وبلاگ معمار شهر

اخبار و مطالب معماری و شهرسازی ایران و جهان

وبلاگ معمار شهر

اخبار و مطالب معماری و شهرسازی ایران و جهان

مطالب و مباحث تخصصی معماری و شهرسازی و دیگر علوم وابسته را با ما مطالعه نمایید...




در اين وب
در كل اينترنت
  • قالب وبلاگ
  • تبلیغات

    طبقه بندی موضوعی

    ۱۶۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «هویت معماری» ثبت شده است

    "ماهیت، اصالت و هویت" بخشی از سخنرانی سعید فلاح فر در همایش بازآفرینی پایدار شهر است که به مناسبت روز شهرساز ایراد شده است.

    هنرآنلاین: شهرمان را چگونه برای دیگران معرفی می‌کنیم و برای شناخت آن در قیاس با شهرهای دیگر از کدام شاخصه‌ها سخن می گوئی‌ام؟ چه چیزی سیما و محتوای شهرمان را از دیگر شهرهای کشور و جهان متمایز می‌کند؟ کدامشان برایمان افتخارآمیز است؟ نسبت ما با دهکده جهانی چیست؟ آیا همانطور که تابلوهای راهنمایی و رانندگی در سراسر دنیا شکل و معنایی مشترک دارند، می‌توان در مبلمان شهری هم به این شیوه مشابه‌سازی عمل کرد؟ آیا شباهت به شهرهای مهم و پیشرفته جهان، شیوه‌ای برای جهانی شدن محسوب می‌شود؟ آیا می‌توان با شباهت‌های ظاهری سیما و رفتار [که عموماً به تقلید گزینشی از شباهت‌های راحت‌طلبانه و با بی‌اعتنائی به ضوابط شریف اما دشوار شهروندی انجام می‌شود]، عضوی یکپارچه در شهر جهانی و جهان ـ شهر بود؟ آیا تمدن و فرهنگ خریدنی است؟

    پیوستگی و تعلقات ملی چه تاثیری بر امنیت زیستی دارد و شاخصه‌های شهری چه کارکردی در تقویت و یا گسست این تعلقات دارند؟ آیا راز بقای ملی و حفظ اهمیت جهانی به پایبندی به الگوهای شناخته شده جهانی است و یا حفظ داشته‌های بومی راه کوتاه‌تری است برای فتح جهان وطنی؟ نسبت "فرهنگ بومی" و "فرهنگ جهانی" چیست؟ این‌ها سئوالاتی هستند که در رابطه‌های امروزی جهان، نیاز به بررسی و پاسخ دارند. حتی اگر پاسخ‌هایی ناشیانه برای آن‌ها داشته باشیم و البته در جستجوی این پاسخ‌ها؛ فراموش نکنیم "شهر" پیش از آن که تنها موضوعی فیزیکی و کالبدی باشد، یک پدیده اجتماعی ـ انسانی است.

    نمی‌توان انتظار داشت که به عنوان نمونه برای دستیابی به یک زبان و ادبیات جهانی، به گویش زبانی واحد در سراسر زیستگاه‌های بشری اکتفا کرد. ادبیات و زبان جهان، با حذف هر زبان و ادبیاتی در هر گوشه از جهان، بخشی از توانمندی‌های خود را از دست می‌دهد. زبان‌ها بدون لهجه‌های متفاوت بخشی از شیرینی خود را از دست می‌دهند. حذف ادبیات به زبان‌های محلی و جایگزین کردن آن با ترجمه ادبیاتی که به زبان مشترک جهانی نوشته شده باشد، اغناکننده نیست. فرهنگ جهانی متکی به همه‌ی زیرمجموعه‌های فرهنگی است. شهر و شهروندی هم نمی‌تواند از این قاعده کلی مستثنی باشد. بنابراین بسیاری از نهادهای بین المللی و نظریه پردازان فرهنگی ـ بعد از افول مدرنیسم و با طلوع پست مدرنیسم ـ به اهمیت خرده فرهنگ‌های سطح ملی و جهانی تاکید بیشتری کرده و حفظ تشخص جهانی را مشروط به؛ "بوم آگاهی در ساحت جهانی" می‌دانند.

    "بوم آگاهی؛ خودآگاهی بازاندیشانه و انتقادی عالمان و کنشگران علوم اجتماعی نسبت به فعالیت‌های حرفه ای تعریف شده است." (سخنرانی دکتر فاضلی در انجمن جامعه شناسی ـ 1390) از طرفی عاریه گرفتن از داشته‌های فرهنگی جهان، بدون این که ارتباطی دو سویه وجود داشته باشد، معنای کاملی از پیوند و شمول نیست. شهری که ـ چشم بسته و بدون تعمق ـ از داشته‌ها و مظاهر یک به اصطلاح الگو و آرمان شهر جهانی پیروی می‌کند و اما چیزی برای افزودن و عرضه به این مجموعه ندارد، نمی‌تواند و نباید ادعای عضویت و سهم منصفانه در این مجموعه را داشته باشد.

    همینطور این نظر وجود دارد که بهره برداری از داشته‌های جهانی بدون آن که مسیر بومی شدن و فرایند طبیعی تعامل ارگانیک بین فرهنگی را طی کند، حائز هیچ کدام از ارزش‌های جهانی و بومی نیست. نسخه جهانی برای آلام فرهنگی، موضوع قابل تحققی برای این نظریه پردازان محسوب نمی‌شود. همچنین؛ این رویکردی نیست که با تکرار ناآگاهانه و تقلیدی و کلیشه ای سنت‌های گذشته، بدون تناسب با زمانه، موافقت کند.

    اما در مقابل با نفی مسیر تمدنی شهر و حذف متعصبانه ارزش‌های قابل استفاده از تجارب گذشته ـ به بهانه نظریه‌های مدرنیسم ـ هم کنار نمی‌آید. از طرفی باید پذیرفت؛ شهر پیش از آن که نمایشگاه و موزه توریستی باشد، فضایی است برای زندگی جمعی و شهری با همه نیازها و خصوصیات اجتماعی و انسانی آن.

    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آذر ۹۶ ، ۲۳:۰۰
    اجرای طرح ارتقای کیفیت زندگی در قلب «طهران » ایده ای است که در سال های اخیر مورد توجه مدیریت شهری تهران قرار گرفته است. به گونه ای که اخیر نیز پیروز حناچی، معاون فنی و عمرانی شهرداری تهران اعلام کرده باید کیفیت زندگی شهری را در محدوده های مرکزی افزایش دهیم. شاید بتوان گفت در کنار توسعه پیاده راه ها در محدوده های تاریخی منطقه 12 احیای دوباره ساختمان بلدیه تهران در میدان امام خمینی به نام «خانه شهر» یکی دیگر از طرح های ماندگاری است که می تواند هویت تاریخی را به این محدوده باز گرداند.
     
    بلدیه «طهران قدیم» جان می گیرد
    اجرای طرح ارتقای کیفیت زندگی در قلب  «طهران »  ایده ای است که در سال های اخیر مورد توجه مدیریت شهری تهران قرار گرفته است. به گونه ای که اخیر نیز پیروز حناچی، معاون فنی و عمرانی شهرداری تهران اعلام کرده باید کیفیت زندگی شهری را در محدوده های مرکزی افزایش دهیم. شاید بتوان گفت در کنار توسعه پیاده راه ها در محدوده های تاریخی منطقه 12  احیای دوباره ساختمان بلدیه تهران در میدان امام خمینی به نام «خانه شهر» یکی دیگر از طرح های ماندگاری است که می تواند هویت تاریخی را به این محدوده باز گرداند.
     
    به گزارش تیتر شهر:  معاون فنی و عمرانی شهرداری تهران اعتقاد دارد که در احیای دوباره تاریخ در منطقه 12 در قالب اجرای پروژه های عمرانی آنچه که باید به عنوان اولویت نخست مد نظر مدیران شهری قرار گیرد؛ در نظر گرفتن منافع مردم به عنوان ذینفعان این پروژه ها در محدوده تاریخی «طهران قدیم» است.
     
    به گفته پیروز حناچی یکی از مشکلاتی که منطقه 12 با آن درگیر است؛ تبدیل محدوده های منتهی به بازار تهران به کارگاه و انباری است این در حالی است که مطالعات جهانی نشان می دهد که باید در ساعت های مشخصی بارگیری در این مناطق آزاد باشد و تردد موتورهای دو زمانه که هشت برابر یک خودرو یورو ۴ آلودگی تولید می کنند نیز در این منطقه محدود شود.
     
    معاون شهردار تهران هر چند اعتقاد دارد که اجرای پروژه احیای ساختمان بلدیه تهران در میدان امام خمینی طرح خوبی است اما در نظر گرفتن راه های دسترسی شهروندان و خودروها به این محدوده نیز باید به اندازه اجرای این پروژه برای مدیریت شهری دارای اهمیت باشد.
     
    حناچی در عین حال تاکید می کند: هرچند اصل این پروژه کار خوبی است اما باید الزامات آن نیز انجام شود و در این محدوده سه محور اصلی را یک پیاده رو و یک محور را به تردد تاکسی و اتوبوس اختصاص دهیم و چنین طراحی در شهر لندن  اتفاق افتاده و در میدان اصلی آن بسیاری از جشن های مهم از جمله جشن سال نو برگزار می شود و میدان امام نیز ظرفیت تبدیل شدن به چنین میدانی را دارد.
     
    احیای دوباره بلدیه تهران در میدان توپخانه

    نزدیک به نیم قرن است که حیات منطقه 12 به عنوان محدوده تاریخی پایتخت تنها در روز و همزمان با فعالیت بازار به عنوان مجموعه اقتصاد سنتی شهر تعریف شده است.برای بازگرداندن زندگی به «طهران قدیم» نیاز است تا بناها و خانه‌های تاریخی این محدوده مرمت شود.
    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آبان ۹۶ ، ۰۱:۱۰
    معماری ایرانی اسلامی با هیچ آیین‌نامه، دستورالعمل و هیچ همکاری بین دستگاهی به دست نمی‌آید و هیچ‌وقت قابلیت دیکته شدن ندارد، مردم مهم‌ترین بخش برای تغییر سبک معماری هستند لذا اگر مردم بخواهند تغییر ممکن است، آن‌هم وقتی ارزش‌ها و سبک زندگی آن‌ها به این سبک برگردد.
    با فراموشی معماری بومی به فرهنگ غرب خوش آمد گفتیم!/ اجرای عملی معماری اسلامی ایرانی راه بازگشت دوباره به دوران شکوه معماری است
     
    گروه فرهنگی «تیتریک»، به نقل از نگارانه؛ این روزها، ساکنان شهرها، کمتر صبحی را بدون دیدن بنای کوبیده شده و کمی بعدتر روییدن یک بنای جدید و پرابهت که با نمای «رومی» آراسته شده، آغاز می کنند.

    وضعیت نمای ساختمان‌ها تا پیش از دوران قاجار و واردشدن سبک‌های غربی معماری، پیوستگی و زیبایی معماری ایرانی را داشت که متناسب با اقلیم و طبیعت کشورمان بود. امروز اما غلبه انواع نماهای نامتناسب با فرهنگ کشورمان چهره زیبای شهرهای ایرانی را به هم ریخته و کار به جایی رسیده که معماری انقضا یافته دوره‌ای از تاریخ غرب، امروز به عنوان نمای محبوب در بخشی از ساخت و ساز‌ها استفاده می‌شود.

    امروز در مسیر گذر از معماری سنتی به معماری مدرنیته،هیچ قسمتی از شهر از این ناهماهنگی بی بهره نمانده است. حتی در کوچه پس کوچه های تنگ و خیابان های فرعی بناهای قدیمی تخریب شده و می شود و به جای آن ساختمان هایی چند طبقه با نماهایی جدید برپا شده است.

     روند رو به افزایش و رشد قارچ گونه این نوع نما که در مجامع علمی با نمای کلاسیک یا نئوکلاسیک شناخته می شوند و اغلب با سبک های کاخ سازی دوران هلنیسم برابری می کند، نشان از مقبولیت آن برای قشر سرمایه گذار چه در مرحله طراحی و ساخت و چه به عنوان بهره بردار و مصرف کننده نهایی را دارد.

    استفاده افراطی از سطوح و احجام بیرونی به سبک کلاسیک، که عامدا در تناقض آشکار با همجواری های اطراف و شبیه به کاربری هایی که در دنیا «غیر مسکونی» تعریف می شود، طراحی شده اند، نشان از تمایل آگاهانه به نمایش تمایز، تفاوت و حتی تمول صاحب خانه دارد.

    بروز گونه های خاص نماهای غربی بدون استفاده از سنگ، با مصالحی نازل مثل سیمان و گچ و رابیتس نشانه ای تامل برانگیز از شیوع عارضه ای حاد، در سطح تظاهرات فرهنگی و اجتماعی است.

    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ آبان ۹۶ ، ۲۲:۰۰
    مهارت‌های زندگی,مهارت‌ها

    ریحانه جاویدی: میدان مشق تهران برای آنان که دلشان را میان تاریخ و تکه‌های برجامانده‌اش جا گذاشته‌اند، حرف‌های زیادی دارد اما زمانی که قرار باشد در یکی از ساختمان‌های این میدان که از شاهکارهای معماری نیکلای مارکوف گرجستانی است، به گفت‌وگو با مردی بنشینی که معماری را به نقاشی دوخته و چند سالی می‌شود که بر صندلی ریاست موزه ارتباطات ایران تکیه‌ زده است، حال‌وهوای این میدان، طور دیگری می‌شود؛ مانند یک ماشین سفر در زمان که خیال را برای چرخیدن در خاطرات علی‌اکبر نصرآبادی کوک می‌کند.

    بعد از گذشتن از راهروهای پرپیچ‌وخم موزه ارتباطات، تابلوی اتاق آقای رئیس به چشم می‌خورد؛ اتاقی با وسایلی که حکایت از حال و احوال صاحبش دارد. گوشه‌ای از اتاق گلدانی است که قد کشیده و بر دیوار دیگر قابی از تمبرهای قدیمی رخ می‌نماید. اگرچه علی‌اکبر نصرآبادی، در جایگاه ریاست موزه ارتباطات و رئیس شورای‌ عالی تمبر کشور دغدغه کار را دارد اما از هنر غافل نشده است؛ 2 تصویر از صورت کورش‌کبیر که با شیوه مخصوص به ‌خودش روی چوب کشیده، حکایت از آن دارد که صاحب اتاق، لطافت روح را میان زمختی پست‌های مدیریتی، گم نکرده است. گرم و صمیمی استقبال می‌کند و میان خاطرات کودکی‌اش رهایمان می‌گذارد؛ «سال 1331 بود که در یکی از خانه‌باغ‌های قدیمی شمیران به دنیا آمدم. روزهای کودکی به‌دلیل شغل پدرم به کوچ میان خانه‌باغ‌های این محله گذشت. پدرم گلفروش بود و باغ‌های شمیران را برای پرورش گل اجاره می‌کرد و بعد از پایان مدت قرارداد، مجبور به کوچ به باغ دیگری می‌شدیم و همین شغل پدرم بود که باعث شد ما در تمام باغ‌های شمیران زندگی کنیم».

    • جعبه آبرنگ پلیکان

    کوچ میان محله‌های شمیران قدیم از نوجوان روزهای گذشته که امروز بر کرسی ریاست یکی از موزه‌های ایران تکیه زده است، شخصیت خودساخته‌ای ساخت که برای گذران زندگی از شاگردی نجاری تا آهنگری و لوله‌کشی را تجربه کرد؛ اما در کلاس هشتم مسیر زندگی‌اش عوض شد. شاگرد کلاس هشتم که اندکی نقاشی می‌دانست، یک جعبه آبرنگ هدیه گرفت که هنوز هم در میز کار خود از آن نگهداری می‌کند؛ جعبه آبرنگی که در روزهای غربت‌نشینی در آمریکا همدمش شد و چرخ زندگی‌اش را چرخاند؛ «جعبه آبرنگ پلیکان را که از ناظم مدرسه جایزه گرفتم، حس کردم هنرمند شده‌ام. از آن زمان تاکنون همیشه همراهم است؛ چه روزهایی که در وزارت خارجه کار می‌کردم و ناچار به سفر به بیش از 100کشور دنیا بودم و چه روزهایی که در آمریکا درس معماری می‌خواندم... تا امروز که در موزه ارتباطات هستم، همیشه با هم بوده‌ایم».

    زندگی علی‌اکبر نصرآبادی، فراز و نشیب‌هایی داشته که در نگاه نخست به هم بی‌ارتباط هستند اما همه‌‌چیز حول یک محور می‌چرخد؛ رنگ و طرح. نقاشی که نخستین نقشه‌کش شهرک اکباتان تهران است و ابداع یک سبک تازه در نقاشی با عنوان چوب‌سوز را به نام خود زده، معماری که روزگاری برج‌های مخابراتی ایران را طراحی کرده و مدیری که طرح تاسیس موزه پست را مطرح کرده است؛ در زندگی چندوجهی او هیچ چیز خارج از دنیای طرح و رنگ نیست و شاید به همین دلیل است که در طراحی ساختمان رزیدانس سفارت ایران در کانادا، روح معماری ایرانی را با طراحی مدرن غربی در هم ‌می‌آمیزد تا چندین سال بعد به انتخاب مجله «هوم» این ساختمان لقب جواهر درخشان محله «راگ‌ریف ویلیج» در شهر اتاوا را از آن خود کند؛ نوجوانی که در دهه40 به یقین می‌دانست از زندگی‌اش چه می‌خواهد. معمارشدن برای علی‌اکبر نصرآبادی آن‌قدر مهم بود که هر گوشه از دیوار، کتاب و دفترش حک کرده بود: «من باید معمار شوم».

    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آبان ۹۶ ، ۲۲:۰۳

    به گزارش شما نیوز

     

    «اگر در طراحی قدرتی وجود داشته باشد، چیزی نیست جز قدرت آمیختن و تلفیق...؛ هر چه مسئله پیچیده‌تر باشد نیاز به ساده‌سازی بیشتری داریم... » شاید زمانی که آلخاندرو آراونا این جملات را در یکی از جلسات شاخص TED به زبان می‌آورد، تصور نمی‌کرد که دو سال دیگر[۲۰۱۶] برنده جوان جایزه پریتزکر[پرافتخارترین جایزه جهانی که به معماران داده می‌شود] باشد. آلخاندرو آراونا[Alejandro Aravena] متولد ۱۹۷۶ در سانتیاگوی شیلی است. وی در سال۱۹۹۲ از دانشگاه کاتولیک شیلی فارغ‌التحصیل شد و دو سال بعد دفتر معماری خود را پایه نهاد. آراونا از سال۲۰۰۰ تا ۲۰۰۵ کسوت تدریس در دانشگاه هاروارد را داشته، در مجامع حرفه‌ای و آکادمیک سوابق بسیاری دارد.

    آراونا یکی از بنیانگذاران گروه معماریELEMENTAL در سانتیاگو شیلی است و آثار ساخته‌شده‌ای در شیلی، مکزیک، آمریکا، چین و سوئیس دارد؛ طرح‌‌هایی خلاقانه که رفع نیاز کاربران فضا، در اولویت طراحی آن‌ها قرار دارد. شاید آن هنگام که صحبت از خلاقیت به میان آید، انسان‌‌هایی با قدرت ذهنی خاص و خارق‌العاده را به ذهن تداعی کند؛ فردی که دست به ابداع و نوآوری در حوزه کاری خویش می‌زند و برای اولین‌بار حرکتی را به جریان می‌اندازد که پیش از آن وجود نداشته است؛ آراونا اما این‌چنین نمی‌اندیشد او آمده است که مردم را به معماری اتصال دهد، حتی به فرآگرد طراحی آن.

    اما به‌راستی خلاقیت چیست؟ آیا فرم‌‌های عجیب و نامتعارفی که برای اولین بار ساخته شده‌اند را می‌توان طراحی خلاقانه محسوب کرد؟ و بناهایی که درنهایت سادگی کارکرد مناسبی دارند، خلاقانه به شمار نمی‌آیند؟ آیا معمار خلاق لزوما معمار ساختارشکن است یا خلاقیت مقوله‌ای فراتر از فرم آشکار، اثر را دربرمی‌گیرد؟ شاید پاسخ قاطعی بر این آیاها نتوان یافت، از سویی معماران با تفکرات و سلایق ذهنی و فرمی، نگرشی متفاوت به مقوله خلاقیت و پارامترهایش خواهند داشت؛

    بر این اساس به نظر می‌رسد نتوان تعریف بدیهی و روشنی از خلاقیت در معماری ارائه داد، لیک آنچه مبرهن است خلاقیت مرزها را درمی‌نوردد، چارچوب‌‌های پیشین را نقض می‌کند و محدودیت را به فرصت تبدیل می‌کند. نهایتا مسیری که فرد خلاق برای دستیابی به راه‌حل می‌پیماید جاده‌ای است ورای آنچه در مقابل چشم دیگران قرار دارد. معمار در مقام آفریننده‌ای که اثری را «خلق» می‌کند، رواست که با نگاهی خلاقانه به آنچه کارفرما از وی طلب می‌کند بنگرد، مگر نه این‌که تخصص و هنر یک معمار در تجسم هنرمندانه منویات مخاطب خویش است؟ تحقق این آرمان در تصورات ذهنی یک «معمار خلاق» ممکن و میسر شده، جامه واقعیت بر تن عریان آمال کارفرما می‌پوشاند.

    آراونا یک معمار دغدغه‌مند است که مسائل موجود زندگی شهری در پروسه طراحی را با مشارکت دادن مردم به بهترین شکل ممکن حل می‌کند. روش طراحی وی بر تغییر صورت‌مسئله، تبدیل محدودیت‌‌های پروژه به فرصت و ارائه مطلوب‌ترین راه‌حل، متمرکز است. او از جرگه معمارانی است که توجه به خواسته‌‌های مخاطبان طرح را در اولویت قرار داده و از همان ابتدای مرحله طراحی بر محور مطلوبیت و پاسخ‌دهندگی طراحی فضا برای کاربر، عمل می‌کند.

    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آبان ۹۶ ، ۲۲:۰۲
    شهر تاریخی نراق از توابع دلیجان به عنوان دومین شهر ویژه کشور در حوزه معماری و شهرسازی است و نگین گردشگری استان مرکزی محسوب می شود.

    به گزارش دیار آفتاب؛ به نقل از پیام دلیجان؛شهر نراق در ۲۱ بهمن ماه سال ۹۲ در شورای عالی معماری و شهرسازی کشور، پس از ماسوله به عنوان دومین شهر ویژه کشور به تصویب رسید.

    شهر تاریخی نراق با قدمتی ۲ هزار ساله دارای عرصه ۱۴۰ هکتاری است که ۲۰ هکتار آن را محدوده بافت تاریخی شامل می شود که جذابیت و جلوه های متعددی برای گردشگران دارد.

    سبک معماری نراق متعلق به دوره های ایلخانی، سلجوقی و قاجاریاست و بیش از ۱۰۰ منزل و ابنیه تاریخی مطرح و ارزشمند در بافت تاریخی آن وجود دارد که در نوع خود منخحصر به فرد و دیدنی هستند.

     

    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آبان ۹۶ ، ۱۲:۰۰

    ساختمان پلاسکو ساختمان مهمی بود که در مرور تجربه مدرنیستی ایرانی از معماری معاصر جایگاهی تعیین کننده دارد.

    به گزارش هنرآنلاین، پیش از حادثه دردناک فروپاشی پلاسکو نیز، ساختمان پلاسکو ساختمان مهمی بود که در مرور تجربه مدرنیستی ایرانی از معماری معاصر جایگاهی تعیین کننده دارد. چرا که در زمان ساخت خود هم توان تکنولوژیک ساخت را با آورده هایی چون اسکلت فلزی رفیع و آسانسور پیشرفت داد و هم نظام مدیریت ساخت و پیمان را ارتقاء بخشید و فراتر از آن، امکان جدیدی را به گونه‌شناسی معماری معاصر ایران اضافه کرد که پس از آن بارها و بارها به کارگرفته شده است و این در حالیست که پژوهشگران معتقدند با ساخت این ساختمان مرکز تاریخی تهران دچال افول شد.

    برهمین اساس روز گذشته نشست "پلاسکو، شهر تاریخی و میراث شهری" به همت پژوهشکده ابنیه و بافت های فرهنگی – تاریخی در محل پژوهشگاه میراث فرهنگی برگزار شد.

    در ابتدای این نشست ، اسکندر مختاری معمار ، استاد دانشگاه ، پژوهشگر و محقق میراث فرهنگی با اشاره به برگزاری نشست های مشابه در دانشگاه آزاد تهران مرکز، شورای عالی میراث فرهنگی و خانه هنرمندان گفت: محله ای که پلاسکو در آن استقرار یافته بخشی از تهرانی است که از سال 1285 در محدوده توسعه شهری قرار گرفت.

    وی افزود:  در غرب این منطقه اراضی مستوفی الممالک و در بالای خیابان جمهوری باغ های ظهیرالدوله و باغ سردار معتمد و خانواده پیرنیا قرار دارند که در توسعه شهری این قسمت در داخل مجموعه شهری قرار می گیرند.

    به گفته وی تحولات دوره قاجاری نشان می دهد اینجا بیشتر خانه باغ های درشت هستند و در این محله یک بنیاد سایر ادیان هم مشاهده شده و شاهد سکونت ارامنه و کلیمیان و بعدها کلیمیان هستیم که این امر نشان می دهد این مناطق برای سکونت ادیان مختلف پرجاذبه بوده اند.

    وی گفت: طرح های خیابان‌کشی بلدیه به شکلی است که نقش شهر حفظ می شود و صدمه‌ای در این محدوده به شهر نمی خورد و ساختار شهر بعد از تعریض و خیابان کشی همان ساختار دوره قاجاری است.

    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آبان ۹۶ ، ۱۰:۴۶
    در جستجوی فهم نشانه‌ها در فضاهای شهری

    دانش نشانه‌شناسی می‌گوید که کلمات همه زبان‌ها از زبان‌های گفتاری تا زبان‌هایی مانند زبان بدن، لباس، معماری و شهر بر اساس رابطه، تفاوت ایجاد می‌کنند و این تفاوت‌هاست که معنی ایجاد می‌کند. آنچه ما از آن به واقعیت بیرونی یاد می‌کنیم، تنها به‌واسطه الگوهای ساختاری، قابل‌دسترسی است. نشست نشانه‌شناسی فضاهای شهری با حضور سه استاد اروپایی در حمام دردشت فرصتی برای شناخت بهتر اصفهان را فراهم کرد.

    سعید آقایی/اصفهان امروز: نشست نشانه‌شناسی فضاهای شهری از سوی مرکز خلاقیت و نوآوری شهرداری اصفهان و با همکاری بنیاد میراث ناملموس اصفهان، با حضور سه استاد برجسته نشانه‌شناسی از اروپا، هفته پیش در حمام تاریخی دردشت برگزار شد.

    «ژان- ماری کلینکِن‌برگ» استاد دانشگاه لی‌یژ بلژیک، صاحب‌نظر در حوزه نشانه‌شناسی عمومی، «ماسیمو لئونه» استاد دانشگاه تورینو ایتالیا، صاحب‌نظر در حوزه نشانه‌شناسی مذهب و فرهنگ و «ایوان دارو- هاریس» استاد دانشگاه لیموژ فرانسه، نظریه‌پرداز نشانه‌شناسی ‌رفتاری، اساتیدی بودند که در این نشست به ایراد سخن پرداختند.

    مرضیه اطهاری نیک‌عزم، دانش‌آموخته دکتری نشانه‌شناسی از دانشگاه پاریس و عضو گروه بین‌المللی پژوهشی نشانه‌شناسی، استادیار دانشگاه شهید بهشتی تهران، مدیریت این نشست و ترجمه فرانسه به فارسی صحبت‌‌ها را برعهده داشت.

    ژان- ماری کلینکن‌برگ، استاد 73 ساله نشانه‌شناسی دانشگاه لیژ بلژیک معتقد است: «همه زبان‌ها را، چه کلامی چه غیر‌کلامی، می‌توان با علم نشانه‌شناسی بررسی کرد. زبان‌ها معمولاً به دو شیوه عمل می‌کنند؛ یا به بیان حقایق و اتفاق‌های روز می‌پردازند و یا درباره تغییرات صحبت می‌کنند. معماری به هر دو شیوه عمل می‌کند. به عبارتی هر دو نقش اصلی زبان در معماری مشخص است.»

    وی گفت: «برای نشانه‌شناسی معماری نخستین قدم آن است که دستورش را پیدا کنیم و ببینیم که واحدهای اصلی این زبان چیست؟ مثلاً در زبان کلامی، مبنا صداست؛ اما سؤال این است که در معماری، واحد اصلی چیست؟ سؤال دوم این است که این واحدهای تشکیل‌دهنده چگونه به هم متصل شده‌اند؟ در مرحله سوم هم باید کاربرد واحدها را پیدا کنیم. مثلاً در زبان کلامی فرمول احوالپرسی مؤدبانه و احوالپرسی صمیمانه مشخص و متمایز است. در فضا و شهرسازی یا به عبارتی، زبان معماری هم باید به این سه سؤال پاسخ دهیم. ضمن آنکه در فرهنگ‌های مختلف درک از فضاها و حس دور و نزدیک بودن هم متفاوت است و این مسئله کاملاً در معماری آن فرهنگ تأثیر می‌گذارد.»

    کلینکن‌برگ، افزود: «مثلاً درک ایــــرانی‌ها از آسمـــان، نتیجـــه‌اش این سقف‌های گنبدی شکــل اســت؛ درحالی‌که در معماری فرهنگ‌های دیگر این ماجرا به شکل‌های دیگری بروز می‌کند.»

    کلینکن‌برگ ادامه داد: «واحدهای تشکیل‌دهنده دستور زبان معماری، به سه بخش تقسیم می‌شوند؛ فرم، رنگ و بافت که هرکدام، پیچیدگی‌های خودشــان را دارند. مثلاً در فرم، سه موضوع ابعاد، جهت‌گیری و ساخــتار اشکال مهم است. نشانه‌شناسی، زبان معماری پویا و دینامیک است و از سویی، نشانه‌شناسی زبان معماری قرار نیست که به ما بگوید چه بسازیم و چگونه بسازیم. چون این مسئله به نقش‌ها و کاربردهای معماری در هر جامعه بستگی دارد. ولی به شما کمک می‌کند که آن چیزی را که می‌سازید یا دیگران ساخته‌اند، بهتر درک کنید؛ یعنی همان فرم‌ها و بافت‌ها و جهت‌گیری‌ها و رنگ‌ها را بهتر بشناسید؛ بنابراین نشانه‌شناسی معماری برای درک بهتر معماری است.»

    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آبان ۹۶ ، ۲۰:۴۳

    فرهنگ > میراث و تمدن - سمیرا دردشتی:
    شهرهای ایران به جهت وجود عناصری متمایز در بافت شهری دارای هویت یگانه‌ای هستند که تلفیقی از معماری و شهرسازی ایرانی و اسلامی است.

     این شهرها اگرچه در دوران مدرن و با هجوم سبک زندگی غربی و نهادهای غربی تا حدودی چهره‌ای دگرگون‌شده به‌خود گرفتند ولی شماری از عناصر به جهت دیرپایی و هویت تاریخی از یک سو و کارویژه‌ای که ایفا می‌کردند از سوی دیگر، در برابر مدرنیته به‌آسانی عقب‌نشینی نکردند.یکی از مهم‌ترین عناصر شهری در ایران که اساسا شهر بر گرد آن بنا می‌شد «ارگ» بود. ارگ، به بنا یا مجموعه‌ای از بناها اطلاق می‌شد که حاکم یا شاه در آنجا سکونت داشت و از آن منطقه، شهر ـ یا در صورت پایتختی، کشور‌ـ را اداره می‌کرد. اگر بازار را قلب اقتصادی شهرهای ایرانی بدانیم، ارگ را باید مغز متفکر سیاسی آنها لقب داد. این محدوده پایگاهی بود که از آنجا ایده‌های ملک‌داری به دیگر نقاط کشور انتقال می‌یافت. ارگ را شاید بتوان نخستین بنایی دانست که در شهر دایر می‌شد و از سوی دیگر هنگام هجوم بیگانگان به داخل شهر آخرین مکانی بود که تصرف می‌شد و سقوط آن به ‌معنای سقوط شهر بود.

    • تهران بدون ارگ

    ساخت ارگ در تهران نسبت به دیگر شهرهای آباد ایران بسیار متأخرتر بود. ساکنان ده تهران از ترس هجوم دشمنان و بعدها به‌ دلیل غارت کاروانیان ری، خانه‌های خود را به ‌صورت زیرزمینی می‌ساختند تا دسترسی دشمن به آن دشوار شود. چنین جمعیتی چندان تابع نظم خاصی ـ آنگونه که در شهرها جست‌وجو می‌کنیم ـ نبودند و زندگی آنها از مرکزیت اداری و سیاسی برخوردار نبود. عجیب آنکه یورش خانمانسوز مغول، خانه‌های تهرانی‌ها را آباد و این شهر را جایگزین ری کرد. از این زمان است که سیاحان ،زبان به تمجید از باغات آباد تهران می‌گشایند.

    با وجود این هنوز نمی‌توان از عناصر شهری در آن‌ سراغ گرفت. چنان‌که کلاویخو می‌نویسد: «شهر تهران محلی است بسیار پهناور و بر گرد آن دیواری نیست». در دوران تیموریان شماری از منابع از وجود محله‌های متعدد در تهران خبر می‌دهند اما به سبب کثرت آنها در مقایسه با جمعیت، به‌ نظر می‌رسد منظور از محله، خانواده‌های ساکن در هر منطقه باشد. ظاهرا در این دوره نیز شهر هنوز از آن درجه اهمیت برخوردار نبوده است که از طرف حکومت مرکزی حاکمی برای آن گمارده شود.

    به‌قدرت‌رسیدن حکومت شیعه‌مذهب صفوی در ایران و انتخاب قزوین به پایتختی (در فاصله‌ای نزدیک به تهران) سبب شد که تهران از یک سو به‌عنوان شهری مذهبی (به دلیل قرارگرفتن در جوار امامزاده‌حمزه) و از سوی دیگر به دلیل موقعیت استراتژیکی که نسبت به پایتخت داشت، مورد توجه شاه‌تهماسب قرار گیرد. در اثر این توجه، شهر صاحب بارویی با 114برج و 4دروازه شد. حصارکشی تهران برای نخستین‌بار سیمای آن را به حالت شهری ارتقا داد و از این زمان، شماری از بناها در آن ساخته شد. از جمله در دوره شاه‌عباس که وی برای نخستین‌بار حاکمی بر تهران گمارد، لزوم ساخت بناهای حکومتی در شهر احساس شد.

    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آبان ۹۶ ، ۲۲:۳۰
    روزنامه شرق : نوا توکلی‌مهر. معمار منظر

    «خیره‌کننده و شگفت‌انگیز است؛ ده‌هابار هم که دورتادور این عظمت بی‌مثال را پیموده باشی و هربار بی‌کم‌وکاست عالی‌قاپو، مسجد امام(شاه سابق)، مسجد شیخ لطف‌الله، سردر قیصریه و بازار اصفهان را بازدید کرده باشی، باز هم وارد میدان که می‌شوی، اُبهت این نقش جهان (به‌راستی نقشی از یک جهان)، تو را مبهوت می‌کند. برای لحظه‌ای هم که شده میخکوب می‌شوی تا در یک چرخش کامل نگاهت را تا حد امکان از یک‌سو به سوی دیگر، تا افق، تا جایی که چشم کار می‌کند بدوانی و ناگهان معطوف اشیا و صنایع‌دستی زیبایی کنی که در اولین مغازه‌های جلوی رویت در تلألو آفتاب، رنگ‌به‌رنگ می‌شوند و می‌درخشند.
    «نقش جهان» یک سیمای یکپارچه است؛ معماری با زمینه خود، در یک گفت‌وگوی دائمی است. هیچ عنصری از این منظر، به‌تنهایی قصه‌گویی نمی‌کند. انگار که منظر در یک اندام‌واره زنده، حیات خود را در هر گوشه‌ای از این کلیت می‌افشاند و ناظر را جزئی از خود می‌کند.
    یک برج سپید، قرار است در یک میدان دروازه‌ای، عهده‌دار استقبال از تازه‌واردان به پایتخت باشد. دو کمربند سبز دورتادور میدان بزرگ، به مثابه پیش‌زمینه، دید ناظر را آماده نگاه و درک یادمانی می‌کنند که چندان بلند نیست، اما افراشته و باابهت به نظر می‌رسد. معماری برج، تلفیقی از معماری اسلامی و معماری دوران ساسانی در ایران است. محوطه برج بنا دارد در یک پیوستگی و وابستگی با برج و با پیش‌زمینه، بخشی از معماری برج باشد. گرچه محوطه با الهام از باغ‌ فین کاشان طراحی شده است، اما خطوط سیال و حیات‌بخش، تداعی‌کننده رگ‌هایی هستند که در سرتاسر بدنه سپید و فیروزه‌ای، می‌لغزند و به سطح زمین می‌رسند. زمین و پهنه دربرگیرنده سازه، برای حرکت این خطوط چنان مهیا شده که نمی‌توان معماری را از بستر و از فراگستره منظرش جدا کرد. خط‌ها در پهنه می‌لغزند و آزاد و رها جاری می‌شوند».
    در چند دهه اخیر و در بیشتر تعریف‌ها، از معماری منظر به‌عنوان هنر و دانش زمینه‌ساز برای درک زیبایی مطلوبیت فضا و آسایش اقلیم و آسایش روانی در محیط‌های طبیعی و انسان‌ساخت، یاد شده است. بر اساس این تعریف، تکیه این حوزه بر برخی علوم پایه و مهندسی (نظیر بوم‌شناسی، زمین‌شناسی، گیاه‌شناسی و باغبانی، آب و سیویل) است و تلاش می‌کند در مقیاس‌های متفاوت از آمایش سرزمین تا فضاهای خرد، به‌ویژه به پایداری محیطی، فرایندها و زیبایی‌های بوم‌شناسی، پرداخت و آماده‌سازی زمین، نمایش خوانا و جذاب جلوه‌های محیط طبیعی و عناصر مهمی مانند آب و گیاه در فضاهای باز توجه کند.

    این تعریف امروزه منسوخ نیست، اما کافی به نظر نمی‌رسد، چراکه معماری منظر نوعی طراحی در مکان‌ها و فضاهای خاص نیست. معماری منظر، یک رویکرد است؛ رویکردی که معماری بناها و ساختمان‌ها را جدا از محیط پیرامون خود نمی‌بیند. معماری منظر «ابزار دقیق» معماری و شهرسازی است (در فرایندها و عملیات صنعتی، ابزار دقیق در حقیقت به زیرساخت یک سیستم کنترل و اتوماسیون اطلاق می‌شود). این رویکرد جامع همه‌شمول، مدیریت و برنامه‌ریزی معماری را به مثابه نوعی مدیریت دانش فراهم می‌آورد.
    حقیقت این است که نظریه‌ها و باورهای معماران مدرنیست مانند «فرم تابع عملکرد»، لویی سالیوان یا «معماری به مثابه ماشین» و پیشنهاد لوکوربوزیه برای یک خانه برای تمام ملل و تمام اقلیم‌ها و از سوی دیگر در اولویت قرارگرفتن پیشرفت‌های تکنیکی و صنعتی و باور به بی‌پایانی منابع انرژی، باعث شد تا در ابتدای قرن ٢٠ تا اوایل دهه ٧٠، مناظر بسیاری بدون توجهات زیست‌محیطی، اکولوژیکی و فرهنگی خلق شوند. معضلات وسیع زیست‌محیطی و عدم پایداری، ازدست‌رفتن هویت‌های مکانی و فرهنگی دستاورد چنین رویکردی به طراحی منظر بوده است.

    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آبان ۹۶ ، ۲۲:۱۷