وبلاگ معمار شهر

اخبار و مطالب معماری و شهرسازی ایران و جهان

وبلاگ معمار شهر

اخبار و مطالب معماری و شهرسازی ایران و جهان

مطالب و مباحث تخصصی معماری و شهرسازی و دیگر علوم وابسته را با ما مطالعه نمایید...




در اين وب
در كل اينترنت
  • قالب وبلاگ
  • تبلیغات

    طبقه بندی موضوعی

    ۳۷۱ مطلب با موضوع «اقتصاد و اقتصاد شهری» ثبت شده است

    حال بازار مسکن چطور است؟/ خطر بازگشت رکود

    دفتر برنامه ریزی و اقتصاد مسکن وزارت راه و شهرسازی اعلام کرد: در تیرماه امسال بیشترین استقبال خریداران مسکن از واحدهای مسکونی ۱۵۰ تا ۲۰۰ میلیون تومانی بوده است.

    به گزارش خبرنگار مهر، دفتر برنامه ریزی و اقتصاد مسکن وزارت راه و شهرسازی گزارش تحلیلی تحولات بازار مسکن شهر تهران در تیرماه سال ۹۷ را منتشر کرد.

    براساس این گزارش در تیرماه امسال متوسط یک مترمربع زیربنای واحد مسکونی آپارتمانی معامله شده ۶ میلیون و ۹۹۰ هزار تومان بود که نسبت به خرداد ماه ۷.۷ درصد و نسبت به تیرماه سال گذشته ۵۳.۹ درصد افزایش داشته است.

    همچنین منطقه یک تهران با دارا بودن میانگین ۱۵ میلیون تومان به ازای هر متر مربع گران ترین منطقه پایتخت و منطقه ۱۸ با متوسط قیمت ۳ میلیون و ۳۰ هزار تومان کمترین قیمت در میان مناطق ۲۲ گانه شهر تهران داشت ضمن اینکه بیشترین افزایش قیمت به منطقه ۵ تهران با رشد ۷۱.۵ درصدی قیمت در تیرماه امسال نسبت به تیرماه سال گذشته اختصاص داشته است.

    از سوی دیگر مناطق یک تا شش پایتخت، قیمت متوسط هر مترمربع واحد مسکونی در آنها از متوسط قیمت شهر تهران بالاتر رفته است.

    براساس گزارش منتشره از سوی وزارت راه و شهرسازی در تیرماه امسال ۱۳ هزار و ۷۹۶ واحد معامله شد که نسبت به ماه خرداد سال جاری ۹.۳ درصد و نسبت به تیرماه سال گذشته ۶.۴ درصد در حجم معاملات کاهش داشته است. در این میان منطقه ۵ پایتخت با ۱۵۸۷ فقره معامله مسکن و داشتن سهم ۱۳.۵ درصدی بیشترین تعداد معاملات واحد مسکونی را به خود اختصاص داد و منطقه ۱۹ با ۷۸ فقره معامله معادل ۰.۷ درصد کمترین تعداد معاملات در تهران را کسب کرد.

    به نظر می رسد این میزان کاهش تعداد معاملات هم نسبت به ماه های قبل از آن و هم نسبت به مدت مشابه سال قبل نشان دهنده بازگشت مجدد رکود به بازار مسکن پس از یک دوره رونق نسبی حدودا ۵ ماهه در معاملات مسکن است.

    یکی دیگر از موارد ذکر شده در گزارش وزارت راه و شهرسازی،  اختصاص بیشترین سهم معاملات واحدهای مسکونی به واحدهای کمتر از ۵ سال با ۳۸.۷ درصد و کمترین معاملات به واحدهای بالای ۲۰ سال با ۱۲ درصد بوده است. ضمن اینکه ۵۸ درصد از معاملات واحدهای مسکونی به خانه های با عمر زیر ۱۰ سال در تیرماه امسال تعلق داشت.

    اگرچه کمترین تعداد معاملات را واحدهای زیر ۲۰ سال به خود اختصاص دادند اما معاملات این نوع واحدهای مسکونی در تیرماه امسال نسبت به سال گذشته ۱۵.۷ درصد رشد داشته است که نشان می دهد بیشترین اقبال به واحدهای فرسوده از سوی مخاطبان و مشتریان مسکن انجام شده است.

    براساس اعلام وزارت راه و شهرسازی پرمخاطب ترین واحدهای مسکونی در تیرماه امسال خانه های واقع در بازه قیمتی ۳ تا ۴ میلیون تومان با ۱۵.۲ درصد بوده و کمترین میزان استقبال از واحدهای زیر دو میلیون تومان با یک درصد فراوانی مواجه شده است.

    این گزارش می افزاید فراوانی معاملات واحدهای مسکونی واقع در بازه قیمتی ۱۵۰ تا ۲۰۰ میلیون تومانی با داشتن ۹.۹ درصد  از کل معاملات نشان دهنده کاهش قدرت خرید خانوارها بوده و بر این اساس واحدهای باارزش ۲۰۰ تا ۲۵۰ میلیون تومان با سهم ۹.۷ درصدی در جایگاه بعدی قرار می گیرد. این در حالی است که در تیرماه امسال نسبت به تیرماه سال گذشته خرید واحدهای مسکونی با ارزش کمتر از ۶۰۰ میلیون تومان ۲۹.۴ درصد کاهش داشته است.

    گفتنی است در چهارماهه نخست امسال بیشترین تعداد خرید و فروش مسکن به اردیبهشت با ۱۵ هزار و ۲۰۹ فقره معامله اختصاص دارد.

    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۹۷ ، ۲۱:۴۲
    عدم دستیابی به حق اولیه سرپناه در سطح شهر‌های بزرگ همواره منجر به بحران «حاشیه‌نشینی» شده است و تهدیدات حاصل از این بحران اثرات جبران‌ناپذیری بر فضای اجتماعی می‌گذارد.
    صادق فرامرزی
    جوان آنلاین: مساله مسکن را پیش و بیش از هر چیز می‌توان از نخستین حقوق اجتماعی افراد دانست که از فلسفه شکل‌گیری شهر‌ها و روستا‌ها و از تجمعات اولیه انسانی تاکنون بشدت متاثر از آن بوده است. حق مسکن جزو حقوق اولیه و اساسی‌ای است که قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز طبق اصل ۳۱ بر آن تاکید داشته و دولت‌ها را موظف به آن دانسته که «با رعایت اولویت برای آن‌ها که نیازمندترند بویژه روستانشینان و کارگران زمینه اجرای این اصل را فراهم کنند». با این همه می‌توان این حقوق عمومی را جزو ضایع شده‌ترین حقوق قانونی مردم دانست که در سایه سیاست‌های غلط در حوزه مسکن و ساخت و ساز هیچگاه دست‌یافتنی نشده و حتی فراتر از آن نیز تبدیل به یکی از عوامل آسیب‌زا شده است.
    تبدیل شدن مسکن از کالایی با ماهیت «مصرفی» به کالایی با ماهیت «سرمایه‌ای» در همه جای دنیا از مهم‌ترین عوامل شکل‌گیری بحران در حوزه مسکن مردم تلقی می‌شود؛ به عبارت دیگر هرگاه خرید مسکن به جای آنکه با هدف مصرفی یعنی سکونت در آن انجام شود، با هدف سرمایه‌ای یعنی حفظ دارایی و تلاش برای سودآوری از طریق این خرید باشد ما شاهد آن خواهیم بود که ابتدایی‌ترین نیاز هر خانوار یعنی داشتن یک سرپناه تبدیل به آرزویی دور و دراز و گاه به اندازه عمر یک انسان می‌شود. عدم دستیابی به حق اولیه سرپناه در سطح شهر‌های بزرگ همواره منجر به بحران «حاشیه‌نشینی» شده است و تهدیدات حاصل از این بحران اثرات جبران‌ناپذیری بر فضای اجتماعی می‌گذارد؛ با همه این اوصاف طبیعی است که صیانت از این حق عمومی جز با شکل دادن به عوامل کنترل‌کننده‌ای که مانع از ماهیت تجاری یافتن مسکن شود، محقق نمی‌شود. در این باب تجربیات جهانی و عملکرد داخلی نهاد‌های موثر بر حوزه مسکن تا حد زیادی می‌تواند پاسخگوی این سوال در چرایی محقق نشدن حقوق ابتدایی مردم باشد.

    مالیات بر مسکن؛ طرحی جهانی، آرزویی ایرانی
    «مالیات هر قدر که در کشور‌های توسعه یافته مساله‌ای حیاتی است در ایران شکلی تشریفاتی یافته است»؛ شاید از جهات مختلف بتوان این گزاره را گزاره‌ای مشهور میان همه طیف‌های سیاسی کشور دانست، گزاره‌ای که همه در باب چرایی آن به تعیین‌کنندگی درآمد‌های نفتی و منتفع بودن دولت از آن و بی‌نیازی از درآمد مالیاتی اشاره می‌کنند. اما نکته‌ای که کمتر به آن اشاره می‌شود آن است که کارکرد مالیات صرفا افزودن به منبع درآمدی دولت نبوده و گاه می‌تواند به عنوان عاملی بازدارنده مانع از آن شود که ارزش کالا‌ها در مسیری خلاف منافع عمومی حرکت کند.
    مالیات بر مسکن نیز در همین چارچوب معنا پیدا می‌کند و بیش از آنکه منبع درآمدی برای دولت‌ها باشد، عامل کنترل‌کننده‌ای در جهت تعادل‌بخشی به قیمت مسکن و مانع سوداگری مالکان آن خواهد بود. بر این اساس سهم مالیات مسکن از کل درآمد مالیاتی کشور‌ها می‌تواند نشانگر تفاوت میزان اهمیتی باشد که نسبت به این مساله اتخاذ شده است. فرانسه ۱۶ درصد درآمد مالیاتی خود را از طریق مالیات بر مسکن کسب می‌کند که این درصد در آمریکا به عنوان نماد بازار آزاد و کمترین دخالت دولتی در مساله مالکیت به ۱۴ درصد می‌رسد، کانادا و سوییس نیز هر کدام ۱۲ درصد از مجموع درآمد مالیاتی خود را از این طریق کسب می‌کنند و این درصد در کشور ما تنها ۷ درصد است. اما فارغ از نسبت درآمد مالیاتی مسکن بر مجموع درآمد مالیاتی دولت‌ها، قالب کشور‌ها در جهت ممانعت از سوداگری مالکان عمده مسکن در بازارهای‌شان و ضربه خوردن حقوق مردمی که مالک مسکن نیستند، ۴ گونه مالیات را در این حوزه معین کرده‌اند:

    ۱- مالیات بر عایدی مسکن: این مالیات را می‌توان مهم‌ترین مالیات در جهت ممانعت از سوداگری مالکان مسکن دانست، به این معنا که اگر شخصی ملکی را برای کسب سود با قیمتی پایین‌تر بخرد و سپس بخواهد با استفاده از التهابات بازار آن را با رقمی بالاتر به فروش برساند باید حجم عمده‌ای (غالبا نزدیک به ۴۰ درصد) از این مابه‌التفاوت را در قالب مالیات به دولت بپردازد. به عبارتی عایدی سرمایه را می‌توان درآمدی دانست که در بخش غیرمولد اقتصاد (همانند دلالی مسکن) به وجود می‌آید که عدم مالیات‌گیری از آن باعث از بین رفتن انگیزه‌های رقابتی بخش سالم و مولد اقتصاد می‌شود.
    هر چند قالب سیستم‌های اقتصادی با رویکرد‌های مختلف از جمله بازار آزاد با این ایده همراهی کرده‌اند و آن را طرحی در چارچوب تثبیت قیمت مسکن به نفع اقشار محروم دانسته‌اند، اما این طرح در مجلس شورای اسلامی با لابی‌های شدید وزارت مسکن و شهرسازی در سال ۹۴ تصویب نشد و راه را برای بخش دلال اقتصادی در سوداگری بازار مسکن باز گذاشت.
    ۲- مالیات خرید املاک گران‌قیمت: این مالیات در جهت سیاست‌های تصاعدی مالیاتی و به نیت اخذ مالیات بیشتر از طبقات ثروتمند در برخی کشور‌ها پیگیری می‌شود.

    ۳- مالیات بر ارزش زمین: غیرمولد بودن زمین و میزان ثابت آن راه را برای عدم عرضه جهت ساخت و ساز مسکن‌های جدید به نیت بالا بردن نهایی قیمت فراهم می‌آورد، از این رو می‌توان مالیات بر ارزش زمین را نوعی مالیات بر رانت اقتصادی تلقی کرد.
    ۴- مالیات بر خانه‌های خالی: این نوع از مالیات را تا حدود زیادی می‌توان مالیاتی در برابر احتکار مسکن جهت تاثیر بر بازار عرضه و تقاضا دانست، زیرا آنچنان که پیداست مالکان عمده مسکن می‌توانند با خالی نگه داشتن مسکن خود بدون آنکه متحمل کمترین هزینه استهلاکی شوند با تاثیر بر بازار عرضه و تقاضا موجب بالا رفتن قیمت‌ها در مدتی کوتاه شده و سود حاصل از عرضه در این شرایط را کسب کنند.
    با این اوصاف طبیعی است که اخذ مالیات‌های سنگین بر خانه‌های خالی جهت از صرفه انداختن خالی بودن آن‌ها و عرضه‌شان به بازار از برنامه‌های مورد اجماع در عمده سیستم‌های اقتصادی جهان است. برای مثال در بخش قابل توجهی از ایالت‌های آمریکا به ازای هر یک سال خالی بودن منزل از سکنه رقمی معادل ۱۰ درصد ارزش فعلی مسکن از مالک آن مالیات گرفته می‌شود و فارغ از آن هر شخص اگر مالک بیش از یک ملک باشد تا ۱۸ درصد ارزش ملک خریداری شده باید مالیات پرداخت کند. در این میان با توجه به فاصله زیاد تعداد خانه‌های خالی کشورمان در قیاس با اکثر کشور‌های جهان طرح شناسایی و اخذ مالیات از مالکان آن‌ها سال‌هاست که ارائه شده، اما به مرحله عمل نرسیده است.

    مردم بی‌خانه، خانه‌ها بی‌ساکن!
    وجود درصد خاص و اندکی از خانه‌های خالی گریزناپذیر و اقتضای روند جابه‌جایی و ساخت و ساز در عرصه مسکن محسوب می‌شود، اما وجود حجم انبوه و نجومی خانه‌های خالی آن هم در دورانی که تقاضای مسکن همواره به عنوان یک نیاز درجه اول خانواده‌ها وجود داشته و دارد حاکی از جریان داشتن یک احتکار عظیم در عرصه مسکن و لطمه زدن به نیاز اولیه مردمی است که در سایه کمبود عرضه و کثرت تقاضا باید شاهد رشد سرسام‌آور قیمت مسکن و به تبع آن اجاره‌بها باشند. در باب تعداد خانه‌های خالی موجود در کشور اعداد و ارقام متفاوتی وجود دارد که با نگاه کردن به مجموع آن‌ها می‌توان تا حد زیادی پی به وضعیت بحران‌آفرین مسکن و آینده مبهم و ناامید‌کننده متقاضیان آن برد. طبق گزارش معاونت اقتصادی وزارت امور اقتصادی و دارایی، بررسی روند خانه‌های خالی در کشور طی سال‌های ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۵ حاکی از آن است که نرخ واقعی خانه‌های خالی در کشور از رقم ۲/۴ درصد در سال ۱۳۸۵ (معادل ۶۳۳ هزار واحد خالی) به ۳/۸ درصد در سال ۱۳۹۰ (معادل ۶/۱ میلیون واحد خالی) و ۳/۱۱ درصد در سال ۱۳۹۵ (معادل ۶/۲ میلیون واحد خالی) افزایش یافته است. عباس آخوندی، وزیر راه‌وشهرسازی نیز در اوایل سال ۹۶ درباره تعداد خانه‌های خالی پایتخت خاطرنشان کرده بود که در برابر ۹/۳ میلیون واحد خانه در تهران ۷/۲ میلیون خانوار وجود دارد که از این مازاد ۲/۱ میلیونی، خالی بودن حداقل ۵۰۰ هزار خانه محرز شده است. احتساب ارزش پولی ۵۰۰ هزار خانه با میانگین قیمت ۵۰۰ میلیون تومانی رقمی بالغ بر ۲۵۰ هزار میلیارد تومان را شامل می‌شود. در این باب آخوندی نیز با اعلام وجود ۵/۲ تا ۶/۲ میلیون مسکن خالی یا منزل دوم در کشور، ارزش این خانه‌ها را ۱۰۰ تا ۱۱۰ میلیارد دلار برآورد کرده بود که سبب انباشت سرمایه در کشور و ممانعت از گردش مالی در بخش‌های مختلف اقتصادی بویژه سرمایه‌گذاری در حوزه ساخت و ساز شده است. وی این رقم را معادل ۲ برابر ارزش کل بورس ایران دانسته بود که اگر به چرخه اقتصادی وارد شود تحول عظیمی در کشور به راه خواهد انداخت.
    در چنین وضعیتی که بخش عمده مالکان خانه‌های خالی در قالب شکلی احتکارگونه تمایلی به عرضه در بازار ندارند می‌توان یکی از مهم‌ترین علل افزایش قیمت مسکن و پایین آمدن شانس خانه‌دار شدن تعداد زیادی از خانوار‌ها را خانه‌های خالی دانست. طبیعی است که در چنین شرایطی اخذ مالیات از خانه‌های خالی می‌تواند مالکان آن را وادار به عرضه مسکن‌های خود کند و با توجه به وجود تقاضا در جامعه با کاهش قیمت (و حداقل جلوگیری از افزایش آن) هم به موقعیت متقاضیان خرید و اجاره کمک کند و هم به بازار مسکن رونق ببخشد. طبق آمار ارائه شده توسط مرکز آمار ایران بین سال‌های ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۵ سهم خانوار‌های دارای مسکن ملکی در کشور از ۷/۶۲ درصد به ۶/۶۰ درصد کاهش پیدا کرده و همچنین تعداد واحد‌های مسکونی معمولی (بدون احتساب خانه‌های خالی) از ۹/۱۹ میلیون به ۸/۲۲ میلیون واحد رسیده است.
    بدین ترتیب با کسر تعداد واحد‌های مسکونی که در مالکیت افراد است، ۶/۸ میلیون خانوار ایرانی صاحب مسکن ملکی نیستند. کل موجودی مسکن کشور در سال ۹۰ حدود ۲۱ میلیون و ۶۶۳ هزار واحد بوده که با ۱۷ درصد رشد به ۲۵ میلیون و ۴۱۲ هزار واحد در سال ۹۵ رسیده است. در مقابل، آمار خانه‌های خالی از یک‌میلیون و ۶۶۳ هزار واحد در سال ۹۰ به ۲ میلیون و ۵۸۷ هزار واحد در سال جاری افزایش یافته و حدود ۵۵ درصد رشد کرده است. مجموعه این آمار‌ها گویای آن هستند که افزایش ساخت و ساز مسکن در سال‌های اخیر اثری عکس بر روند مالکیت خانوار‌های ایرانی داشته و موجب یک و نیم برابر شدن تعداد خانه‌های خالی شده است که خود آن در دراز مدت موجب تضعیف قدرت خانوار‌ها برای خرید خانه می‌شود.

    «سامانه ملی املاک و اسکان کشور» رؤیایی ۱۱ ساله
    ایده شناسایی و ثبت تمام املاک موجود در کشور و سپس شکل دادن به یک سیستم مالیاتی جهت اخذ مالیات از خانه‌های بدون سکنه، عمری طولانی دارد. اما نخستین‌بار و به صورت جدی در سال ۸۶ و طبق ماده ۵۴ قانون مالیات‌های مستقیم جهت اخذ مالیات از خانه‌های خالی مطرح شد و سرانجام پس از ۸ سال پیگیری در تیرماه سال ۹۴ به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید و بر اساس تبصره ۷ ماده ۱۶۹ قانون مقرر شد وزارت راه‌وشهرسازی ظرف ۶ ماه آن را راه‌اندازی کند و تا پایان سال ۹۵ در دستورکار امور مالیاتی قرار گیرد تا در نهایت از سال ۹۶ روند اخذ مالیات از خانه‌های خالی شروع شود.
    وزارت اقتصاد نیز در همین راستا درآمد مالیاتی حاصل از اجرای این قانون را در سال نخست ۳۲۰ میلیارد تومان برآورد کرده بود که البته آنچنان که پیش از این هم به آن اشاره شد درآمد حاصل از این مالیات هدف ثانویه آن محسوب می‌شود و مهم‌ترین علت پیگیری این سیاست آن است که به علت تعلق گرفتن مالیات بر این خانه‌ها آنان ناگزیر به عرضه مسکن خود خواهند شد. پیرامون چگونگی اخذ این مالیات نیز ماده ۵۴ قانون اصلاح مالیات‌های مستقیم مصوب تیرماه سال ۹۴ بر اخذ مالیات بر خانه‌های خالی به صورت مستقیم اشاره دارد و می‌گوید: واحد‌های مسکونی واقع در شهر‌های با جمعیت بیش از یکصد هزار نفر که به استناد سامانه ملی املاک و اسکان کشور (موضوع تبصره ۷ ماده ۱۶۹ مکرر این قانون) به عنوان «واحد خالی» شناسایی می‌شوند، از سال دوم به بعد مشمول مالیات معادل مالیات بر اجاره به شرح زیر خواهند شد. فرآیند پلکانی این مالیات بدین شرح است:
    سال دوم: معادل یک‌دوم مالیات متعلقه
    سال سوم: معادل مالیات متعلقه
    سال چهارم و به بعد: معادل یک و نیم برابر مالیات متعلقه
    گذشت بیش از ۳ سال از تصویب مجلس شورای اسلامی و مدت زمان ۶ ماهه مقرر شده برای وزارت راه‌وشهرسازی جهت تشکیل «سامانه املاک و اسکان کشور» و ثبت ۲۷ میلیون واحد مسکونی هنوز اندک تغییری را در این پروسه ایجاد نکرده و هر روز با افزایش قیمت مسکن و تضعیف احتمال صاحب خانه شدن مردم شاهد کمرنگ شدن امید اخذ مالیات از احتکارکنندگان مسکن هستیم.
    نرسیدن به عوامل و تعاریف معین در اثبات خالی بودن یک مسکن از جمله معیار قرار گرفتن مصرف ماهانه ۵۰ کیلووات ساعت که دست مالکان را برای دور زدن این طرح (با روشن گذاشتن یک یا چند وسیله برقی در خانه‌شان) باز می‌گذارد قضاوت‌ها را در باب تعلل نسبت به اجرای این طرح به سمت و سویی برده که یا وزارت مسکن و شهرسازی به بهره‌برداری رساندن این سامانه را جزو اولویت‌های خود در بازار مسکن نمی‌داند یا دست مافیای مسکن برای بهره بردن از سیستم کنونی و احتکار مسکن در میان است.

    گله وزارت اقتصاد، شکایت احمد توکلی
    احمد زمانی، معاون سازمان امور مالیاتی نیز چند ماه پیش با اعلام اینکه وزارت امور اقتصادی و دارایی و سازمان امور مالیاتی با هدف پیگیری و اطلاع از روند انجام کار در سی‌ام آبان و نهم و هفدهم دی ماه ۹۴، هجدهم اسفند ۹۵، بیست‌ودوم مرداد و پانزدهم مهر و بیست‌وهفتم اسفند ۹۶ با وزیر راه‌وشهرسازی، معاون و دبیر کمیته ملی اسکان وزارت مسکن و شهرسازی مکاتبه داشته‌اند، از عدم پاسخگویی وزارت مسکن به این طرح گلایه کرده بود و تعلل در اجرایی کردن این طرح از سمت وزارت مسکن و شهرسازی را به باد انتقاد گرفته بود تا مشخص شود در پیگیری ناتمام این طرح میان وزارتخانه‌های دولت نیز اختلافات عدیده‌ای وجود دارد.
    اما گله‌ها از تاخیر وزارت مسکن و شهرسازی در باب عملیاتی کردن «سامانه ملی املاک و اسکان کشور» تنها به وزارت اقتصاد نیز محدود نماند و احمد توکلی، نماینده سابق مجلس و عضو فعلی مجمع تشخیص مصلحت نظام را بر آن داشت با طرح شکایتی از عباس آخوندی پیرامون اجرایی نشدن این سامانه پای دادستانی را نیز به پیگیری مطالبات خود باز کند. توکلی در متن شکایتنامه خود چنین گفته بود: «به استناد تبصره ۷ ماده ۱۶۹ مکرر قانون مالیات‌های مستقیم مصوب سال ۱۳۹۴، وزیر راه‌وشهرسازی مسؤول اجرای «سامانه ملی املاک و اسکان کشور» بود تا شناسایی برخط مالکان واحد‌های مسکونی و تجاری و اداری و دسترسی به آنان، برای سازمان مالیاتی ممکن شود.
    مهلت انجام این وظیفه ۶ ماه از تاریخ تصویب، یعنی تا بهمن ۱۳۹۴ بود، ولی اهمال نامبرده در انجام وظیفه، باعث تضییع درآمد مالیاتی قابل حصول از خانه‌های خالی برای دولت شده است. خسارت و زیان این تاخیر، فقط برای سال اول ۳۲۰ میلیارد تومان برآورد می‌شود. ماده ۲۷۴ قانون مذکور نیز در مقام جرم‌انگاری برخی افعال و ترک افعال، در بند ۳ مقرر کرده است «امتناع از انجام تکالیف قانونی مبنی بر ارسال اطلاعات مالی موضوع مواد ۱۶۹ و ۱۶۹ مکرر، به سازمان امور مالیاتی کشور و وارد کردن زیان به دولت با این اقدام» را جرم شناخته و مرتکب یا مرتکبان را مستحق مجازات‌های درجه ۶ شمرده است. ضمناً متخلفان از ماده ۱۶۹ مکرر، مسؤول جبران خسارت نیز هستند».

    دوزخ، برزخ، بهشت!
    نوسانات قیمت مسکن در ماه‌های اخیر و رشد ۴۰ درصدی آن ظرف ۶ ماه در سایه نبود «سامانه ملی املاک و اسکان کشور» به عنوان عاملی کنترل‌کننده در عرصه مسکن که در شرایط فعلی کشورمان موجبات عرضه بیشتر به بازار را فراهم می‌آورد، احتمال خرید مسکن را برای طبقات محروم و متوسط جامعه تا حد زیادی کاهش داده است. بر اساس گزارش بانک مرکزی، متوسط قیمت هر مترمربع زیربنای واحد مسکونی معامله شده از طریق بنگاه‌های معاملات ملکی در تهران در اردیبهشت‌ماه سال جاری به ۵ میلیون و ۹۸۰ هزار تومان رسیده که در مقایسه با نخستین‌ماه سال رشدی برابر ۲/۸ درصد و در قیاس با اردیبهشت سال گذشته افزایشی ۴/۳۸ درصدی داشته که این رشد در سایه نوسانات اخیر همچنان ادامه پیدا کرد و در خردادماه متوسط قیمت مسکن تهران به ۶ میلیون و ۴۹۰ هزار تومان رسید و سرانجام تیرماه متوسط قیمت مسکن در تهران به ۶ میلیون و ۹۸۷ هزار تومان (یک‌میلیون تومان بیشتر از اردیبهشت‌ماه) افزایش یافت. افزایش نجومی نرخ مسکن در بازه زمانی کوتاه‌مدت تاثیرات خود را بر نرخ اجاره‌بها نیز وارد کرد و اجاره‌نشینان با افزایش تا ۴۰ درصدی نرخ کرایه مواجه شدند.
    نبود سیاست مالیاتی که جزو اهداف اولیه و اصلی «سامانه ملی املاک و اسکان کشور» محسوب می‌شد، مانع از عرضه خانه‌های خالی در بازار پرریسک و غیرقابل پیش‌بینی فعلی شد تا اثرات آن بشدت بر وضعیت اجاره‌نشین‌ها تاثیر منفی بگذارد. از سوی دیگر، متقاضیان خرید مسکن در شرایط فعلی تا حد زیادی با توجه به افزایش یک‌باره قیمت مسکن مردد هستند و در این میان شرایط تنها به نفع مالکان عمده مسکن پیش می‌رود. با مجموع این اوصاف، وضعیت فعلی بازار مسکن دوزخ اجاره‌نشین‌ها، برزخ متقاضیان خرید و بهشت
    مالکان تعداد انبوه مسکن است. طبیعی است که در صورت اجرایی شدن طرح «سامانه ملی املاک و اسکان کشور» و وجود عامل کنترل‌کننده مالیاتی، بخش عمده‌ای از افزایش کاذب نرخ مسکن در سایه عرضه اجباری صورت گرفته توسط مالکان آن‌ها رخ نمی‌داد و همچنین مسکن تبدیل به کالایی سوداگرانه و سرمایه‌ای نمی‌شد و حجم انبوهی از ثروت کشور به شکل راکد در خانه‌های خالی از سکنه انباشت نمی‌شد.

    خانه‌های خالی شهر و تقاضا برای حاشیه شهر
    گذشت بیش از دو و نیم سال از زمان در نظر گرفته شده برای اجرایی کردن طرح «سامانه ملی املاک و اسکان کشور» جهت اخذ مالیات از خانه‌های بدون سکنه باعث تضمین سودآوری خرید مسکن برای سوداگرانی شد که مطمئن از بازار مسکن، رو به احتکار خانه‌های خریداری شده آورده‌اند؛ در این شرایط عدم عرضه متناسب خانه‌ها باعث شد جهش قیمت در ماه‌های اخیر بخش زیادی از جامعه را با مشکلات عدیده‌ای مواجه کند.
    اجرایی نشدن طرح مورد نظر فارغ از محروم کردن کشور از این مالیات، روند را برای تسهیل خانه‌دار شدن بخش زیادی از جامعه مختل کرد و مسکن پس از سکه و ارز تبدیل به سومین محل انباشت سرمایه‌های راکد شد و با تبدیل کردن این بازار به محلی جهت سوداگری، صرفا سرمایه صاحبانش را با جهشی سریع و البته نامولد افزایش داد و بخش عمده‌ای از اجاره‌نشین‌ها را به سمت حاشیه‌نشینی رهنمون کرد. شواهد همگی گویای آن است که با رشد شدید قیمت مسکن در ماه‌های اخیر بخشی از متقاضیان خرید مسکن که حالا توانایی خرید خانه با قیمت‌های جدید را ندارند تبدیل به متقاضیان اجاره‌نشینی شده‌اند و این افزایش تقاضا به سرعت افزایش نرخ کرایه خانه را در پی داشت تا تعداد زیادی را به سمت سکونت در حاشیه‌های شهر سرازیر کند. ثابت ماندن تقاضا و عدم عرضه مناسب همیشه از مهم‌ترین عواملی بوده که شرایط را برای سرازیر شدن بخش زیادی از جمعیت متقاضی زندگی در شهر به سمت حاشیه‌های شهر فراهم می‌کند که طرح مالیات بر خانه‌های خالی تا حد قابل توجهی می‌توانست مانع از شکل‌گیری این مساله شود.
    رشد چندباره موج مهاجرتی به حاشیه‌های شهر (که غالبا هیچگاه دیگر توانایی بازگشت به شهر را پیدا نمی‌کنند) زنگ خطر یک انفجار جمعیتی دیگر را در مناطق فاقد کیفیت حواشی شهر‌های بزرگ (از جمله تهران و مشهد) به صدا درآورده است. نبود بافت فرهنگی و ساختار اقتصادی متناسب زندگی حاشیه‌نشینی را همواره تبدیل به یک زندگی پرخطر از جهت رشد بزهکاری کردًه که عدم توقف و کنترل آن همیشه اثرات بلندمدت مخرب زیادی را بر جای گذاشته است. در نتیجه با تاخیر در اجرای طرح‌های کنترل‌کننده قیمت مسکن از جمله مالیات از خانه‌های خالی بیم آن می‌رود که موج گرایش به حاشیه‌نشینی پیش‌رو، مقدمات یک بحران اجتماعی بزرگ را فراهم کند. وجود آمار‌ها و تعاریف متعدد از حاشیه‌نشینی باعث شده نگاه اساسی‌ای در بررسی عوامل گسترش این پدیده انجام نشود.
    بر اساس آمار‌های مختلف، ۲۰ تا ۳۵ درصد جمعیت کشور را حاشیه‌نشینانی تشکیل می‌دهند که در ۳۰۰۰ نقطه حاشیه‌ای مختلف سکنی گزیده‌اند، هر چند پیش‌بینی شده بود طی ۲ برنامه توسعه ششم و هفتم ظرف مدت زمانی ۱۰ سال، ۲۷۰۰ نقطه حاشیه‌نشین مشمول بازآفرینی و نزدیکی به سطح زندگی شهری شود، اما موج شکل گرفته برای این حاشیه‌نشینی خبر از عمیق شدن این زخم اجتماعی به جای التیام آن می‌دهد. مساله عدم برخورد با مالکان عمده مسکن و خانه‌های خالی را در عمق پیدا کردن این بحران نمی‌توان نادیده گرفت که هر روز تاخیر در برخورد با آنان زمینه‌ساز افزایش درصد جمعیت حاشیه‌نشین شهری خواهد شد.
    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۹۷ ، ۲۰:۴۵

    نشست کمیته راهبری ستاد ملی بازآفرینی شهری با موضوع بررسی عملکرد سازمان جوانان جمعیت هلال احمر در شرکت بازآفرینی شهری ایران، برگزار شد.

    به گزارش پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی به نقل از روابط عمومی شرکت باز آفرینی شهری ایران، نشست کمیته راهبری ستاد ملی بازآفرینی شهری با موضوع بررسی عملکرد سازمان جوانان جمعیت هلال احمر برگزار در شرکت بازآفرینی شهری ایران برگزار شد.

    دراین کمیته، محمد جمور، مدیرکل دفتر ستاد ملی باز آفرینی شهری پایدار،حبیب خراسانی، رئیس مرکز مطالعات کاربردی و ارتباطات، زهرا اسکندری، مدیر کل دفتر مطالعات کاربردی و امور ترویجی، مهدی مرزدارانی، معاون دفتر طرح، برنامه و بودجه و تعدادی از کارشناسان دفتر ستاد ملی باز آفرینی شهری پایدار حضور داشتند.

    جلسه

    کبری محمدی، مشاور آموزش و پژوهش در سازمان جوانان جمعیت هلال احمر با حضور در این نشست، گزارشی از اقدامات انجام شده در رابطه با فعالیتها و اقدامات این سازمان در خصوص کنترل و کاهش آسیب های اجتماعی ارائه داد.

    مهمترین هدف سازمان جمعیت جوانان هلال احمر

    محمدی با اشاره به اینکه برقراری صلح، تفاهم و دوستی میان ملت ها و مذاهب، تسکین آلام بشری، تامین احترام، حمایت از زندگی و سلامت انسان ها،هدف اصلی سازمان جوانان هلال احمر است، گفت: جمعیت هلال احمر با قدمتی ۹۴ ساله دارای چهار سازمان تخصصی امداد و نجات، جوانان، داوطلبان و تدارکات پزشکی است.

    وی استراتژی ۲۰۲۰ و Y.E.S  را از اهداف اصلی سازمان امور جوانان دانست و اظهار داشت: اهداف استراتژی ۲۰۲۰ مربوط به تمام اقدمات و فعالیتهای جمعیت هلال احمر است که از سوی فدراسیون بین المللی تنظیم و به ۱۹۰ کشورِ دارای جمعیت هلال احمر ابلاغ شد. استراتژی بعدی در خصوص سیاستگذاری و برنامه ریزی سازمان های جوانان جمعیت هلال احمر است که در کل کشورها مورد توجه قرار دارد.

    برنامه راهبردی ۱۰ ساله جمعیت هلال احمر

    محمدی با اشاره به برنامه راهبردی ۱۰ ساله جمعیت هلال احمر، گفت: فعالیت های فرهنگی، اجتماعی و بشر دوستانه با محوریت کودکان، نوجوانان و جوانان با هدف کاهش آسیب های اجتماعی در جمعیت هلال احمر مورد توجه است.

    استراتژی ۲۰۲۰ هلال احمر

    وی در خصوص برنامه استراتژی ۲۰۲۰ سازمان جوانان جمعیت هلال احمر، توضیح داد: در اهداف برنامه استراتژی ۲۰۲۰ ، سازمان جوانان جمعیت هلال احمر به مقولاتی نظیر نجات زندگی افراد، حفاظت از معاش، امکانپذیر ساختن زندگی سالم و ایمن، ترویج انسجام اجتماعی، فرهنگی، ضد خشونت و صلح  توجه دارد.

    جزئیات طرح‌های پیشگیرانه هلال احمر

    مشاور آموزش و پژوهشِ سازمان جوانان جمعیت هلال احمر درباره هدف کلی اجرای طرح های پیشگیرانه در حوزه آسیب های اجتماعی در این سازمان، بیان کرد: توانمندسازی و توسعه ظرفیت اجتماعی سازمان جوانان در مناطق حاشیه نشین برای کنترل و کاهش آسیب های اجتماعی بر اساس چارچوب و اصول، ارزش ها و برنامه های راهبردی ۱۰ ساله است.

    وی ادامه داد: سازمان جوانان جمعیت هلال احمر، در راستای اجرای بند۷ از ماده ۳ اساسنامه جمعیت هلال احمر با تصویب مجلس شورای اسلامی برای اداره امور جوانان تشکیل شده است. همچنین، توانمندسازی و توسعه ظرفیت اجتماعی اعضای این سازمان در مناطق حاشیه نشین (بویژه جوانان و نوجوانان) و کارکنان جمعیت هلال احمر در رابطه با کنترل و کاهش آسیب های اجتماعی در چارچوب اصول، ارزش ها و برنامه راهبردی ۱۰ ساله جمعیت تدوین شده است. 

    تفاهم نامه شرکت بازآفرینی با هلال احمر

    به گفته مشاور آموزش و پژوهش سازمان جوانان جمعیت هلال احمر، سال گذشته تفام نامه ای میان سازمان جوانان جمعیت هلال احمر و شرکت بازآفرینی شهری ایران، منعقد و مقرر شد کمیته مشترک راه اندازی شود اما تاکنون اتفاق خاصی رخ نداده است.

    جزئیات یک تفاهم نامه دیگر

    وی با اشاره به تفاهم نامه سه جانبه وزارت کشور، سازمان جوانان جمعیت هلال احمر و ستاد مبارزه با مواد مخدر به امضا رسید، گفت: این تفاهم نامه به منظور آموزش خانواده ها و اقدامات پیشگیرانه با موضوع مواد مخدر به امضا رسید. در این رابطه، ۲۰ منطقه در ۱۰ استان شناسایی و رویکردمان آشنایی خانوارهای ساکن در این مناطق با فعالیت های هلال احمر و آسیب های مواد مخدر است.

    محمدی، سازمان جمعیت هلال احمر را ظرفیت جدیدی در حوزه بازآفرینی دانست و بیان کرد: متاسفانه جمعیت هلال احمر به جلسات ستاد ملی بازآفرینی شهری دعوت نمی شود اما باید بپذیریم این سازمان، پایگاه مورد اعتماد مردم است که می توان از این ظرفیت برای اجرای برنامه و سیاست های بازآفرینی شهری استفاده کرد.

    محورهای کنترل و کاهش آسیب های اجتماعی

    وی اظهار داشت: پیشگیری از آسیب های اجتماعی و توسعه کارآفرینی، تربیت و آموزش اعضا به عنوان تسهیلگر و مربی در پیشگیری از اعتیاد، توسعه و تقویت اردوهای فرهنگی و آموزشی با رویکرد نشاط اجتماعی مورد توجه جمعیت هلال احمر در زمینه کنترل و کاهش آسیب های اجتماعی است.

    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ مرداد ۹۷ ، ۱۹:۴۴
    خبرگزاری میزان- اگر وزیر صنعت، معدن و تجارت، به اتفاق وزیر راه و شهرسازی تصمیم میگرفتند برای مهار رشد غیرواقعی قیمت مسکن اعلام کنند که قرار است ارز دولتی به چند قلم مصالح اصلی ساختمانی تعلق گیرد، بی‌تردید این بازارِ متاثر از شایعات، حداقل در بخش مسکن بکلی می‌شکست.
    اختصاص ارز دولتی به مصالح ساختمانی؛شکست قیمت مسکنبه گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری میزان، جنگ اقتصادی که آمریکا مدتی است آن را علیه کشورمان تشدید کرده، متاسفانه با دفاع قابل قبولی از طرف ما مواجه نشده است. رهبر ما آغاز جنگ از سوی دشمن را بسرعت تشخیص داده و به همه اعلام کرده‌اند و از طرف مردم ایران که در طول تاریخ زیر بار حرف زور نرفته‌اند، اعلام مقاومت و دفاع کرده‌اند؛ اما متاسفانه تلفات ما در این جنگ درحال افزایش است و فرماندهانی که باید درخط مقدم این جنگ باشند، به روال شرایط عادی با کت وشلوار اتوکشیده در دفاتر مجلل خود به کار روزانه مشغولند و انگار نه انگار که این جنگ است و روز به روز تلفات بیشتری از ما می‌گیرد.

    شک نکنید که شرایط اخیر کشورمان، شرایط جنگی است و رهبر معظم انقلاب هم بر این تعبیر تصریح کرده‌اند، پس معلوم است که با فرماندهانی که در میدان جنگ کوتاهی کرده و می‌کنند، چگونه باید رفتار کرد.درواقع بی‌ثباتی، تنش و نامتوازن بودن فعلی اقتصاد ما نتیجه دفاع ضعیف فرماندهان اقتصادی کشور در جنگی است که آمریکا علیه ما آغاز کرده است. واقعیت این است که آن‌ها نه تنها در خط مقدم حاضر نشده و در این میدان، جان برکف وارد نشده‌اند، بلکه بعضا با تبختر همچنان به صندلی‌های فاخر مدیریتی تکیه زده و برخی حتی از مردم طلبکار هم هستند.تردیدی نیست که بخش عمده‌ای از فضای ایجاد شده در این جنگ، فضای روانی است. در واقع پایه‌های اقتصاد کشور ما به شهادت همه صاحبنظران تا این حد سست نیست که ارزش پول ملی‌اش دربرابر دلار آمریکا با تحریمی نیم‌بند که از پیش هم سابقه داشته، ناگهان تا ۳۰۰ درصد سقوط کند و قیمت کالا‌های سرمایه‌ای و غیرسرمایه‌ای را بصورتی افسارگسیخته افزایش دهد و به نارضایتی مردم بینجامد.

    سوال این است که فرماندهان جنگ اقتصادی ما در برابر عملیات روانی دشمن علیه ما چه کرده‌اند؟

    مدیران اقتصادی کشور باید پاسخ دهند در برابر تهاجم روانی دشمن به خاکریز‌های اقتصاد کشورمان، دقیقا کدام اقدامات را انجام داده‌اند. آنچه نگارنده بعنوان ناظر این فضا میتواند اذعان کند این است که حتی یک حرکت هم در این مسیر از سوی مدیران اقتصادی ما انجام نشده است. هنوز یک مسئول اقتصادی، یک مدیر عالیرتبه اجرایی را ندیده‌ام که در صحنه حاضر شود و بعنوان یک اقدام ساده روانی به مردم اطمینان دهد که مثلا افزایش‌های انفجاری چند روزه قیمت مسکن کاذب است و نباید در این فضا معامله‌ای انجام شود. وزیر راه و شهرسازی ما کجاست که قیمت مسکن ظرف چند روز از دوبرابر هم بیشتر افزایش می‌یابد و تبعات جبران ناپذیری را بر اقتصاد و نهایتا بر جامعه ما باقی می‌گذارد؟ وزیر صنعت، معدن و تجارت ما کجاست که وقتی نشانه‌های نخست این بحران خودنمایی کرد، بلافاصله وارد میدان شود و از اهرم‌های قانونی و اختیارات گسترده خود برای مهار بحران استفاده کند؟
    بی‌انگیزگی برای حضور درخاکریز اول این جنگ، از سر وُ روی این فرماندهان از رمق افتاده‌ی اتوکشیده می‌بارد. جنگ، مَردِ جنگ میخواهد که کت و شلوار اتوکشیده را از تن خارج کند و لباس خاکی رزم بپوشد و با جوش و خروش وارد میدان شود و دشمن را پشت خاکریزش زمین‌گیر کند.

     اگر وزیر صنعت، معدن و تجارت، به اتفاق وزیر راه و شهرسازی یک نشست نیم‌ساعته تشکیل میدادند و تصمیم میگرفتند برای مهار رشد غیرواقعی و انفجاری قیمت مسکن اعلام کنند که قرار است ارز دولتی به چند قلم مصالح اصلی ساختمانی تعلق گیرد، بی‌تردید این بازارِ متاثر از شایعات، حداقل در بخش مسکن بکلی می‌شکست. اگر اعلام میکردند که قرار است آهن و میلگرد و سیمان درصورت خودداری عرضه‌کنندگان داخلی از عرضه آن به قیمت‌های قبلی، به مقدار کافی وارد و با قیمت پایین توزیع شود، آیا این بازار که ملاک و معیار آن احساس ناامنی مردم است، بسرعت نمی‌شکست؟ درست که الان کمی دیر شده، اما اگر مختصر رمقی در فرماندهان دفاع اقتصادی ما هست، همین الان اعلام کنند ارز دولتی به مصالح ساختمانی تعلق می‌گیرد تا قیمت‌های مسکن شکسته شود.

    شک نکنید که صِرف این اعلام، بخش بزرگی از حباب ایجاد شده را از بین می‌برد و اولین نشانه‌های اجرای آن، بازار را آرام میکند.
    متاسفانه فرماندهان وارفته جنگ اقتصادی ما حتی به این حد هم حاضر نیستند و این وظیفه بزرگان جامعه است که سراغ این مدیران ناکارآمد و ناتوان و بی‌انگیزه بروند و بررسی کنند که آیا آنان از افزایش آنچنانی قیمت مسکن سودی برده‌اند یا نه. اگر از این کار سود برده باشند، یعنی در این جنگ بجای دفاع، به دشمن کمک کرده‌اند و اگر هم سودی نصیب شخص خودشان نشده باشد، باید بدلیل متضرر کردن جامعه از طریق انجام ندادن وظایف خود در شرایط بحران، پاسخگو باشند.
     
    یادداشت از مجید رزازی
    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ مرداد ۹۷ ، ۲۲:۴۳

    روزنامه ایران: رضا کامی، رئیس اتاق بازرگانی مشترک ایران و ترکیه می‌گوید: «هنوز یک ماه نشده که نوسان‌های شدید در ترکیه رخ می‌دهد، باید مدت زمان بیشتری بگذرد تا بتوان با قاطعیت از تأثیر این نوسانات در بازار و رفتارهای سرمایه‌گذاری ایران صحبت کرد. طی سال گذشته میلادی بخشی از تقاضای ایرانیان برای تهیه مسکن، خانه و ویلا در ترکیه افزایش یافته است.»

    او با بیان آمارهایی درباره معاملات املاک می‌گوید: «در طول سال 2017، ایرانی‌ها 745 واحد خرید ملک در ترکیه داشتند و ایران از نظر خرید خانه توسط اتباع خارجی در ترکیه در ردیف‌های هشتم و نهم قرار داشت. در 6 ماه گذشته از سال 2018، بیش از هزار واحد خرید انجام شده که 944 واحد به ثبت نهایی در ثبت اسناد ترکیه رسیده است.

    هجوم ایرانیان برای خرید ملک در ترکیه

    این آمارها نشان می‌دهد که خرید ایرانی‌ها از واحدهای ملکی افزایش چشمگیری داشته به حدی که رتبه ایران از ردیف هشتم - نهم به ردیف سوم رسیده است.» کامی البته تأکید می‌کند:«به نظر من این موضوع ربطی به بحث تغییرات ارزی این یک ماه نداشته و به‌خاطر مسائل دیگر و بیشتر مسائل داخلی در کشور خودمان بوده، چرا که طی 6 ماه اتفاق افتاده است.»

    روز گذشته لیر ترکیه در تجارت صبحگاهی آسیا، 11 درصد از ارزش خود را در برابر دلار از دست داد.

    لیر هفته گذشته هم 20 درصد از ارزش خود را در درگیری سیاسی شدید با امریکا از دست داده بود. سرمایه‌گذاران درباره عدم اقدام دولت ترکیه برای مقابله با مشکلات اقتصادی مضطرب هستند. تلنگر لیر، بازارهای جهانی را هم تکان داده است. با توجه به اینکه ترکیه از بانک‌های اروپایی وام‌های زیادی گرفته است، نگرانی‌ها از بازگشت این پول، بانک‌های اروپایی را تحت فشار قرار داده است.

    شاخص سهام توکیو، هنگ کنگ و شانگهای 1.5 درصد کاهش پیدا کرد. رجب طیب اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه، خواستار افزایش نرخ بهره برای رفع بحران شده است. در این شرایط اقتصاددانان هشدار داده‌اند که اگر اعتماد به بازار برنگردد، ترکیه دچار رکود اقتصادی و بحران بدهی شدید خواهد شد و به کمک مالی صندوق بین‌المللی پول نیاز پیدا می‌کند.

    رئیس اتاق بازرگانی مشترک ایران و ترکیه درباره تأثیر کاهش ارزش لیر بر تجارت ایران می‌گوید:«با توجه به توافقنامه استفاده از پول ملی دو کشور که بین ایران و ترکیه به امضا رسیده است، افزایش ارزش پول‌های خارجی در ترکیه یا به لفظ دیگر کاهش ارزش لیر در برابر ارزهای خارجی، به نفع ایرانی‌ها خواهد بود.»

    او ادامه می‌دهد: «در حقیقت پول ما و پول ترکیه به صورت موازی حرکت می‌کند. این موازی حرکت کردن نرخ ما را نسبت به لیر در حد تعادل نگه می‌دارد. مقطعی که ارزش پولی ما کاهش داشت، هر لیر به حدود 2500 تومان هم رسیده اما در این یکی دو روزه به خاطر اتفاقات ترکیه، دوباره برابری پول ما و ترکیه به حالت تعادل بازگشته و تقریباً به 1500 تومان رسیده است.

    در نتیجه افزایش ارزش ارزهای خارجی در ترکیه می‌تواند در مبادلات تجاری ما با توجه به اینکه با ارز ملی صورت می‌گیرد، اثرات مثبتی داشته باشد.»

    کامی، رئیس اتاق بازرگانی مشترک ایران و ترکیه درباره عملکرد مردم ترکیه بعد از فراخوان اردوغان برای خرید لیر و فروش دلارهای خود نیز می‌گوید: «تا آنجایی که ما خبر داریم این مسأله کم و بیش اتفاق افتاده است.

    حتی بخشی از مسئولان این عمل را انجام داده‌اند و بخشی از مردم موجودی‌های خودشان را در صرافی‌ها ارائه کرده‌اند. ولی اینکه این اقدامات تا چه حد بوده و آیا توانسته که اثرگذار باشد یا نه، اطلاعات کافی نداریم.»

    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مرداد ۹۷ ، ۲۲:۰۸

     پژمانفر: نمی‌شود در مورد مسکن مردم را با گفتاردرمانی راضی نگه داشت

    اقتصاد ایران: نماینده مردم مشهد در مجلس گفت: دولت و وزارت راه و شهرسازی باید مدل کارشان در حوزه مسکن را اعلام کنند. اگر قرار بر ساخت مسکن توسط خودِ مردم است باید علاوه بر مشخص شدن مدل کار، سیاست‌های تشویقی جایگزین سیاست‌های دستوری شود.

    حجت‌الاسلام والمسلمین نصرالله پژمانفر در گفت‌وگو با ایسنا، گزارش مدیران اجرایی به مردم را ضروری دانست و افزود: گزارش اقتصادی مدیران ارشد اجرایی ضروری است مشروط بر آنکه اقدامات و برنامه‌های در حال اجرای آنان نیز برای مردم تشریح شود.

    نماینده مردم مشهد در مجلس با اشاره به سیاست‌های دولت در بخش مسکن، گفت: مسکن، یک بسته است و نمی‌توان برای حل مسائل آن یک نسخه پیچید. همه بخش‌های حوزه مسکن آلارم قرمز می‌دهد، این مسئله نشان از رشته مشکلاتی در حوزه مصالح ساختمانی، نوع و کیفیت نظارت‌ها، هزینه‌های سرباری تولید، چالش‌های بانکی و اجرایی تحمیل شده بر آن دارد.

    وی با تشریح دیدگاه‌های اقتصادی قاطبه کشورهای دنیا نسبت به مسکن، گفت: در اکثر کشورهای جهان به هیچ وجه اجازه نمی‌دهند به مسکن به چشم کالای سرمایه‌ای نگریسته شود و در این حوزه بازار سوداگری راه انداخته شود، اما در ایران وضع برعکس است و مردم بخشی از درآمد خود را از ناحیه سرمایه‌گذاری در این بخش تامین می‌کنند.

    این عضو کمیسیون فرهنگی مجلس در پیشنهادی خواستار تدوین بسته جامع مسکن شد و افزود: بسته اجرایی وزارت راه و شهرسازی برای بخش مسکن باید مرکب از دیده شدن منافع مالکان و مستاجران باشد تا رضایت هر دو طرف  جلب شود و زندگی هر دو طرف با اختلال روبرو نشود.

    نماینده مردم مشهد در مجلس مدعی رها بودن بخش مسکن شد و افزود: بخش‌های مسئول نسبت به بخش مسکن احساس مسئولیت نمی‌کنند. مسئولان باید به هر ترتیب مسکن اقشار مستضعف و کم درآمد را تامین کنند اما ملاحظه می‌شود بخش قابل توجهی از مسکن مهری که بیش از 80 درصد پیشرفت فیزیکی داشت هنوز در دولت‌های یازدهم و دوازدهم تکمیل و تحویل آنان داده نشده است و  از مسکن اجتماعی هم که ایده این دولت بود، خبری نیست.

    پژمانفر ادامه داد: نمی‌شود مردم را با گفتاردرمانی یا سیاست‌های دستوری راضی نگه داشت باید بستر احداث مسکن ارزان‌قیمت را از طریق اختصاص تسهیلات بانکی کافی و مکانیزم‌های قانونی مناسب مدیریت کرد. دولت و وزارت راه و شهرسازی باید مدل کارشان در حوزه مسکن را اعلام کنند. اگر قرار بر ساخت مسکن توسط خودِ مردم است باید علاوه بر مشخص شدن مدل کار، سیاست‌های تشویقی جایگزین سیاست‌های دستوری شود.

    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مرداد ۹۷ ، ۱۱:۰۷

    مگامال‌ها ریشه در فرهنگ و نظام شهرسازی و شهرنشینی امریکا دارند و به‌عنوان یکی از نمادهای فرهنگ مصرفی امریکایی در سراسر جهان شناخته می‌شوند. آنها تولیدکننده و عرضه‌کننده «جهان فرهنگ مصرفی سرمایه‌داری» هستند که اصل حاکم بر آن تعریف هویت بر اساس خریدکردن است. ا

    حسین ایمانی جاجرمی رئیس مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران

    ایران آنلاین /   این جهان اگرچه خیره کننده، باشکوه و فریبنده است، اما همواره و دائمی با امیال و آرزوهای آدمیان بویژه در کشورهای در حال توسعه که نیازهای القا شده، انباشته و تأخیری فراوان در حوزه مصرف دارند، بازی می‌کند. رضایت ایجاد شده ناشی از چنین فرهنگی هرگز فراتر از هویت محدود مراکز خرید و هیجانات مرتبط با زیبایی و جذابیت ظاهری یا هیجان مرتبط با تملک مادی نمی‌رود. اصل حاکم و راهبر بر زندگی در جهان فرهنگ مصرف سرمایه‌داری این است: «می‌خرم، پس هستم!» آدم گرفتار در افسون مصرف‌گرایی، دیوانه وار به‌دنبال انباشته کردن اطرافش از کالاهای مادی و مصرفی است. خرج کردن و حضور در فضاهای تجاری برای او بدل به یک مسلک و رسمی همراه با جذبه‌های عارفانه شده است. به تعبیر دیوید هاروی از منتقدان بزرگ و زنده سرمایه داری، فردگرایی مال دوستانه به روی هم دنیایی از رضایت‌های کاذب ایجاد می‌کند که در سطح و ظاهر، هیجان انگیز است و در عمق و ژرفای خود، تهی و پوچ است.

    جای تأسف است که جامعه ایرانی بی‌توجه به فرهنگ غنی شهری و بازار خود بی‌درنگ خود را تسلیم مال‌ها کرد و این ممکن نشد مگر به یاری آن دسته از مدیران شهری که بی‌تأمل و برای پر کردن کارنامه توفیق مالی خویش، مجوزهای بی‌حساب صادر کردند و سرمایه‌گذارانی که درخشش سودهای موعود، چشم مسئولیت اجتماعی‌شان را کور کرد و البته بخشی از طبقات بالا و متوسط جامعه که در حسرت داشتن چنین فضاهای مدرنی در انتظار پر کردن سبدهای خرید خود از هر چیز قابل عرضه بودند. نیاز مدیریت شهری به کسب درآمد برای تأمین مخارج دیوان سالاری گسترده شهرداری و هزینه‌های پروژه‌های عظیم و نمایشی که حتی در طرح تفصیلی شهر هم جایی نداشتند موجب پی‌جویی سیاست نانوشته درآمدزایی به هر قیمت و سلطه ارزش‌های «کاسب کارانه» به جای ارزش‌های «انسانی» بر شهر و شهرداری شد.

    در پرتو چنین نگرش و سیاستی، سهل‌گیری در تغییر کاربری‌های عمومی نظیر فضاهای سبز به فضاهای تجاری، شراکت در پروژه‌های انتفاعی و صدور بی‌رویه پروانه‌های ساخت اتفاق افتاد که یکی از ثمرات ناخوشایند آن در فضای شهری، رشد فزاینده و انفجاری انواع مراکز خرید غول آسا یا مگامال‌ها در شهر تهران و برخی از شهرهای بزرگ کشور است. فرهنگ مصرفی امریکایی که به برکت انقلاب اسلامی سال‌ها از میدان بدر شده بود، در غفلت و فرصت طلبی، این بار در هیبتی فاخر و شکوهمند و در قالب اسب‌های تروای مگامالی وارد فضای شهرهای ایران شد.

    با مقایسه‌ای ساده می‌توان متوجه شد که مال‌ها تفاوت‌های بنیادی با بازارهای شهر اسلامی دارند. بازارها در شهرهای اسلامی پیشینه طولانی در فرهنگ و تمدن ایران زمین دارند. آنها ملهم از آموزه‌های دینی اسلامی با معماری ممتاز و ویژه خود قابل تقلیل به واحدهای اقتصادی مصرف نیستند. بازارهای اسلامی نظامی چند بعدی و چند سطحی‌اند که ترکیبی جالب و بدیع را از عناصر اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، معماری و دینی ارائه می‌دهند. همجواری مساجد، محله‌ها، مدرسه‌ها و بازار پدیده‌ای خاص و منحصر به فرهنگ اسلامی است.
    بازارهای اسلامی توانایی پذیرش گروه‌های اجتماعی مختلف مانند فقرا و مساکین را دارند اما فضاهای خرید مدرن و مگامال‌ها با حاکمیت رویکرد تقلیل گرای پولی و مصرف، تنها پذیرای گروه‌های توانمند و دارا بوده و کم درآمدها و تهیدستان را از فضاهای خود و فضاهای شهری طرد می‌کنند. اثرات فرهنگی و اجتماعی مال‌ها و فضاهای خاص آنها نیز داستانی اندوهناک است که در جای خویش باید بدان پرداخت. البته باش تا صبح دولتت بدمد کاین هنوز از نتایج سحر است! به یاد داشته باشیم که بسیاری از مال‌ها هنوز تکمیل نشده‌اند و تهاجم خود را در عرصه‌های عمومی و شهری آغاز نکرده‌اند. در این میان البته تجربه‌های مثبتی هم همچون بازار ایرانی-اسلامی شهر جدید اندیشه در نزدیکی تهران هستند که نشان می‌دهند همیشه راه حل بهتری هم برای حل مسائل هست و می‌توان مقلد نبود.
    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۹۷ ، ۲۲:۴۶
     پیش بینی رونق بازار مسکن در نیمه دوم سال/گرانی ۵۰ درصدی مسکن طی ۵ سال طبیعی است

    اقتصاد ایران: معاون مسکن و ساختمان وزارت راه و شهرسازی با اشاره به اینکه پیش بینی ما این است که در نیمه دوم سال با ثبات بازار ارز بازار مسکن رونق گیرد گفت: افزایش ۵۰تا۶۰درصدی قیمت مسکن در ۵ سال متعادل است و طبیعی است.

    به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، در سومین روز از هجدهمین نمایشگاه صنعت و ساختمان  حامد مظاهری، معاون مسکن و ساختمان وزارت راه و شهرسازی از این نمایشگاه بازدید کرد.

    در حاشیه این دیدار بهمن عبداللهی، رئیس اتاق تعاون ایران استقبال از نمایشگاه را مطلوب ارزیابی کرد و گفت: حدود 919 شرکت داخلی و خارجی در نمایشگاه حضور دارند. از مجموع 919 مشارکت کننده تعداد 804 شرکت داخلی بوده و 89 شرکت خارجی به طور مستقیم همچنین 26 شرکت نیز به صورت غیرمستقیم در نمایشگاه حضور خود را اعلام کرده اند.

    وی ادامه داد: شرکت هایی که به صورت مستقیم در هجدهمین نمایشگاه صنعت ساختمان حضور دارند از کشورهای ترکیه، چین، لهستان و هلند هستند. شرکت هایی  هم که به طور غیرمستقیم در نمایشگاه هستند از کشورهای نروژ، چک، ایتالیا، آلمان، برزیل، کره جنوبی، هند، فنلاند، فرانسه، انگلیس، هنگ کونگ، سوئیس، استرالیا، اتریش، ژاپن و اسپانیا حضور یافته اند.

    عبداللهی با اشاره به اینکه صنعت ساختمان نقش موثری در ایجاد اشتغال دارد ادامه داد: رکودی که در چند سال گذشته در صنعت ساختمان حاکم شده ظرفیت اشتغال را در این بخش کاهش داده، امیدواریم با ثابت شدن نوسانات ارزی سهم بازار مسکن در اقتصاد افزایش یابد.

    عبداللهی با بیان اینکه خوشبختانه حضور کشورهای خارجی در هجدهمین نمایشگاه بین‌المللی صنعت ساختمان نسبت به سال‌های گذشته بیشتر شده است گفت: عمده کشورهای حاضر در این نمایشگاه اروپایی بودند که این خود نشان‌دهنده بی اثر بودن تحریم ها بوده است.

    عبداللهی به نقش تعاونی ها در صنعت ساختمان اشاره کرد و گفت: بسیاری از صنایع فولادی مرتبط با صنعت ساختمان در قالب تعاونی‌ها  فعالیت‌ می‌کنند و این خود نشانگر حضور مؤثر تعاونی ها در بخش ساختمان است؛ متأسفانه بسیاری از شرکت‌های صادرکننده به دلیل نوسات نرخ ارز در بخش صادرات لطمه خورده‌اند و زیان‌های بسیاری در این بخش دیده اند.

    • افزایش قیمت مسکن در 5سال متعادل بوده است/افزایش رونق بخش مسکن در صورت ثبات ارز

    حامد مظاهری، معاون مسکن و ساختمان وزارت راه و شهرسازی با حضور در این نمایشگاه با اشاره به اینکه پیش بینی ما این است که در نیمه دوم سال با ثبات بازار ارز بازار مسکن رونق گیرد گفت: افزایش 50تا60درصدی قیمت مسکن در 5 سال متعادل است و طبیعی است. اما بازارهایی مانند ارز افزایش حبابی داشته اند. بهترین سرمایه گذاری در بازار سرمایه است چرا که شفافیت بیشتری دارد.

    مظاهری با اشاره به اینکه از نیمه دوم سال گذشته بخش مسکن وارد رونق نسبی شد گفت:  صنایع پایین دستی بخش مسکن می تواند نقش موثری در ایجاد اشتغال داشته باشد. در حال حاضر اقتصاد در شرایط چالشی قرار دارد و هر گونه صحبت از تحریم آسیب زیادی به اقتصاد وارد می کند.

    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۹۷ ، ۲۲:۳۹
    «مال‌های تهران پیوست‌های مطالعاتی ندارند.» این را محمد سالاری، عضو شورای شهر تهران می‌گوید. کسی که دو دوره، عضویت کمیسیون معماری و شهرسازی شورای شهر تهران را در کارنامه‌اش دارد.

    ایران آنلاین /   او معتقد است که براساس قانون، مال‌ها ملزم به داشتن پیوست‌های مطالعاتی هستند، اما از آنجا که در سال‌های گذشته، رویکرد درآمدزایی بر همه تصمیم گیری‌ها در شهرداری تهران غلبه داشته، حتی برخی شهرداران مناطق خودشان با تخلفات همراهی می‌کردند تا بلکه از هر تخلفی، درآمدی عایدشان شود! نتیجه آنکه امروز مال‌هایی از نقاط مختلف شهر سر درآورده‌اند که اگر قرار به بازبینی نوع بهره‌برداری و کاربری آنها باشد، به طور حتم هیچ مجوزی نباید وجودشان را تضمین کند! اگر فکر می‌کنید تهران حالا از وجود همه مال‌ها، مگامال‌ها و پاساژهای بزرگ و کوچک سرریز شده و شاید هم دیگر نیازی به این همه مراکز خرید بزرگ نداشته باشد، این مصاحبه را بخوانید تا در نهایت به این پاسخ برسید که تصور شما با واقعیت‌های شهری تفاوت دارد؛ محمد سالاری قرار است به مهم‌ترین نکته‌ای بپردازد که حالا بلای جان مال‌های تهران شده است. «نبود پیوست‌های مطالعاتی چرا و به چه قیمتی نادیده گرفته شده و اساساً چرا آمار و ارقامی از تعداد مال‌های تهران در دست نیست؟» او به همه این سؤالات پاسخ می‌دهد؛

    بحث را از مهم‌ترین نکته در ساخت مال‌های تهران شروع می‌کنم، آیا همه مال‌ها در پهنه‌های تجاری ساخته شده یا اینکه محصول تغییر کاربری‌های گسترده است؟
    ابتدا اجازه بدهید درباره پهنه‌ها توضیحی بدهم. بعد از ابلاغ طرح جامع در سال 86 و طرح تفصیلی در سال 91، 4 پهنه «مسکونی»، «مختلط»، «حفاظت شده» و «کار و فعالیت» در تهران تعریف شد. در پهنه کار و فعالیت که به‌ نام تجاری یا «s» معروف است، در اصل شهرداری تهران باید تحت شرایطی و براساس پیوست‌های مطالعاتی، مجوز کاربری‌های تجاری، خدماتی، پاساژها، مال‌ها و مگامال‌ها را صادر می‌کرد. در طرح تفصیلی بعضی زیر پهنه‌ها، میزان بارگذاری و سطح اشغال آنها مشخص شده، اما نوع بارگذاری، بهره‌برداری و کاربری مناسب استقرار بعضی زیرپهنه‌ها که با عنوان اس‌های ویژه شناخته می‌شوند، مشخص نشده است و دقیقاً مشکل از همین جا آغاز می‌شود.
    در طرح تفصیلی الزامی برای پیوست‌های مطالعاتی در کنار پروژه‌ها مشخص شده است؟
     بله، هم درطرح جامع و هم درطرح تفصیلی تأکید شده که این زیرپهنه‌ها ملزم به داشتن پیوست‌های مطالعاتی، ترافیکی، زیست محیطی، فرهنگی و اجتماعی هستند. البته سازو کار تصویب آن باید در کمیسیون ماده 5 طی شود. یعنی براساس همین پیوست‌ها، کمیسیون ماده 5 تصمیم می‌گرفت که چه میزان بارگذاری، تعداد طبقات و نوع بهره‌برداری برای هر پروژه مشخص شود اما اشکالی که در فرآیند ساخت مال‌ها و پاساژها به وجود می‌آمد، این بود که این پیوست‌ها به‌صورت کامل اجرا نمی‌شد و اساساً شهرداری تهران مبتنی بر رویکرد درآمدزایی و توجه به پیوست اقتصادی و سودآوری اقدام به صدور مجوز می‌کرد وگرنه فلسفه ساخت مال و مگامال در کلانشهرها، نه تنها یک تهدید محسوب نشده که یک فرصت تلقی می‌شود. در کشورهای توسعه یافته نیز بر مبنای پیوست‌های مطالعاتی مجوز داده می‌شود، اتفاقاً رضایت‌مندی از مال‌ها بسیار بالاست، چراکه مردم می‌توانند در زمان خود صرفه‌جویی کرده و به مجموعه گسترده‌ای از خدمات دسترسی پیدا کنند.
     چه تعداد مال، مگامال و پاساژ بزرگ مقیاس در تهران وجود دارد؟
    متأسفانه در این زمینه از شهرداری تهران استعلام کرده‌ام، اما آمار دقیقی در دست نیست و به‌همین علت نمی‌توان نظر صریحی داد. فکر می‌کنم، ایران مال در منطقه 22 که بیش از 210 هزار متر تخلف دارد، تنها مگامال ایران محسوب شود. البته اطلس مال هم «مال» در نظر گرفته می‌شود، اگرچه دوبی مال در امارات هم با وجود آنکه ابعاد بسیار بزرگی دارد، مال نامیده می‌شود. سایر مراکز تجاری مثل پالادیوم و روشا پاساژهای بزرگ مقیاس تعریف می‌شوند، اما عنوان «مال» هم به آنها اطلاق می‌شود.
     اشکال مال‌های تهران چیست؟
    پراکندگی و جانمایی مال‌ها و مگامال‌ها مهم‌ترین اشکال محسوب می‌شود، چرا که براساس پیوست‌های مطالعاتی صورت نگرفته است. از طرفی میزان بارگذاری و نوع بهره‌برداری هم مشخص نشده، درحالی که در یکی از بندهای طرح تفصیلی به صراحت قید شده که شهردار موظف و مکلف است ظرف مدت یک سال پس ازابلاغ طرح تفصیلی، نسبت به تعیین کاربری‌های مناسب پهنه‌های «کار و فعالیت» و «مختلط» اقدام کرده و نوع کاربری و بهره‌برداری را مشخص کند. براین اساس نوع بهره‌برداری باید متناسب با نیازسنجی مناطق و همین‌طور تعداد مجوزهای تجاری که پیش از این صادر شده، باشد.
    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۹۷ ، ۲۲:۳۷

    پژوهشگر اقتصاد توسعه با اشاره به صحبت‌های اخیر وزیر راه و شهرسازی گفت: بهای مسکن به 12 برابر درآمد سالانه خانوار رسیده در حالی که حد تحمل آن 5 برابر است، در این شرایط چگونه در دولت می‌گویند وارد بازار مسکن نمی‌شویم.

    کمال اطهاری در گفت وگو با خبرنگار اقتصادی ایلنا با بیان اینکه با در شهر تهران کمبود عرضه در بخش مسکن وجود ندارد، اظهار داشت: پروانه های صادره از سوی شهرداری نشان دهنده این است که جمعیت شهر تهران به 12 میلیون نفر خواهد رسید که فاجعه بزرگی است.

    وی با تاکید بر اینکه حداکثر ظرفیت تهران پذیرش جمعیت 9 میلیون نفری است، ادامه داد: سیاست و استدلال ضد اجتماعی و ضد اقتصادی آقای احمدی نژاد این بود که برای رونق بازار مسکن جمعیت تهران باید به بیش از 10 میلیون نفر برسد البته به این هم بسنده نکردند و آقای قالیباف با تراکم فروشی که درآمد پایدار هم برای شهرداری ایجاد نکرد برای جمعیت 12 میلیون نفری در تهران پروانه صادر کرد.

    اطهاری با بیان اینکه میزان پروانه های صادره برای تولید مسکن در تهران می گوید که عرضه در تهران زیاد است، گفت: این روزها درباره ورود توسعه گران به بازار مسکن صحبت می کنند که معتقدم افسانه نهاد توسعه گر بر ضد مسائل اجتماعی،‌ شهری و زیست محیطی است.

    پژوهشگر اقتصاد توسعه  با تاکید بر اینکه عجیب است رانت جویان در هر دولتی و در هر دوره ای حضور دارند و فساد سیستماتیک در کشور هم از همین موضوع نشات می گیرد، ادامه داد:‌ در بخش مسکن در اثر همین اقدامات،‌ واحدهای مسکونی خالی در اعداد و ارقام میلیونی روی دست باقی مانده است بنابراین عرضه مسکن کم نبوده اما بازار قفل است.

    وی با تاکید بر اینکه قفل شدگی بازار در اقتصاد توسعه و اقتصاد نوکلاسیک بسیار رایج است و نباید آن را با رکود اشتباه بگیریم،‌ گفت:‌ این قفل شدگی بازار مسکن ناشی از گسیل منابع به سمت این بازار بوده که به اشتباه آن را لوکوموتیو اقتصاد می دانند.

    اطهاری افزود: با این شعار مسخره و غیر عملی منابع نهادهای پرقدرت مانند بانک ها را به سمت ساخت خانه های لوکس کشاندند و در مقطعی ارایه تسهیلات بانکی تنها به شرکت های اقماری برای ساخت و ساز مسکن اختصاص یافت و در دوره قفل شدگی بازار 80 درصد منابع بانکی در بخش مسکن و مستغلات منجمد شده بود. به همین دلیل سایر بخش های اقتصادی  به ویژه شرکت های دانش بنیان نتوانستند در این دوره رشد داشته باشند چراکه منابعی برای این شرکت ها باقی نمانده بود.

    وی تاکید کرد: فرصت های شغلی به ویژه در بخش دانش اموخته ها از دست رفت به طوری در سال های 85 تا 90 چیزی حدود 300 هزار شغل در شهر تهران از بین رفت در حالی که به جمعیت این کلان شهر بیش از 300 هزار نفر اضافه شد.

    اطهاری ادامه داد:‌ در حالی که رکود در بخش مسکن امری درون زا و حاصل عدم انطباق عرضه و تقاضا است اما قفل شدگی در این بازار از ساختار اقتصادی بر می آید.

    پژوهشگر اقتصاد توسعه گفت: در شرایطی که بیکاری افزایش می یابد،قدرت خرید و اجاره مسکن به شدت کاهش می یابد،‌ گفت: در این شرایط است که جمعیت سکونتگاه های غیر رسمی افزایش می یابد و نکته قابل توجه این است که عمده جمعیت سکونتگاه های غیر رسمی در پایتخت را همین اهالی تهران تشکیل می دهند که قدرت خرید و اجاره را از دست داده اند ، نه مهاجران روستایی.  

    اطهاری افزود: خصلت رانتی ایران  به این شرایط افزوده و اوضاع را سخت تر کرده است.

    وی با تاکید بر اینکه در حال حاضر بهای مسکن به 12 برابر درآمد سالانه خانوار رسیده است،‌ ادامه  داد: این در حالی است که حد قابل تحمل آن 5 برابر بوده و در کشورهای پیشرفته این رقم به 3 برابر می رسد.

    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مرداد ۹۷ ، ۲۲:۱۰