وبلاگ معمار شهر

اخبار و مطالب معماری و شهرسازی ایران و جهان

وبلاگ معمار شهر

اخبار و مطالب معماری و شهرسازی ایران و جهان

مطالب و مباحث تخصصی معماری و شهرسازی و دیگر علوم وابسته را با ما مطالعه نمایید...




در اين وب
در كل اينترنت
  • قالب وبلاگ
  • تبلیغات

    طبقه بندی موضوعی

    ۱۸۶ مطلب با موضوع «فرهنگی» ثبت شده است

     یادداشتی از احمد مسجد جامعی، عضو شورای اسلامی شهر تهران درباره تکیه‌های شهر منتشر شد که خواندنی است.

    تکیه‌های قدیم را در محل تلاقی راه‌ها برپا می‌کردند. جایی که محل گذر بوده‌، تکیه‌ها سقف نداشتند و ایام محرم روی‌شان چادر و پوش می‌زدند. مثل همین تکیه تجریش که قلب بازار است. اهل بازار که برای عزاداری می‌آمدند زن‌ها در اتاق‌های بالایی می‌نشستند و همراهی می‌کردند. هنوز هم در بازار تکیه‌ها را در سراها می‌زنند. یا مثلاً تکیه نفرآباد در ری که قدیمی‌ترین تکیه تهران است. در تهران تکیه‌های متفاوتی داریم مثلاً تکیه سادات اخوی. طبق وقف‌نامه تکیه، آنجا قهوه می‌دادند. آن‌هم چه قهوه‌ای و با چه ترکیبی که هنوز هم می‌دهند. دست خود خانواده است و خانواده مقید به وقف. یا مثلاً تکیه‌های اقوام مختلف. تکیه پاکستانی‌ها یک جایی در دولت‌آباد است یا تکیه افغان‌ها که شاخه شاخه است. همین طور تکیه عرب‌ها که هر شهرشان تکیه خودش را دارد. مثلاً کاظمینی‌ها تکیه خودشان را دارند می‌گویند چون کنار بغداد بودیم ما شهری‌تریم، علائم‌شان فرق می‌کند، غذاهای‌شان هم فرق می‌کند. کربلایی‌ها و نجفی‌ها هم هرکدام‌شان تکیه خودشان را دارند. ولی به‌طور کلی تکیه‌های تهران را به سه دسته می‌توان تقسیم کرد...

    یکی تکیه‌های صنفی مثل تکیه حلبی‌سازها، قدیمی‌ترین‌شان تکیه‌های بزازها، خرازهاست که قدیم اصلاً نقش یک‌جور اتحادیه را برایشان داشته است. دومی‌ها تکیه خلج‌ها و قمی‌ها و کرمانی‌ها و... است. یعنی اقوامی که به تهران مراجعت کرده‌اند. به غیر از این دو گروه تکیه‌هایی داریم که محلی‌اند . مثل تکیه قنات آباد یا تکیه پیرعطا.

     

    در اسنادی آمده، آن زمانی که تهران 5 محله داشته بیش از 50 تکیه داشته است. امروز تعریف تکیه و حسینیه متفاوت شده است. اما متفاوت‌ترین تکیه‌ای که دیدم، تکیه‌ای بود که در یکی از تهرانگردی‌هایم به آن برخوردم. تکیه‌ای در دزاشیب. دزاشیب باغ بزرگی داشته که چون زراعی بوده و تعداد باغبان‌های آن هم زیاد بوده، اتاقکی ساخته بودند برای نماز خواندن. دهه 50 که خیابان می‌کشند، این نمازخانه می‌افتد بیرون باغ و متروکه می‌شود. همان روزها یک سوپور یا سرسپور به نام نایب تقی صالحی، می‌آید رفتگران شمیران را جمع می‌کند و چون ایام محرم بوده اتاقک را با همتی جمعی می‌کنند تکیه سوپورها، فقط یک چاردیواری بوده اما بعدها رویش را چادر می‌زنند و می‌شود محل عزاداری‌شان.

    بعدها بازسازی‌اش کردند و به جای چادر سقف برایش زدند. منتها خوشبختانه در این تکیه همه چیز بوی گذشته را می‌دهد و شکل قدیمی و سنتی‌اش را کمابیش حفظ کرده است. آن تابلوهای سی، چهل ساله، بیرق‌ها و پرچم‌ها و پشتی‌های سنتی‌اش هنوز هم هست. آن نمازخانه هم حالا شده یک مسجد. یک اتاق است. سرویس بهداشتی هم ندارد وضوخانه هم ندارد اما هست. کمی دورتر از آن‌هم تکیه مجللی بوده که درباریان می‌آمدند به نام تکیه دزاشیب‌.

    این تکیه هنوز هم تکیه مفصلی است. در دو طبقه فرش شده و دورتا دور پشتی چیده شده است؛ شش ستون چوبی بلند دارد که سقف شیروانی مانند تکیه را نگه داشته است. کتیبه‌های قرآنی و طوق و چند طاقه شال و چند گلدان وقفی و چند تابلوی رنگ روغن عاشورایی و دو بیرق هشتاد‌ساله که تصویر حضرت علی‌اکبر دارد و حال و هوای دیگری به هیات داده است. تکیه دولتی نیست. روحانی گرانقدری، هفتاد، هشتاد ساله همیشه قبل نماز صبح می‌آید و به برکت چنین عالم خوش‌سلیقه‌ای چراغ تکیه هنوز روشن است. حالا اتفاق جالبی که در این میان می‌افتاد دید و بازدید دو تکیه از هم بوده است. رسم است که تکیه‌ها برای سرسلامتی به دیدار هم می‌روند، اما اینکه تکیه سوپورها می‌رفته‌اند تکیه اعیانی دزاشیب، دزاشیبی‌ها هم می‌آمدند بازدید پس‌می‌دادند مصداق بارز این شعرطبیب اصفهانی است که: بنازم به بزم محبت که آنجا؛ گدایی به شاهی مقابل نشیند.

    منبع: اعتماد

    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ شهریور ۹۷ ، ۱۲:۱۲

    "یانه‌ی کورده واری" یا خانه کُردی، موزه‌ای از جنس تاریخ و فرهنگ است که در دل مریوان می‌درخشد.

     هنرآنلاین، سفر به سرزمین زیبای مریوان از آن دست تجربیاتی است که شما را به قلب فرهنگ و تاریخ فرا می‌خواند. بازدید از زریبار درخشان و قدم زدن در اسکله تفریحی آن، یادآور داستان‌های لذت‌بخشی است که درباره این دریاچه آب شیرین در میان مردمان این شهر دهان به دهان می‌چرخد و برای نسل‌های آینده بخشی از فرهنگ و تاریخ را به تصویر می‌کشد. این دریاچه اما قطعاً تنها بخش زیبای شهر مریوان نیست. اگر شما از آن دسته افرادی هستید که گذشته را قدم به قدم برای یافتن آینده‌ای بهتر دنبال می‌کنید، قطعاً خانه موزه کردی بخش جذابی است.

    برای من قدم زدن در این خانه تاریخی و لمس گذشته‌های نه چندان دور این خطه زیبا بسیار لذت‌بخش بود. به همین خاطر تصمیم گرفتیم که شما را با تصاویری از این موزه زیبا مهمان کنیم تا در کنار یکدیگر مروری بر تاریخ و فرهنگ کهن بخشی از مرز و بوم ایران که دستخوش فراموشی شده، داشته باشیم.

     خانه کردی، موزه‌ای روستای است که با قدم گذاشتن به درون آن، می‌توان دنیایی از جنس گذشته کردستان را با گوشت و پوست و استخوان لمس کرد. این خانه که با هدف حفظ و شناساندن بیشتر فرهنگ کردستان در مریوان راه‌اندازی شده، دکوراسیون و فضایی منطبق بر تاریخ این منطقه از کردستان دارد.

    موزه خانه کردی

    فضای این موزه بر مبنای خانه‌های قدیمی منطقه کردستان و با استفاده از سنگ و چوب ساخته شده است. دیوارهای سنگچین شده این فضا در کنار نمای کاه گلی آن جذابیتی خاص به این خانه کردی بخشیده است. در بخش‌های مختلف این خانه لوازم زندگی گذشته به چشم می‌خورد که از جمله آن می‌توان به تخت، پشتی، نمدهای دست‌بافت و... که برای پذیرایی از مهمان کاربرد داشت، اشاره کرد. در حیاط خانه دنیای متفاوتی از تلاش مردمان این خطه به چشم می‌خورد. تنور، مشک و ابزارآلات کشاورزی از جمله چیزهایی هستند که در این بخش از خانه به نمایش گذاشته شده است. ابزارآلاتی که دیگر در جامعه امروز دیده نمی‌شوند و کاملاً با لوازم مدرن جایگزین شده‌اند.

    "یانه کورده واری" ساختمانی تازه ساخت با مصالح قدیمی است که بر اساس معماری گذشته مناطق مختلف کردستان توسط کیان جهانی از فعالان فرهنگی ساخته شده است. این مکان تازه احداث شده به عنوان موزه میراث روستایی کردستان در مریوان و در خیابان سردوشی‌ها قرار دارد. در واقع این خانه، مکانی برای آشنایی با فرهنگ، آداب، رسوم، معماری، لباس، خوراک و وسایل کار و زندگی مردم کردستان، با تمام شرایط و ویژگی‌های روستاهای استان در صد سال گذشته است که به نوعی امکانات و زندگی روزانه یک خانواده کُرد را در قدیم نشان می‌دهد.

    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ شهریور ۹۷ ، ۲۲:۰۰
    طبق نتایج شاخص بازنشستگی ۲۰۱۸، کشورهای غربی بهترین سیستم بازنشستگی در جهان را در اختیار دارند.

    خبرگزاری ایسنا: طبق نتایج شاخص بازنشستگی ۲۰۱۸، کشورهای غربی بهترین سیستم بازنشستگی در جهان را در اختیار دارند.

    یک دهه پس از بحران اقتصادی جهان هنوز هم مردم سراسر جهان با مشکلات متعددی از نظر تامین مخارج زندگی خود مواجهند و هزینه‌های درمانی سنگین باعث افزایش بدهی افراد سالمند و بازنشسته شده است.

    با این حال بازنشستگان در برخی از کشورها دارای سطح زندگی بهتری هستند. در مطالعات موسسه "ناتیکسیس"، از سیستم بازنشستگی ۴۳ کشور جهان از نظر مزایای رفاهی و امنیت مالی، سوئیس در صدر رده بندی امسال قرار گرفته است، کشوری که به خاطر سیستم درمانی، کیفیت زندگی و مراقبت های درمانی زبانزد است.

    ایسلند موفق شده است با بهبود سطح درآمد افراد در آستانه بازنشستگی به رده دوم صعود کند. نام نروژ و سوئد به عنوان دو کشور دیگر منطقه اسکاندیناوی نیز در بین ۴ کشور برتر دیده می‌شود. آمریکا در بین ۱۰ کشور اول جایی ندارد و عنوانی بهتر از شانزدهمی کسب نکرده است.

    بر همین اساس ۱۰ کشور برتر از نظر نظام بازنشستگی عبارت اند از:

    ۱-سوئیس

    ۲-ایسلند

    ۳- نروژ

    ۴- سوئد

    ۵- نیوزلند

    ۶- استرالیا

    ۷- ایرلند

    ۸- دانمارک

    ۹- کانادا

    ۱۰- هلند

    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ شهریور ۹۷ ، ۲۲:۰۰
    در یک سال اخیر همشهری به عنوان بزرگترین موسسه مطبوعاتی کشور با فراز و نشیب های زیادی روبه رو بوده است، از اجرای طرح تحقیق و تفحص از این موسسه گرفته تا افشای تخلفات مالی و تعدیل نیرو و تغییر چند باره مدیریت روزنامه باعث شده تا کارکنان و خبرنگاران شاغل در این روزنامه بزرگ با مشکلات زیادی روبه رو شوند. اما این اواخر ورود سرمایه گذار جدیدی که گفته می شود تخصص زیادی نه در مدیریت رسانه و نه در حوزه روزنامه نگاری داشته، اما و اگر های زیادی را از سوی منتقدان نسبت به انعقاد قراردادن کلان مدیرعامل موسسه همشهری با این فرد مطرح کرده است. این در حالی است که انجمن صنفی کارکنان موسسه همشهری بر این باورند با مشکلاتی که در طول چند سال اخیر این مجموعه با آن روبه رو بوده است؛ حضور این سرمایه گذار می تواند می تواند نقطه امیدی برای این مجموعه باشد.

    بقای «همشهری» مهم‌تر از منافع «جناحی» است/نیت خوانی سرمایه گذار جدید همشهری کار ما نیست!

    به گزارش تیتر شهر: براساس قراردادی که سرمایه گذار جدی با مدیر عامل موسسه همشهری منعقد کرده است، 8 مجله تعطیل شده این مجموعه دوباره فرصت انتشار پیدا می کند. در بیانیه انجمن صنفی کارکنان موسسه همشهری آمده است:


    انجمن صنفی کارکنان مؤسسه همشهری نخستین انجمن صنفی نهاد‌های رسانه‌ای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی است که سال 1384 فعالیت رسمی خود را آغاز کرده است. افتخار این انجمن دفاع از حقوق آحاد کارکنان بخش‌های مختلف خانواده بزرگ همشهری اعم از روزنامه‌نگاران، اداری، مالی، نیازمندیها، آگهی‌ها، فنی و چاپ است.


    ما در طول این سال‌ها با انبوهی از تنگناها و فشارهای مدیریتی مواجه بوده‌ایم. برگزاری جلسات انجمن صنفی در خیابان‌‌ها و پارک‌های شهر به دلیل ممانعت از تشکیل جلسات در محل کار، احضار‌ها، شکایت‌ها، جابجایی‌ها و اخراج و تعلیق تعدادی از اعضای هیأت‌مدیره اسبق این انجمن، نمونه‌ای از این ماجراهاست.


    در تمام این دوران نامه‌نگاری‌های متعدد با شورای اسلامی شهر تهران و نهاد‌های ذی‌ربط برای مقابله با سندسازی‌ها، انعقاد قراردادهای نجومی یکطرفه، هزینه‌تراشی‌ها، ولخرجی‌ها، زیرپا گذاشتن مصوبه شورای اسلامی شهر تهران درخصوص ادغام شرکت پیام همشهری در مؤسسه همشهری، تبعیض‌‌ها و بی‌عدالتی‌ها و نادیده گرفتن جایگاه و حقوق اساسی کارکنان با استخدام‌های بی‌رویه و فرمایشی و پیگیری بازنگری طرح طبقه‌بندی مشاغل با هدف اصلاح ساختارهای نادرست همشهری، همواره از مهمترین اولویت‌های این انجمن بوده است.


    متأسفانه طی‌ سالهای اخیر با ایجاد ساختارهای عریض و طویل اداری و اجرایی بین نیازها و وظایف واقعی همشهری و مجموع هزینه‌های تولید محتوا، چاپ، توزیع و غیره هیچ آورده‌ و رابطه منطقی و معقولی برای همشهری وجود ندارد.

    امروز همشهری زیربار هزینه‌های تحمیلی و نامعقول و نباید‌هایی که به رویه تبدیل شده کمر خم کرده است و به‌واسطه آنچه اکنون نمایان شده حال و روز خوشی ندارد؛ حال که همشهری با انتشار قرارداد مجموعه مجلات، اقدام به شفاف‌سازی در این حوزه کرده است، نیت‌خوانی درخصوص اینکه «مجری» قرارداد با چه انگیزه‌ای وارد این حوزه شده و قرارداد انتشار مجلات همشهری را منعقد کرده، کار ما نیست. زیرا بنابر اصل صحت و نیز اصل آزادی اراده،‌ طرفین قرارداد یا متعاقدین اختیار انعقاد قرارداد با شرایط توافق شده را از نظر حقوقی دارند.


    وظیفه ما تلاش و مشارکت برای بقا و حفظ منافع و منابع خانه‌ای است که در فراز و فرود‌های سخت و بحران‌زا و ترکش تیر حسودان و خناثان با ذره‌ذره جان و لحظه‌لحظه عمرمان آن را بنا کرده‌ایم. اگر سریعتر چاره‌ای اندیشیده نشود، خانه ما ویران خواهد شد؛ از این‌رو مدیریت صحیح هزینه‌ها نه یک انتخاب بلکه یک ضرورت انکارناپذیر است.


    از این‌رو اقداماتی، از جمله قرارداد مجلات، که موجب کاهش هزینه‌های سرسام‌آور مغرضانه و غیرکارشناسی تحمیل شده و تقویت امید به بقای همشهری برای خانواده بزرگ کارکنان آن شود، مورد تأیید و حمایت انجمن صنفی کارکنان مؤسسه همشهری است و ما را با کسانی که در کنار گود نشسته و برایمان نسخه می‌پیچند کاری نیست.


    در عین حال انجمن صنفی کارکنان مؤسسه همشهری به‌منظور شفاف‌سازی، خواستار انتشار لیست پرداخت حقوق‌های نجومی، قراردادهای خرید و فروش دفاتر و نمایندگی‌ها، تولید فیلم سینمایی و سریال، تولید محتوای روزنامه، ضمائم و مجلات، چاپ، توزیع و خرید کاغذ، ماشین‌آلات چاپ و لیتوگرافی، زینک، مرکب و ... و همچنین قرارداد‌های واگذاری بخش‌های آگهی‌ها، نیازمندیها، همشهری محله‌، ویژه‌نامه‌های استانی، فروش ضایعات و پرداخت‌هایی با عناوین مختلف مانند حق جلسه و پاداش‌های هیأت‌مدیره همشهری طی سالهای گذشته است، «تا سیه روی شود هرکه در او غش باشد»


    طی این سالها که ما هر روز تخلفات صورت گرفته در همشهری را به همراه مستندات آن به مراجع ذی‌ربط اطلاع‌رسانی کرده‌ایم، دریغا که جز معدودی از شخصیت‌های حقیقی و حقوقی کسی ما را همراهی نکرد.


    در پایان به آنانی که پشت پرده، آمرانه فرمان می‌دهند، با صدای رسا می‌گوییم؛ آن روزها که قراردادهای شبه ترکمنچای منعقد می‌شد‌ کجا بودید که همشهری به این روز افتاد؟!

    هیأت مدیره انجمن صنفی کارکنان مؤسسه همشهری

    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ شهریور ۹۷ ، ۲۱:۰۰
    وقتی می‌گویم حوزه سکولار است یعنی در روش دارد سکولار می‌شود نه در محتوا. هیچ‌کسی تاکنون نگفته است محتوایی که حوزه تولید می‌کند سکولار است. این سکولار بودن حوزه در روش است. حوزه در روش بین محتوای خودش و حوزه اجتماعی و امتداد اجتماعی تأمل و ورود نکرده است، اینکه ورود نکرده است یعنی سکولار شده است.
    تعارف را کنار بگذاریم، گرفتار سکولاریسم فقهی شده‌ایم/ ۵۰ صفحه چیزی به نام فقه توریسم، شهرسازی، فضای مجازی و... در قم نداریم/ ماجرای عجیب شورای فقهی وزارت نفت!

    گروه سیاسی جهان نیوز: برنامه زاویه شبکه چهار به موضوع داغ کارآمدی حوزه در نظام اسلامی اختصاص داشت. برنامه تلویزیونی زاویه، هفته گذشته از شبکه چهار و با حضور حجت‌الاسلام محسن مهاجرنیا، عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و حجت‌الاسلام احمد رهدار، رییس مؤسسه فتوح اندیشه، پخش شد. موضوع این برنامه «حوزه علمیه، نظاره‌گر یا تصمیم‌ساز» بود.

    به گزارش جهان نیوز، مهاجرنیا در ابتدا فهرستی از وظایف حوزه علمیه را برشمرد و آنها را توضیح داد. او به وظیفه تبیین و تفسیر دین اشاره کرد و دفاع در مقابل شبهات، تبلیغ و ترویج دین و حراست از آموزه‌های دینی در بین توده مردم را جزو وظایف ذاتی حوزه برشمرد.

    در دهه اول انقلاب خوب عمل کردیم
    برپایه گزارش صبح نو، او با اشاره به وظیفه دیگری که در شرایط تاریخی پس از انقلاب متوجه حوزه شده است، گفت: حوزه برای نخستین‌بار، یک نظام تمام‌عیار سیاسی را هم باید حمایت و پشتیبانی کند. این نظام برخاسته از تفکر دینی است، به‌تبع مسوولیت نظریه‌پردازی، تئوری‌پردازی و پشتیبانی تئوریک از آن بر عهده حوزه‌های علمیه است.

    همان طوری که امام راحل، بنیان‌گذار این تفکر و این اندیشه بود قاعدتاً حوزه باید این مسوولیت را به دوش بگیرد و به لحاظ تئوری از این نظام اسلامی پشتیبانی کند. دین باید در عرصه عمل تبدیل به نظریه شود. تبدیل به مدل شود که بر اساس آن بشود حرکت کرد.

    مهاجرنیا تولید علم، اسلامی‌سازی معرفت‌های بشری و تحول و تولید سبک زندگی جدید را هم از وظایف حوزه و البته دانشگاه دانست و گفت: ما در مقابل یک تهاجم فکری، اندیشه‌ای و فرهنگی هستیم. کار حوزه کار نرم‌افزاری، فکری و اندیشگی است. وقتی مورد تهاجم فرهنگی واقع می‌شوید، نخستین نهادی که باید در مقابل این تهاجم خودش را نشان دهد و خط مقدم دفاع از دستاوردهای انقلاب اسلامی، از اندیشه دینی و تفکر انقلاب اسلامی باشد قاعدتاً حوزه است.

    انقلاب اسلامی از روزی که به وجود آمد خودش یک تهاجم علیه کلیت نظام حاکم بر دوقطبی آن روز و در مقابل دو قطب، هجومی به بنیادهای فکری شرق و غرب، انقلاب اسلامی ایجاد کرد. در یک برهه‌ای از تاریخ انقلاب تهاجم خیلی زیبا پیش رفت و هم حوزه‌های فکری و علمیه ما خیلی خوب توانستند مواجهه پیدا کنند. امروزه ما باید به این سمت برویم که پاسخگوی وضعیت موجود باشیم و مخصوصاً آن ژست تهاجمی فکری را بگیریم.

    فقه، در کشور کاره‌ای نیست
    رهدار در ادامه سخنانی از بزرگان حوزه علمیه نقل کرد. از جمله اینکه امام خمینی؟ره؟ می‌گوید: اسلام از روز اول این‌گونه نبوده است که ما به غلط آن را در کتاب‌ها خلاصه کردیم و فقط قرار است کتاب بخوانیم. پیغمبر خاتم به خاطر اسلام، دندان مبارکشان شکسته است. بزرگان دین به خاطر اسلام تبعید شدند.

    امام؟ره؟ می‌فرمایند، بزرگواران (که ظاهراً خطاب به آقایان مراجع است که در کتاب «ولایت‌فقیه» خود می‌فرمایند) درکی مناسب از اقتضائات حکومت دینی ندارد.

    او به پروژه‌ای اشاره کرد که در مؤسسه تحت مدیریت خودش درباره میزان ورود فقه در بدنه اجرایی و مدیریتی کشور انجام داده است که نتیجه‌اش را این‌گونه توضیح داد: ما با یک فقه بسیار حداقلی در بدنه اجرایی کشور روبه‌رو هستیم.

    ما در بعضی از ساختارهای نهادی کشور در آن پژوهش متوجه شدیم که اسناد بالادستی آن نهاد، فقهی تنظیم شده یا لااقل تا اندازه‌ای فقهی تنظیم شده است اما مکانیزم اجرا، اصلاً گذاشته نشده. ضمانت اجرا بر آن اسناد بالادستی گذاشته نشده است.

    به‌عنوان‌مثال اسناد بالادستی نهاد شهرداری تقریباً فقهی تنظیم شده است اما همچنان مسائل شهرداری ما را کارشناسانی که کاملاً عرفی شهرداری دارند، تنظیم می‌کنند. اساساً چیزی به‌نام شورای فقهی تعلیم و تربیت نداریم. ما در بانک مرکزی شورای عالی فقهی داریم در قانون این شورا آمده رییس این شورا رییس بانک مرکزی است. معاون این شورا، معاون بانک مرکزی است. مصداقاً الآن در شورای عالی فقهی بانک مرکزی 12نفر عضو هستند که چهار نفر روحانی هستند.

    از این چهار نفر، 2 نفر فقیه هستند 2 نفر دیگر طلبه‌هایی هستند که در دانشگاه اقتصاد خواندند. در وزارت نفت الآن به ما گفته می‌شود شورای فقهی داریم، وقتی رفتیم تحقیق کردیم دیدیم یک نفر طلبه پایه هفت  هست! اسم آن را شورای فقهی گذاشتند.

    حوزه منزوی خواهد شد
    رهدار گفت: تعارف را برداریم، مردم دیر وقتی است که ایمانشان را به کارآمدی حوزه از دست دادند. اینکه فلان مرجع بزرگوار تقلید می‌فرمایند. مردم نزدیک است و حق دارند که وضع اگر این‌طوری جلو برود بیایند و روحانیت را در دریا بریزند، این‌ها شواهد است؛ که حضرت آقا می‌فرمایند اگر با روند جلو بروید یا منزوی یا حذف می‌شوید. اگر حوزه به همین روندی که جلو می‌رود، جلو برود در آینده نه چندان دور، امکان دیالوگ و صحبت خود را با لایه متدین جامعه از دست می‌دهد نه با لایه خاکستری. به این علت که نتوانستیم کارآمدی دین را ثابت کنیم.
    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ شهریور ۹۷ ، ۲۱:۰۰
    تمنای هویت از رهگذر معماری/اتمیزه شدن زندگی جمعی تهرانی‌ها

    پرونده جدید خبرگزاری مهر با عنوان «معماری و جستجوی هویت در شهر» با هدف «جستجوی هویت در معماری برای پیوند زدن آن به حوزه فرهنگ» آغاز می‌شود.

    خبرگزاری مهر، گروه فرهنگی- مریم علی‌بابایی

    زندگی اجتماعی در شهرهای ایران از ۳۰ سال پیش تاکنون تفاوت‌های بسیار و گاه باورنکردنی پیدا کرده‌اند! اگر تهران را به عنوان یک نمونه موردی در نظر بگیریم و نگاهی به دو سه دهه‌ی پیش در این شهر بیندازیم، خواهیم دید که بسیاری از عادات و کنش‌های جمعی آن، خواه خودآگاه، خواه ناخودآگاه، یا به کلی فراموش شده‌ و یا به شکل‌های عجیب و غریبی استحاله شده‌اند. تهرانی که پر از محلات کوچک و کوچه و پس‌کوچه‌های مملو از برخورد و ارتباط و پر از فضاهای عمومی محلی و خودساخته بود، دیگر به کلی از بین رفته‌اند و روحیات مبتنی بر تعامل در همبستگی‌ها و همسایگی‌های محلی در اتمسفر فرهنگی محلات تقریبا ناپدید شده است.

    امروزه دیگر در مناطق مختلف تهران از «کوچه» و «پس‌کوچه»‌ در آن معنای زنده و دارای حیاتش خبری نیست و همه آن کوچه‌های زنده‌ی قدیم که مهمترین بستر تعاملات هویت‌ساز شهری بودند به «معابر» تقلیل پیدا کرده‌اند؛ «محل عبور»! به عبارتی کوچه و پس‌کوچه‌های تهرانِ چند سال پیش، که پر از عناصری چون خاطره و رویدادهای ارتباطی مشترک بود و هویت‌های جمعی را رقم می‌زد، امروز فاقد هرگونه امر مشترکی است و احتمالا جز محملی برای جر و بحث‌های همسایه‌ها بر سر محل درست و غلط قرار دادن کیسه زباله یا خودروها نیست!

    کمتر پیش می‌آید در این کوچه‌ها و خیابانها و یا به بیان دقیقتر «معابر» شاهد کنش جمعی و بازیهای کودکان و نوجوانان تهرانی باشیم. کوچه‌هایی که حدود ۳۰ سال پیش پر بود از شور و بازی کودکانه و حتی شوق ارتباطات سرخوشانه جوانان. این کوچه‌ها که عمومشان شکل‌های قدیمی خود را از دست داده‌اند، امروزه فقط به عنوان «گذرگاه» محل توجه هستند. گذرگاهی که باید از آن گذشت تا به ورودی خانه‌ها رسید؛ جایی که تنها محمل باقی مانده برای ارتباطی امن و برون رفتن از قالب‌های انزواجویانه است.

    در حقیقت باید از کوچه‌ها و محلاتی که امروزه دیگر به واسطه ساخت‌وسازهای گسترده و ایجاد پیکره‌های آپارتمانی غول‌آسا اثری از آنها باقی نمانده، گذر کرد و خود را به خانه رساند و آرام گرفت! باید از کوچه‌ها و خیابان‌هایی که دیگر مهیای ایجاد فضای عمومی نیستند، به عنوان بسترهای نافی ارتباطات فرار کرد و به خانه‌ها، به عنوان تنها جایگاهی که امید ارتباطات در آن وجود دارد، پناه ‌برد. شهر تهران در طول تاریخ خود هرگز تا این اندازه مُعارض با آدمیان – که امروز به «عابران» فروکاسته شده‌اند - نبوده است و فضاهای ارتباطی هویت‌ساز را از بین نبرده است. مردمانی که ارتباطاتشان هویت محلات و شهرها را ساخته است، حالا در مقام کسانی که صرفا در زیر سقف‌های منفرد، جداافتاده و تکه‌تکه این شهر جمع شده‌ و سکنی گزیده‌اند نه توان برساختن هویت خویشتن را از رهگذر ارتباطات اجتماعی و فرهنگی دارند و نه قادر به هویت‌بخشی به حیات جمعی و عمومی شهر هستند.

    تهران دو تا سه دهه پیش، اصلا اینطور نبود، شهری پر از ارتباط، تجمع، گفت‌وگو و تعاملات هویت‌ساز بود. عابرانش واجد کنش‌های زنده و زوایای اجتماعی و فرهنگی بودند و نه خیابان‌هایش تا این حد در تسخیر ماشین‌های آهنی نافی تعامل بود و نه محلاتش بواسطه حضور قاطع دیوارهای ستبر سیمانی تا این حد نافی ارتباط انسانی شده بود. همه اینها یک چیز را از بین بود: «فرایندهای هویت‌سازی جمعی در قالب فرهنگ روزمره شهری»

    اگر چه ممکن است توصیفات فوق سیاه‌نمایی به نظر برسد، ولی وقتی ابعاد مختلف اتمیزه شدن سوژه‌های شهری در زندگی جمعی امروز تهرانی‌ها را به طور دقیق رصد کنیم، کم و بیش با این تیرگی در ارتباطات جمعی حیات روزمره همراه خواهیم شد. اگر چه اتمیزه شدن افراد در یک حیات جمعی را می‌توان به عوامل مختلفی از جمله عوامل سیاسی و اقتصادی و حتی روانشناختی نسبت داد، اما نباید عوامل مادی شکل‌دهنده به فرم‌های کنش‌های جمعی را که در قالب برنامه‌های مدرنیزاسیونی و معماریهای جدید شهری به آدمیان تحمیل شدند، نادیده گرفت.

    تهران در موج جدید ساخت‌وسازهایی که پس از جنگ هشت‌ساله به آن تن داد، فضاهای تعاملات و ارتباطات جمعی را در خود رفته رفته محدود و محدودتر کرد؛ محدودیتی که روز به روز به فقدان اشتراکات تعاملی و هویت‌ساز دامن زد و امیدها و آرزوها را برای ساخت آینده‌ای اجتماعی در یک حیات جمعی به حداقل رساند؛ همه اینها در بسط فردیت و اتمیزه شدن در جامعه شهری ایرانی به شدت دخیل بود و باعث شد هر کسی خود را به طور منفرد و جدا از جمعیت محلی و شهری در نظر بگیرد و تلاش ‌کند در دل این جمعیتِ اغیار، گلیم خویش را از آب بیرون بکشد و روز به روز در خویش و خانه خویشتن فرو برود. آری وقتی از تاثیرات معماری در فرهنگ و هویت سخن می‌گوییم، نمی‌توان از این فرایند تیره و سیاه نمایانه چشم پوشید.

    از سوی دیگر همچنین وقتی بخواهیم نسبت معماری با هویت را به شیوه‌ای انتقادی مورد سنجش قرار دهیم، ناگزیریم به بعد دیگری از حوزه معماری هم توجه کنیم؛ چون مسئله فقط این نیست که معماری شهری چه کاری با هویت شهروندان حاضر در شهر می‌کند، مسئله دوم و شاید هم اساسی‌تر این است که هویت خودِ معماری موجود به عنوان رشته‌ای قائم به خود که نیازمند هویت‌یابی بر مبنای عناصر جغرافیایی، تاریخی، فرهنگی و بومی در افق‌های حیات جمعی مردمان یک سرزمین است، چیست؟ به همین دلیل در کنار بررسی اینکه آثار معماریهای موجود در شهرها و محیط‌های اجتماعی – خواه واجد هویت بومی، خواه فاقد آن - با هویت حیات جمعی و زندگی شهروندان چه می‌کنند، باید بررسی کرد که معماری حاکم بر این شهرها، فارغ از تاثیراتشان بر هویت مردم، دارای چه هویت و شناسنامه‌ای است؟ از کجا آمده؟ اینجا چه می‌کند؟ و به کجا خواهد رفت؟ 

    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ شهریور ۹۷ ، ۱۰:۰۰
    یک دهه است که مدیران ارشد شهری اعلام کرده اند که یکی از نیازهای پایتخت و شهروندان آن احیای حیات شبانه تهران است تا شهروندان فارغ از دغدغه های کاری به همراه خانواده ساعاتی را به گشت و گذار بپردازند؛ اما به نظر می رسد که خود تهرانی ها در سایه تعلل مدیران شهری و متولیان راهکار احیای حیات شبانه پایتخت رابه دست آورده اند.

    تبدیل معابر اصلی تهران به استریت فوت؛ راهکار تهرانی ها برای گشت و گذارهای شبانه

    به گزارش تیتر شهر: سعی و خطای مدیران شهری برای احیای حیات شبانه شهر تهران به ویژه در مناطق تاریخی و گردشگری درطول این سال ها در نهایت منجر به ایجاد نخستین استریت فوت پایتخت شد اما مشکل حیات شبانه را نتوانست در سایر  مناطق شهر تهران حل کند.
    برگزاری جشن های مناسبتی در میادین و بوستان های شهر تهران و یا اجرای ویژه برنامه های عید نوروز در مناطق شهر نهایت راهکاری بود که مدیران شهری با هدف احیای حیات شبانه در تهران اجرایی کردند.
    البته می توان گفت که نبود زیرساخت های شهری از امنیت اجتماعی گرفته تا مبلمان شهری و  نبود مسیرهای پیاده روی مناسب و ... یکی از مهمترین دلایل عدم تحقق کامل طرح حیات شبانه در شهر تهران است.
    شاید بتوان گفت طرح استریت فوت سی تیر تنها طرح موفق و پذیرفته شده از سوی شهروندان برای احیای حیات شبانه پایتخت است.
    اما در زمانی که مدیران شهری در حال بررسی توسعه این طرح بودند، شهروندان خود دست به کار شده و اکنون بسیاری از خیابان های اصلی شهر تبدیل به استریت فوت هایی شده که توسط شهروندان راه اندازی شده است.
    تفاوت خیابان غذایی که توسط مردم راه اندازی شده با آنچه  که شهر داری تهران ایجاد کرده، این است که در کنار  فروش اغذیه دستفروشان نیز فروشگاه های نصف و نیمه شبانه را  راه اندازی کرده اند تا شهروندان شبگرد با سرگرمی های بیشتری در خیابان های تهران روبه رو شوند.
    به رغم ورود شهروندان به موضوع مهم حیات شبانه اکنون رئیس ستاد گردشگری شهرداری تهران خبر از  ایجاد استریت فوت دیگری این بار در محدوده منطقه 22 تهران می دهد.

    تبدیل معابر اصلی تهران به استریت فوت؛ راهکار تهرانی ها برای گشت و گذارهای شبانه

    آنطور که مهدی سیف توضیح داده، قرار است تا کافه ون ها به منطقه 22 تهران بروند.
    هر چند به گفته این مدیر شهری اجرای این طرح با هدف ایجاد شادی در شب های تابستان شهر تهران است، اما گویا شهرداری تهران دو ماهی دیرتر برای اجرای این طرح تابستانی در یکی دیگر از مناطق خوش آب و هوای دست به کار شده است.
    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ شهریور ۹۷ ، ۱۹:۲۸

    بررسی یکی از بنیادی ترین چالش های معماری شهری؛

    نصر: کودکان نیازمند تقویتِ فردیتی هستند و مشارکت و خلاقیت نباید تزئینات زندگی آنها باشد اما نبودِ جایگاه ویژه برای این قشر حساس و در حال رشد در شهر سبب شده است  کودکان با فضا شهر غریبی کنند و این مسئله حلقه مفقوده عنوان "شهر دوستدار کودک" به حساب می آید.

    به گزارش نصر، این روزها، تکنولوژی متهم ردیف اول دلایل متعدد دورشدن کودکان از بازی های فیزیکی در فضای باز شناخته می شود اما اگر به قضیه منصفانه بنگریم خواهیم دید که کم‌ کم با رواج آپارتمان‌ نشینی امکان داشتن حیاط از بین رفت و  به این ترتیب، فضای خانه‌ها برای گذراندن زمان کافی نبود. با پیشروی این روند خیابان ها و اماکن شهر به  محل هایی برای گذران اوقات فراغت خانواده‌ها به ویژه کودکان تبدیل شد اما با وجود افزایش نیاز به فضاهای باز و تفریحی شهری، معماران و شهرسازان، توسعه شهر به صورت فیزیکی را مهم‌تر از توجه به نیاز انسان هایی  که در آن زندگی می‌کنند،دانستند.

    یکی از عوامل مهم که کمتر مورد نقد و بررسی قرار می گیرد، مشکلات مرتبط با طراحی شهری، به ویژه طراحی "شهر دوستدار کودک" است. "شهر دوستدار کودک" اصطلاحی است که در سال‌های اخیر از زبان طراحان و برنامه‌ریزان شهری، مهندسان شهرساز، کارشناسان مسائل کودکان و فعالان مدنی زیاد شنیده می‌شود اما شاید کمتر کسی از مسئولان اجرایی شهر به این موضوع اهمیت دهند، ایجاد فضاهای  شهری که دارای امکاناتی نظیر پارک‌ها، المان و مبلمان شهری مناسب و اماکنی برای بازی کودکان با وسایلی بازی متناسب مراحل رشد کودکان باشد.

    کودکان بازتاب رفتار ما در جامعه‌اند و ایجاد محیط های یکنواخت، خشن، ملال آور برای کودک به اندازه ایجاد فضاهای باز،در کنار طبیعت، میل به یک زندگی اجتماعی سالم، همراه با قصه پردازی و شعر و موسیقی و هیاهو بر او تأثیر می گذارد بنابراین فضای شهر می بایستی در مناسب‌سازی مبلمان شهری به روح کودکان توجه کند.

    محیط انسانی نیز به مثابه باغبانی می ماند که در رویش و نحوه رشد او مهمترین نقش را بازی می کند و اگر باغبان در پرورش یک نهال یا بوته تلاش نکند، گیاه آفت زده و یا به حالتی خودرو خواهد رویید. منظور از پرورش آن است که کودک را با روش های صحیح برای زندگی در جامعه آینده آماده ساخت. این قشر آسیب پذیر و حساس از فضاهای شهری درس ها و آموخته هایی یاد می گیرند که چه بسا ممکن است آنان را از نظر رفتاری بیش از آموزه های خانه و مدرسه متأثر سازد، بنابراین، لازمه رشد سالم کودک، ایجاد این زمینه ها در جهت ارتباط بخشیدن بین کودک و محیط طبیعی محسوب می شود.

    این گزارش حاکی است،"انریکه پنالوسا" مى‌گوید: " اگر ما بتوانیم شهر موفقى براى کودکان طراحى کنیم، شهر موفقى براى همه خواهیم داشت."چراکه کودک نیازمند تقویتِ فردیتی است مشارکت و خلاقیت نباید تزئینات زندگی او باشد، بلکه این موارد از الزامات انسانی‌تر بزرگ شدن کودکان جهان است بنابراین  باید برای کودکان فضایی فراهم شود تا بتوانند با مسائل دنیای پیرامون خود آشنا شوند زیرا نبودِ جایگاهی برای مشارکت کودکان یکی از اصلی‌ترین حلقه‌های مفقوده برنامه‌های مربوط به شهردوستدار کودک است.

    متاسفانه امروزه خیابان‌ها مکانی کم‌ارزش و صرفاً جهت جابجایی تلقی می‌شوند این در حالی است که  در بسیاری از شهرهای فعلی 20 تا 30 درصد سطوح شهرها را به خود اختصاص می‌دهند  و محل عمومی است که مردم در آنها گردهم می‌آیند ،از این رو  این دارایی عمومی ارزشمند می‌بایست جایگاه والاتری در برنامه‌ریزی و طراحی شهری داشته باشند.

    در کشورهای جهان سومی، کودکان با فضاهای شهر غریبه هستند و این مسئله به یکی از بنیادی ترین چالش های معماری و مباحث شهری تبدیل شده است که چگونه با استفاده از تکنولوژی و تفکرات  نوین برای ترکیب المان های شهری و ذهن شهروندان به صورت خلاقانه و نوآورانه به حل مشکلات نسل های فردا بپردازند .

    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ مرداد ۹۷ ، ۱۳:۲۱

    با حمایت گروه ترانه تهران، نشستی با عنوان "زندگی پیاده در شهر" در خانه گفتمان شهر و معماری برگزار می‌شود.

    "زندگی پیاده در شهر" عنوان نشستی است که این هفته در خانه گفتمان شهر و معماری برگزار می‌شود.

    در این نشست دکتر امیر منصوری، دکترای مطالعات شهری با تخصص معماری منظر به همراه محمد آتشین بار از پژوهشکده نظر سخنرانی خواهند داشت.

    بررسی امکانات و شرایط زندگی برای افراد پیاده در شهر تهران از جمله مباحثی است که در این نشست مورد بررسی قرار می‌گیرد.

    سلسله نشست‌های تخصصی گروه ترانه تهران، به سرپرستی ترانه یلدا هر هفته یکی از مباحث جدی حوزه معماری را دنبال می‌کند.

    حضور برای عموم آزاد و رایگان است و علاقه‌مندان می‌توانند دوشنبه ۲۹ مرداد ماه ۹۷، ساعت ۱۸ به خانه گفتمان شهر و معماری (خانه وارطان) واقع در خیابان طالقانی غربی، پلاک ۵۱۴ مراجعه کنند.

     

    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۹۷ ، ۲۱:۵۲
    مالکان اصلی شمیران نو هفت برادر بودند که آنها را با نام برادران جعفری می شناختند. بافت روستایی محله تا سال های نزدیک به انقلاب اسلامی یعنی دهه 1350 حفظ شده بود و در دهه 30 برادران جعفری زمین های خود را به دکتر محمد علی منصور، دکتر کامران فرد شیشه و آقای صابر بیوک فروختند این افراد نیز شروع به تفکیک و کوچک کردن زمین ها و اراضی کرده و سپس به ارگان هـای دولتی و مردم واگذار کردند.

    روستای مدرن شده با خانه های بدون سند

    به گزارش تیتر شهر: این محله منطقه زراعـی و جز زمین های مرغوب تهران بوده و اغلب غلات و حبوبات در آن کشت می شده است و درصد قابل توجهی از مصارف مردم را تامین می کرده، این منطقه در زمان اصلاحات اراضی از تصرف، مالکان اصلی بیرون آمده و به دست منصوبان حکومت درآمد که آنان در آنجا ویلاهای باغی احداث تفریحگاه تابستانی برای خود درست کردند. قبل از اینکه اراضی این منطقه تفکیک شده و به مردم واگذار گردد قرار بود شمیران نو محله ای اعیان نشین باشد مثل شمیران اما با تقسیم اراضی بین مردم تنها نام محله اعیان نشین برای آن باقی ماند .
    محصور بین دیوارهای پادگان

    شمیران نو تنها نام اعیانی ای دارد. د گذشته نه چندان دور قرار بود تا این محله در زیر درختان ر به فلک کشیده جنگل های لویزان شمیران شرق تهران شود. اما گذر زمان تنها این محله را به روستایی مدرن شده با انبوه بافت فرسوده و ساخت و سازهای غیر مجاز تبدیل کند. محله ای که دیوارهای بلند پادگان نیروی دریایی ارتش  حصاری است که از سه طرف از آن را به بن بست رسانده است.
    دبیر سابق شورایاری محله شمیران نو درباره معضلات پادگان کوهک می گوید:«... یکی از مهمترین مشکلات محله شمیران نو مربوط به پادگان کوهک است... این پادگان محله را بن بست کرده است.... دیوار های بلند پادگان که در آن سوی آن نیروی دریایی ارتش قرار دارد از ضلع جنوب و غرب این محله را بن بست کرده است....»
    شمیران نو محله قدیمی است که بافت مسکونی قدیمی آن در قسمت های مرکزی محله همچنان باقی مانده است و قسمت های شمالی آن که قبلا باغ ها و زمین های کشاورزی بوده است به بافت مسکونی محله اضافه شده است:«... این محله تا خیابان 12 ادامه دارد و از شمال به بوستان جنگلی لویزان متصل می شود.... از غرب به پادگان کوهک شرق به هنگام و در جنوب محله نیز قبلا جزو زمین های شرکت واحد اتوبوسرانی شهر تهران بود که بعدها قسمتی از این زمین ها به نفع مردم به بوستان غدیر یا همان بوستان شرکت واحد تبدیل شد...»
    یوسفی درباره معضلات پادگان کوهک در محله شمیران نو توضیح می دهد:«... از سال 91 خیلی پیگیری کردیم برای خروج پادگان. در این سال در بین اهالی شمیران نو آقای قالیباف قول دادند که این پادگان جمع آوری می شود اما متاسفانه این اتفاق نیفتاد.... قبل از پادگان قلعه مرغی موضوع جمع آوری پادگان کوهک مطرح بود... در سال 92 شهردار منطقه آقای کریمی صحبت های اولیه را انجام داده بود... در آن زمان مقام معظم رهبری با خروج این پادگان موافقت کرده بود و ما این خبر را به اهالی دادیم و اتفاق خاصی نیفتاد....»
    خانه های بدون سند شمیران نو

     اکثر خانه های شمیران بدون سند است:«... املاک این محله با استفاده از دو ماده قانونی 147 و 148 می توانند با دوندگی و تلاش صاحب سند شوند... در واقع اداره اسناد این منطقه چند مالک قدیمی را می شناسد که زمین های این محدوده به نام آنها بوده است.... این افراد زمین ها را قطعه بندی کردند و بعد فروختند... آن زمان قولنامه ای زمین ها فروخته شده است. در گذشته تمام زمین های این محدوده یک سند مادر و سند مادر داشته است... اما مشکل اینجاست افرادی که در اینجا زندگی می کنند از مالک اصلی ملک خود را خریداری نکرده اند، بلکه از اشخاص دیگری زمین های خود را خریده اند...»
    دبیر سابق شورایاری محله درباره تلاش های انجام شده برای رفع مشکل سند املاک این محله توضیح می دهد:«... در حال حاضر در سال 92 در رابطه با بافت فرسوده جلساتی را با سازمان نوسازی داشتیم و آخر نیز تفاهمی با اداره اسناد منطقه شد و آنها نیز قول دادند که طبق ماده 147 و 148 اسناد املاک این محدوده را صادر کنند؛ اما مسئولان اداره اسناد اعلا کرده اند باید مالکان از صاحب سند اصلی رسیدی داشته باشند و متاسفانه اکثر افرادی که در این محدوده زندگی می کنند چنین رسیدی را از صاحب سند اصلی ندارد و مالک اولیه زمین های این محدوده نیز الان در دسترس نیست و دنبال رفع مشکل مردم نیست....»
    آنطور  این شهروند ساکن محله شمیران نو می گوید؛ 40 سال است که این زمین ها فروخته شده است و از سال 1340 مردم شروع به ساخت و ساز در این محدوده کرده اند و ما در طول یک دهه اخیر نتوانستیم برای واحدها تجمیع و نوسازی بگیریم و به همین خاطر ساخت و ساز در این محدوده متوقف شده است... تنها راهش این است که اداره ثبت، شورای شهر، مجلس، شهرداری و شورایاری به یک نتیجه برسند تا مشکل اینجا حل شود. البته صاحبان اصلی برخی از قسمت های محله را ما توانستیم پیدا کنیم و از سال 92 به این طرف نزدیک به 300مالک توانستند سند  بگیرند اما 90 درصد محله سند ندارند... »
    از قرار معلوم تا مشکل  محله شمیران نو حل نشود؛ نه مشکل بافت فرسوده آن حل می شود و  نه مردم می توانند با تجمیع املاک کوچک خود اقدام به نوسازی کنندتا وقتی که حل نشود نه بافت فرسوده آن حل می شود و نه مردم می توانند واحدهای کوچک خود را تجمیع  و اقدام به نوسازی کنند.
    شمیران نو محله ای فاقد سرای محله

    شمیران نو از جمله محله هایی است که هر چند سرای محله ای به نام این محله ساخته شده است اما به گفته اهالی محله بود و نبود آن برای اهالی محله فرقی ندارد. سرای این محله در خارج از محله و حتی ناحیه ای که محله در آن قرار گرفته است قرار دارد. همین مساله باعث شده تا اهالی شمیران نو یا ندانند که سرای محله شان در کجا واقع شده است و یا اینکه یک بار هم که شده سری به آن بزنند.
    به رغم این مشکل در پایین میدان پاکدامن که تنها میدان و خیابان اصلی محله است؛ یک زمین خالی ای  قرار دارد که تا کنون شهرداری منطقه راضی به واگذاری این زمین به شورایای برای انجام فعالیت های اجتماعی و فرهنگی نشده است:«...یک فضایی در ضلع جنوبی خیابان پاکدامنی قرار دارد که اکنون 4 سال است رها شده و به محل تجمع معتادان شده است... وجود این زمین خالی امنیت محله را به مخاطره انداخته است... قرار بود این زمین به یک پارکینگ محلی تبدیل شود تا مردم بتوانند از آن استفاده کنند... محله شمیران نو یک محله بی بضاعت است که مردم آن نمی توانند شبی 5 هزار تومان هزینه پارکینگ دهند.... شهرداری نیز طبق مصوبه شورای شهر تهران این زمین را به یک پیمانکار داد تا پارکینگ بسازد، اما این کا انجام نشد....»
    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ مرداد ۹۷ ، ۲۳:۰۰