وزیر راه و شهرسازی در یادداشتی تلگرامی با تأکید براینکه نظام فنی و اجرایی کشور بنیادیترین سیستمی است که برای اجرای هزاران هزار میلیارد تومان اعتبارات طرحهای عمرانی کشور پایهگذاری شد، گفت: ارزیابی کارآیی این نظام همواره مورد توجه سیاستگذاران و مجریان بوده است. تا کنون بهدرستی دهها بار این نظام مورد بازنگری قرار گرفته و هربار بخشی از مشکلات شناسایی شده برطرف گشته است و هنوز و همواره نیاز به ارزیابی و بهبود؛ هم از منظر مبنای نظری و هم از منظر فرایندی دارد.
به گزارش پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی عباس آخوندی وزیر راه و شهرسازی طی انتشار پیامی در کانال تلگرامی خود در خصوص مبحث زلزله و آزمون کارآیی نظام فنی و اجرایی کشور بیان کرد: اکثر مراکز درمانی در حد توانِ ادامه خدمت در زلزله_کرمانشاه تاب نیاوردند. این سؤالی است فراروی نظام فنی و اجرایی کشور که چرا این گونه شد؟ و چه باید کرد؟
نظام فنی و اجرایی کشور بنیادیترین سیستمی است که برای اجرای هزاران هزار میلیارد تومان اعتبارات طرحهای عمرانی کشور، از مرحله پیدایش تا طراحی، اجرا، نظارت، بازرسی و بهرهبرداری و چگونگی ارزیابی صلاحیت و انتخاب و بکارگیری عوامل دستاندرکار مراحل مختلف بطور جامع در سال ۱۳۵۲ پایهگذاری شد. ارزیابی کارآیی این نظام همواره مورد توجه سیاستگذاران و مجریان بودهاست. تا کنون بهدرستی دهها بار این نظام مورد بازنگری قرار گرفته و هربار بخشی از مشکلات شناسایی شده برطرف گشتهاست و هنوز و همواره نیاز به ارزیابی و بهبود؛ هم از منظر مبنای نظری و هم از منظر فرایندی دارد. آخرین دستور بازنگری در ماده ۳۴ احکام دائمی برنامه ششم آمدهاست که مجلس دولت را موظف کردهاست تا با رعایت سیاستهای کلی اصل ۴۴ قانون اساسی یکبار دیگر تمام فرایندهای این نظام را مورد بازنگری قرار دهد.
گزارشهای اولیه نشان میدهد که در اکثر پروژههای مذکور فرایندهای تعبیه شده در سیستم علیرغم پوشش دادن جزئیات از مرحله طراحی و کنترل آن تا مراحل بررسی صلاحیت پیمانکاران و انتخاب آنان و نظارت بر اجرا و انجام آزمایشهای لازم در زمان خود بطور معمول انجام شده، باز سیستم ضمن آنکه از فروریزی ساختمانها؛ همانند آنچه در زلزله رودبار و منجیل رخ داد ممانعت کرده، کارایی لازم برای تداوم خدمت نداشتهاست. بنابراین جایی از کار اشکال دارد که باید مورد شناسایی قرار گیرد.
این یادداشت بر آن است که تا کنون بازنگریها عمدتا بر ارزیابی کفایت فرایندها بودهاست و کمتر کفایت مبنای نظری سیستم مورد تردید قرار گرفتهاست. نقد من بر نظام فنی و اجرایی کشور و هم چنین نظام مهندسی ساختمان که در یک یادداشت مستقل به آن خواهم پرداخت از دو منظر اقتصاد سیاسی و رویکرد سیستمی است. از این دو منظر نقدم را اینگونه خلاصه میکنم :
۱) رویکرد اقتصادی حاکم بر نظام فنی و اجرایی کشور از منظر اقتصاد سیاسی سوسیالیستی است. لذا در تمام فرایند بررسی صلاحیتها، تعیین ظرفیتِ کار بنگاهها و نظام ارجاع کار و همچنین فرایندهای طراحی تا اجرا تمام تشخیصها و تصمیمها توسط عوامل اداری صورت میگیرد و نهادهای بازار در هیچ مرحلهای دخالت تعیینکنندهای ندارند. اگر هم حضور دارند، حضور آنان برای مشورت، زینت و خالی نبودن عریضه است. به همین دلیل، هزینه ریسک تصمیمها به دولت باز میگردد و بازیگران اقتصادی هزینهی ریسک اقدامهای خود را متقبل نمیشوند.
۲) از نظر سیستمی، رویکرد غالب در این نظام تجویزی (prescriptive based) است و عملکردگرا (Performance based) نیست. لذا عوامل درگیر در فرایند طراحی تا ساخت نه حق قضاوت مهندسی و اجرایی و نه مسئولیت نهایی در برابر عملکرد محصول نهایی دارند. تمام آییننامههای طراحی تا اجرا و نظارت بر اساس معیارهای تجویز شده از سوی مراجع ذیربط تدوین و ابلاغ شده و جایی برای فهم صورت مساله و حق و مسئولیتی برای ابتکار در جهت ارائه راهِ حل برای عوامل درگیر باقی نگذاشتهاست. به همین منوال، رژیم حقوقی مسئولیتها نیز در این سیستم کاملا توزیع شدهاست. اساسا مبنای قراردادها بر کارکرد نهایی تنظیم نشده، بلکه بر کنترل فرایندهای تجویزی در آییننامهها مبتنی است. نهایتا مسئولیت حقوقی در حد رعایت فرایندهای تجویزی (یعنی شکل گرا و نه ماهیت گرا) و عدول از اعمال یک مبنای موثر مسئولیت خلاصه میشود. بیش از این هم نمیتوان انتظار داشت، چون قراردادهای اولیه براین اساس تنظیم شدهاند.