مسکن مهر در اولین محک جدی خود مردود شد و بسیاری از ساکنان خود را که به امید یک سرپناه امن به آن دل بسته بودند داغدار کرد. بعد از این همه تجربه زلزله در کشور نیاز به اقدامات کارشناسی و جدی تری از طرف سازمان های مرتبط می رود.
در بسیاری از شهرهای ما مساله اصلی مدیریت بحران است؛ مدیریت بحران یک الزاماتی دارد که بخشی از آن به مدیریت قبل از بحران بازمیگردد. شناسایی خود بحرانها مثلا اینکه ایران مجموعا در معرض خطر زمین لرزه قرار دارد.
متاسفانه این بسیار پایین است نه اینکه اصلا نیست، اما خیلی پایین است تقریبا حدود شاید بشود گفت در ۵، ۶ سال اخیر است که مشاورها و خدمات شهری را دارند به صورتی اصلاحی میکنند که تازه به بحثهای "پدآفند غیر عامل" پرداخته بشود- که یک مقداری به بحران میپردازد. ولی مفهوم پدآفند غیر عامل و بحران با هم متفاوت است.
یعنی بحث فقط شهر نیست که این شهر یا آن شهر. بحث در نظام مکانیسم طراحی و برنامه ریزی شهرهای ایران است که فعلا در آن یک حلقه مفقوده وجود دارد.
چه نکاتی باید در شهرسازی رعایت شود تا شاهد خساراتی مانند زلزله کرمانشاه نباشیم؟
ببییند نکته اصلی که وجود دارد این است که با توجه به اخبار و تصاویری که در ارتباط با این زلزله میرسد باید صبر کرد دادهها تکمیل بشود تا بتوان قضاوت کرد، ولی مثل اینکه میزان تخریبها در قسمت مسکن مهر بسیار بالا بوده است.
کلا اصول طراحی شهری مقاوم در برابر بحران و زلزله یک موضوعی است که الان در دانشگاهها به آن پرداخته میشود، ولی مشکل اینجاست که اینها تبدیل به آئین نامه و دستورالعمل نشده است. بعضی از آنها هم شده است مثلا آئین نامه ساختمان- که آئین نامه ۲۰۰۸ ضد زلزله را داریم-، اما مکانیسمهای اجرائی اش را نداریم.
یعنی اگر همان مقررات ملی ساختمانمان رعایت بشود خیلی از این مشکلات را پیدا نمیکنیم، ولی رعایت نمیشود. به چه دلیل؟ اولین دلیل متاسفانه اخلاقی و اقتصادی است.
یعنی کسانی که در حوزه ساخت و ساز هستند میخواهند با حداقلهای ممکن این ساختمان را برپا بکنند از آن طرف هم نهادهای مدیریت شهری نظارت کافی نمیکنند و شاید بشود گفت که مشکل اصلی مشکل علمی نیست؛ مشکل، مشکل نظارتی، اخلاقی و فرهنگی است که دارد این بلاها را سر ما میآورد.
از لحاظ اصولی که باید در شهرسازی باشد: کشورهای صاحب ایده در شهرسازی در مورد شهرها میآیند پهنههای آسیب پذیر را مشخص میکنند؛ بَعد برای هر پهنا متناسب با خطرش یک سری پیشنهادات میدهند، ولی اصول اولیهای که موجود است اول مقاوم سازی ساختمانها است.
این حداقلی است که باید انجام بشود؛ بعد نحوه دسترسی شبکه بحران هم باید جوری باشد که دسترسیهای اصلی در طول بحران بسته نشود یعنی در واقع تناسب ارتفاع به عرض خیابانها باید جوری باشد که وقتی یک یک ساختمان تخریب میشود آن خیابان بسته نشود.
یکی از چالشهایمان این است که همان اصول اولیه که ضوابطش را داریم- یعنی کلی آئین نامه داریم- عمدتا در مرحله اجرا تغییرات عمیق میکنند.