و در دوره تصدی مدیریت پیشین شهرداری تهران برای حسینیه مذکور درخواست تعهد اعتبار شده و پس از آن بخشی دیگر از اعتبار در دو فقره چک در شهریور ماه و در آغازین روزهای تصدی شهردار محترم تهران، در منطقه ۵ در وجه حسینیه مذکور پرداخت شده است». 

    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ بهمن ۹۶ ، ۱۴:۲۸
    وب سایت دیجی رو: نارسیسم یا خودشیفتگی در واقع عشق افراطی افراد به خودشان است. نارسیسیم از ریشه‌ی لغت یونانی نارسیس (نرگس) گرفته‌شده است. نارسیس یا نرگس مرد جوان خوش‌چهره‌ای بود که از عشق اکو دوری کرد و برای همین محکوم به عشق ورزیدن به تصویر چهره‌ی خود در آب شد. نام گل نرگس بر گفته از این داستان است. نارسیس وقتی به عشق خود که همان چهره‌ی انعکاس یافته‌ی خود در آب است نمی‌رسد، آن‌قدر غمگین بر لب چشمه می‌نشیند تا به گل تبدیل می‌شود. خودشیفتگی درواقع نوعی اختلال روانی است که به بیان فروید، بسیاری از افراد با خصیصه‌های خودشیفتگی متولد می‌شوند. در ادامه با دانستنی‌هایی در این باره با دیجی رو همراه باشید.
     
     10 دانستنی درباره‌ی نارسیسیسم یا خودشیفتگی

    1_ شما نمی‌توانید یک خودشیفته را خجالت‌زده یا شرمنده کنید، درواقع اگر این کار را بکنید آن‌ها قطعاً تلافی‌اش را درآورده و زندگی را برایتان سخت‌تر می‌کنند.

    2_ دلیل این مسئله آن است که آن‌ها خیلی ناامن و شکننده بوده و بدجنسی و نفرت‌انگیز بودن خارجی‌شان به دوران کودکی‌شان برمی‌گردد. بااینکه دانشمندان فکر می‌کنند این مسئله یک مؤلفه‌ی ژنتیکی دارد، اما نحوه‌ی تربیت یک کودک تأثیر زیادی در شخصیت نهایی او دارد.narcissism همواره 2 راه برای خلق یک خودشیفته وجود دارد، یا زیاد نادیده گرفتن عشق و بی‌قیدوشرط کردن کودکان که در این حالت آن‌ها در شرایط عاطفی و احساسی حس راحتی ندارند و یا اینکه کاملاً برعکس، ستایش بی‌حدوحصر یک کودک  که در انتها خودش هم به این باور برسد که واقعاً خیلی شخصیت خاص و برتری از دیگران دارد.
    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ دی ۹۶ ، ۲۳:۳۶
    مجله مهر: «پارک اعتراض» مصوبه جدید شورای شهر تهران است که می‌خواهد اعتراضات مردمی را قانونمند و بی‌دردسر کند تا جلوی موج سواری و تبدیل شدن آن به اغتشاش را بگیرد. اما این طرح از کجا آمده‌ است؟

    جرقه اعتراضات سراسری به گرانی و موسسات مالی و اعتباری ابتدا از مشهد آغاز شد اما بعد از آن به باقی شهرها کشید و بیش از همه پایتخت را تحت تاثیر خود قرار داد. اعتراضات به حقی که قشر ضعیف را به خیابان کشاند تا نارضایتی خود را نسبت به گرانی‌ها و وضع نامناسب معیشتی نشان دهد. اما اعتراضات با موج سواری ضدانقلاب به آشوب‌های خیابانی تبدیل شد تا امنیت عمومی را با مشکل روبرو کند.
     
     چیزهایی که باید درباره پارک اعتراض در تهران بدانیم
     
    موج سواری که از طریق شبکه‌های اجتماعی بر شدت آن افزوده می‌شد و در نهایت موجب فیلتر دو شبکه اجتماعی پرطرفدار شد. در طول این مدت بارها این سوال مطرح شد که چگونه می‌توان اعتراضات مردمی را به نحوی مدیریت کرد که موجب دست درازی‌های ضد انقلاب نشود و هم صدای اعتراضات شنیده شود و هم جلوی آشوب‌های خیابانی و موج‌سواری‌ها گرفته شود؟

    شورای اسلامی شهر تهران در آخرین جلسه خود برای رسیدگی به این موضوع طرح تازه‌ای تصویب کرد. طبق این طرح تهران نیاز به یک «پارک» یا «محلی» همیشگی برای اعتراضات مردمی دارد. محلی که مردم آن را بشناسند و هنگام اعتراض‌هایشان تنها آن‌جا را به عنوان محل تجمع انتخاب کنند و مسئولین نیز برای رویارویی مستقیم با مرد معترض به مکان موردنظر بروند. مکانی که برای اعتراضات مردمی مناسب‌سازی شده باشد و موجب تمیز دادن مردم عادی از آشوبگران خیابانی شود. کاری که مشابه آن در انگلستان وجود دارد و مردم می‌دانند برای بیان اظهارات‌شان به مسئولین و نشان دادن اعتراضات‌شان باید به «هاید پارک» بزرگ لندن بروند.
    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ دی ۹۶ ، ۲۳:۳۵
    ماهنامه معیشت - محمدرضا فرهادی پور: خلاصه این مکتب در یک جمله: ما به اندازه کافی باهوش نیستیم، بنابراین نیاز داریم عامدانه آزادیِ انتخاب خودمان را از طریق قواعد محدود کنیم. مکتب رفتارگرایی به این دلیل این گونه نامیده می شود که می کوشد رفتارهای انسانی را آن گونه که واقعا هستند مدل سازی کند و این فرض غالب نئوکلاسیکی را رد می کند که انسان ها همیشه به روشی عقلانی و خودخواهانه عمل می کنند.
    این مکتب این رویکرد را به مطالعه نهادها و سازمان های اقتصادی بسط می دهد؛ برای مثال، بهترین روش سازماندهی یک بنگاه چیست یا چگونه باید مقررات مالی را تنظیم کرد. از این رو، این مکتب قرابتی بنیادی و در مواردی هم پوشانی هایی با مکتب نهادگرایی دارد. مکتب رفتارگرا جوان ترین مکتب اقتصاد است که ما تاکنون بررسی کرده ایم؛ اما در عین حال، قدیمی تر از آن است که بیشتر افراد فکر می کنند. این مکتب اخیرا از طریق رشته های مالیه رفتاری و اقتصادی آزمایشگاهی در حال تبدیل شدن به رشته ای غالب است. اما خاستگاه های این مکتب به دهه های 1940 و 1950 و به ویژه به کارهای هربرت سایمون (1960- 2001)، برنده نوبل اقتصاد بر می گردد.
     
    مکتب رفتارگرایی 
     هربرت سایمون
     
    محدودیت های عقلانیت انسانی و نیاز به قواعد فردی و اجتماعی
     
    مفهوم اصلی ابداعی هربرت سایمون عبارت است از عقلانیت محدود. مکتب رفتارگرایی با این فرض از مکتب نئوکلاسیک انتقاد می کند که افراد توانایی های نامحدودی بر پردازش اطلاعات دارند یا اینکه عقلانیت انسان به مانند خداوند است (که او آن را عقلانیت المپی می نامد). سایمون استدلال نمی کند که موجودات انسانی غیرعُقلایی هستند. بینش او این بود که ما می کوشیم عقلانی باشیم، اما توانایی ما برای این کار خیلی محدود است، به ویژه با توجه به پیچیدگی جهان یا با توجه به رواج بی اطمینانی (اگر بخواهید حرف او را در قالب روش کینزی فرموله کنید). این بدان معناست که محدودیت اصلی تصمیم گیری ما کمبود اطلاعات نیست، بلکه توانایی محدود ما در پردازش اطلاعاتی است که ما در اختیار داریم. سایمون با در نظر گرفتن عقلانیت محدود استدلال می کند که ما «میان بر های ذهنی ای» را توسعه می دهیم که به ما اجازه می دهند توانایی های ذهنی مان را اقتصادی کنیم. این ها به قواعد اکتشافیِ (سرانگشتی یا تفکر شهودی) مشهورند و می توانند اَشکال متفاوتی به خود بگیرند: قواعد سرانگشتی، عقل سلیم یا قضاوت کارشناسی.
     
    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ دی ۹۶ ، ۲۲:۰۰
    ماهنامه اندیشه پویا - مصطفی ملکیان: توجه به شادکامی شهروندان در نگاه سیاستمداران وجیه المله و سیاستمداران خادم المیه. برای ما که در خاورمیانه زندگی می کنیم، مفهوم شادی و زندگی شاد فرق دارد با شهروندان مثلا اروپای شمالی. ما خاورمیانه ای ها شادی را یک امر شخصی می دانیم؛ یک مسئله روان شناختی که به فراخور خوب و بد بودن حال مان و به میزانی که نیازمان هست کم و بیش از آن بهره می بریم اما مواجهه شهروندان مثلا اروپای شمالی با شادی، مواجهه با یک امر اجتماعی است. آن ها و خیلی از شهروندان دیگر کشورها شادی را از سیاستمداران و حکومتگران خود مطالبه می کنند؛ امری که ما هنوز با آن غریبه ایم.
     
    کتاب «سیاست شادکامی» نوشته دِرِک باک، رییس سابق دانشگاه هاروارد، درباره همین مفهوم ناآشنا برای ماست؛ درباره آنچه حکومت ها می تواند از تحقیقات جدید درباره بهروزی بیاموزند. کتاب باک درباره تجربه شادی آفرینی در کشور یونان هم هست؛ آن جا که فقر اقتصادی امان مردم را بریده بود و پادشاه کشور برای بالابردن امید به زندگی، جمعی از فیلسوفان اخلاق را ماموریت داد تا برای بالا بردن «شادکامی ناخالص ملی» طرح و برنامه بدهند. الگویی که اگر نه تماما، اما می تواند به کار حکومتگران جوامع ناشاد خاورمیانه هم بیاید و بر خوشیِ زندگی شهروندان آن بیفزاید.

    آدمیان همواره با خواسته های خود و با نیازهای خود سر و کار دارند و هر انسانی یک سلسله خواسته ها و یک سلسله نیازهایی در زندگی خود دارد. خواسته به چیزی در زندگی انسان اطلاق می شود که انسان تا زمانی که به آن نرسیده، احساس رنج می کند، اعم از این که وقتی به آن رسید احساس لذت بکند یا نکند.  اما نیازهای آدمیان به چیزهایی اطلاق می شود که بدون آن ها بقای زندگی به خطر می افتد. اگر به فردی آب و خوراک نرسد، اگر فردی پوشاک و مسکن نداشته باشد، استراحت نداشته باشد، بقای کمّی و کیفی زندگی او به خطر می افتد. در همه موارد باقی کمّی زندگی او به خطر می افتد یعنی می میرد؛ و در عموم موارد بقای کیفی زندگی او به خطر می افتد و  زندگی اش دیگر کیفیت مطلوب را ندارد.
     
    خوشی یا بهروزی؟ مسئله این است 
    مصطفی ملکیان
     
    خواسته های ما با نیازهای ما سه تفاوت عمده دارند. اول این که، همه انسان ها از خواسته های خود آگاهند، اما این سخن به هیچ وجه در باب نیازهای انسان، صادق نیست. تناقض گویی است که بگوییم فلان فرد فلان چیز را می خواهد اما خودش به آن آگاه نیست، اما نه فقط متناقض نیست بلکه در غالب موارد صادق است که بگوییم فلان کس به فلان چیز نیاز دارد اما خودش نمی داند که به آن نیاز دارد. به تعبیر وجودشناسی فلسفی، خواسته های انسان چیزهایی اند که موجودیت شان عین مدرکیت شان است، اگر موجود باشند حتما ادراک می شوند و اگر ادراک بشوند حتما وجود دارند. ولی نیازهای انسان از جمله اموری است که موجودیتش عین مدرکیتش نیست؛ یعنی ممکن است در جایی نیازی وجود داشته باشد و شخص نیازمند خبر نداشته باشد که به آن چیز نیاز دارد، یا در جایی شخصی به چیزی نیاز نداشته باشد و گمان کند که به آن چیز نیاز دارد.
     
    بنابراین انسان ها در باب خواسته شان هرگز خطا نمی کنند، اگر چیزی را می خواهند حتما می خواهند. اما در باب نیازهایشان ممکن است خطا بکنند، چنان که در اغلب موارد نیز انسان ها در تشخیص نیازشان خطا می کنند. دومین تفاوت این است که شناخت خواسته احتیاجی به مراجعه به متخصص ندارد، اما نیاز را متخصص تشخیص می دهد؛ یعنی نمی شود به فردی گفت اگر می خواهی ببینی که چه خواسته هایی داری به متخصص رجوع کن. درباره چیزهایی که موجودیت شان عین مدرکیت شان است تخصص معنا ندارد. اما برای این که بدانید به چه چیزی به لحاظ جسمانی یا ذهنی و یا روانی نیاز دارید می توانید به متخصصان رجوع کنید. بنابراین هر کسی متخصص خواسته های خودش است اما شناخت نیازها نیازمند رجوع به متخصص است.
     
    نکته سوم این است که هرچه انسان به بلوغ فکری نزدیک تر می شود، نیازها و خواسته هایش بر هم منطبق تر می شود. طفولیت عقلانی یعنی تعارض خواسته و نیاز و غلبه دادن خواسته بر نیاز. بلوغ عقلانی به معنای همسو شدن خواسته و نیاز، و در صورت همسو نشدن به معنای غلبه دادن نیاز بر خواسته، است. با این مقدمه، می خواهم به دو نکته روان شناختی و اخلاقی بپردازم. نکته روان شناختی این است که دنبال کردن خواسته ها گاهی به سود آدمی است و گاهی به زبان او، اما دنبال کردن نیازها همیشه به سود آدم است. اگر آدمی در زندگی سر سوزنی به نیازهایش نرسد ضرر کرده و اگر سر سوزنی به برآورده کردن نیازهایش نزدیک تر شود نفع برده است.
     
    نتیجه این حکم روان شناختی در اخلاق هم ظاهر می شود. مادر اخلاق «ابد» به تعقیب همه نیازهای خودمان بپردازیم اما هیچ بایدی نسبت به تعقیب خواسته های خودمان نداریم. مهم تر این که اخلاق در تزاحم میان نیاز و خواسته، می خواهد به ما بگوید که از نیازت طرفداری کن و در مقابل خواسته هایت بایست. به همین جهت هم هست که اخلاقی زیستن تلخ و دشوار است. انگیزه مند شدن برای اخلاقی زیستن سخت است، حال آن که آدمی همیشه انگیزه مند است که خواسته هایش را دنبال کند.
     
    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ دی ۹۶ ، ۲۳:۰۳

    بازگشت هویت به شهر با تبدیل خانه شخصیت های تاثیرگذار به موزه/ تهران شهری سیال و آرام بخش می شود

    این روزها تعاریف جامعه شناسان و متخصصان معماری از مفهوم«شهر» تغییر پیدا کرده است. اگر تا دیروز شهری را موجودی پویا می دانستند، اما کنون متخصصان شهر را «سیال» می دانند.  به همین خاطر در شهرهای سیال و آرام بخش  توسعه فضاهای فرهنگی با هدف بازگشت به  هویت تاریخی، فرهنگی و اجتماعی اهمیت زیادی دارد.
    به گزارش تیتر شهر: مدیرعامل شرکت توسعه فضاهای فرهنگی شهرداری تهران اعتقاد دارد، فضاهای فرهنگی روح وروان انسان را تحت تأثیر قرار می دهد، به همین خاطر این فضاها  با گذشت زمان رفتار های افراد  را شکل داده و شهرهای سیال و  آرام بخشی را برای شهروندان رقم خواهد زد.
    آنطور که علیرضا جعفری می گوید، توسعه فضاهای فرهنگی با رویکرد بازگذشت هویت تاریخی، فرهنگی و هنری به تهران از جمله برنامه های شهرداری تهران است، به همین دلیل تبدیل خانه شخصیت های تاثیرگذار فرهنگی، هنری، اجتماعی و سیاسی به خانه موزه، توسعه سینماها و مراکز تئاتر، باغ موزه ها و بسیاری دیگر از اماکن فرهنگی حاصل تلاش شهرداری تهران و شرکت توسعه فضاهای فرهنگی در سال های اخیر است.
    مطالعات جهانی مستخصصان شهرسازی نشان می دهد،  ساخت و ساز و توسعه زیرساختهای فرهنگی منجر به شکل گیری شهرهای سیال، پویا، با نشاط سرزنده ودارای عملکرد تعاملات اجتماعی می شود. به  همین دلیل به نظر می رسد که توسعه زیرساخت های فرهنگی و اجتماعی با استفاده از استانداردهای روز دنیا به عنوان یکی از مولفه های توسعه یافتگی کلانشهرها  شناخته می شود. بر این اساس فضاهای فرهنگی داراب کارکردهای محله ای، منطقه ای و فرا منطقه ای خواهد بود.
    مدیرعامل شرکت توسعه فضاهای فرهنگی شهر تهران بر این باور است که شهر تهران در این خصوص الگوی سایر کلانشهرها به شمار می آید، به عبارت دیگر تهران به عنوان پایتخت ایران فضاهایی باکاربری های فرهنگی مواجه است که نقطه عطفی در جذب توریست و گردشگر محسوب می شود.
    به گفته جعفری در میان ارکان فرهنگی مختلف همچون خانواده، آموزش و پرورش و غیره که ذهن  و فرهنگ انسان ها را تحت تاثیر قرار می دهند، فضاهای فرهنگی شهری  نیز بسیار تاثیر گذار هستند.
    در سال های اخیر در حوزه تامین سرانه فضاهای فرهنگی محیط شهری از سوی مدیریت شهری اقدامات قابل قبولی صورت گرفته است که نتایج آن منجر به رفع نیازمندی محلات  مناطق 22 گانه تهران در سرانه  فضاهای فرهنگی  و توزیع عادلانه امکانات رفاهی در شهر منجر به ایجاد تحولی چشم گیر  در جنوب پایتخت  شده است.
    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ دی ۹۶ ، ۲۳:۱۱